کتاب تا اتومبیل منتظر است

«تا اتومبیل منتظر است» نمایش‌نامه‌ای است که والتر وایکس آمریکایی از داستان کوتاهی به همین نام از ویلیام سیدنی پورتر (اُ. هنری) اقتباس کرده‌است.

اُ. هنری (۱۸۶۲-۱۹۱۰) بالغ بر ۴۰۰ داستان کوتاه نوشته و امروزه جایزه‌ای را به نام خود ثبت کرده‌است، جایزه‌ای که هرساله به بهترین داستان‌های کوتاه اعطا می‌شود. هدیهٔ مغان، باج شهرداری، پلیس، سرود کلیسا و اصلاح دوباره از جمله داستان‌های او هستند.

در کتاب پیش رو، ابتدا نمایش‌نامه‌ای که والتر وایکس از داستان کوتاه اُ. هنری اقتباس کرده و سپس خود داستان کوتاه را می‌خوانید.

مردی جوان در پارک با یک خانم زیبا آشنا می‌شود، اما چیزی عجیب دربارۀ این دختر وجود دارد:

دختر با آسودگی‌خاطر مرد جوان را ورانداز کرد: لباس معمولی مرتب او و اعضای صورتش را که هیچ چیزشان خاص نبود.

دختر با صدایی که یک کنترآلتوِ عمدی و کامل بود گفت، «می‌توانید بنشینید. واقعاً خیلی دوست دارم که این کار را بکنید. نور برای مطالعه خیلی کم است. ترجیح می‌دهم حرف بزنم.»

بردهٔ شانس، آرام و بی‌صدا و سربه‌راه، روی نیمکت در کنار دختر نشست.

مرد جوان با فرمولی که مأمورهای پارک با توسل به آن سر حرف را باز می‌کنند گفت، «می‌دانید، شما خیره‌کننده‌ترین دختری هستید که من تابه‌حال دیده‌ام. صادقانه می‌گویم. از دیروز چشمم به‌تان است. نمی‌دانستی که یک نفر خیرهٔ آن چشم‌های قشنگت شده، نه، پیچ‌امین‌الدولهٔ من؟»

دختر با لحنی یخ‌مانند گفت، «شما هرکسی که هستید، باید یادتان باشد که من یک خانم آدم‌حسابی هستم. این حرفی که الان زدید را می‌بخشم، چون این اشتباه، بی‌شک، ... در بین قماش شما ... چیز غیرعادی‌ای نیست. من ازتان خواستم بنشینید، اما اگر این دعوت من را پیچ‌امین‌الدولهٔ شما کرده، دعوتم را پس می‌گیرم.»