
کتاب نمایشی که خراب شد
معرفی کتاب نمایشی که خراب شد
کتاب نمایشی که خراب شد نوشتهی هنری لویس، جاناتان سایر و هنری شیلدز و با ترجمهی ماهرخ سلیمانیپور توسط نشر سنجاق منتشر شده است. این اثر، نمایشنامهای کمدی است که با الهام از اجراهای گروه تئاتر آشوب در لندن شکل گرفته و داستان یک گروه تئاتر آماتور را روایت میکند که در تلاش برای اجرای یک نمایش معمایی، با مجموعهای از اتفاقات پیشبینینشده و اشتباهات خندهدار روبهرو میشوند. فضای کتاب سرشار از طنز موقعیت، شوخیهای کلامی و موقعیتهای غیرمنتظره است که نهتنها به نقد فضای تئاتر آماتور میپردازد، بلکه بهنوعی به ضعفها و شیرینیهای کار گروهی نیز اشاره دارد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نمایشی که خراب شد
کتاب نمایشی که خراب شد اثری از هنری لویس، جاناتان سایر و هنری شیلدز است که با ترجمهی ماهرخ سلیمانیپور در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. این نمایشنامه، داستان گروهی از بازیگران آماتور را روایت میکند که قصد دارند نمایشی جنایی با عنوان قتل در خانه اربابی هاوِرشام را روی صحنه ببرند. اما از همان لحظات ابتدایی اجرا، همهچیز بهطرز فاجعهباری پیش میرود؛ از مشکلات فنی و اشتباهات بازیگران گرفته تا فراموشی دیالوگها و خرابکاریهای پشت صحنه. ساختار کتاب بهگونهای است که هر بخش، یکی از این اتفاقات را با جزئیات و طنز خاصی به تصویر میکشد. شخصیتها هرکدام ویژگیهای منحصربهفردی دارند و در کنار هم، مجموعهای از موقعیتهای کمیک و غیرمنتظره را رقم میزنند. نویسندگان با بهرهگیری از عناصر بداههپردازی و شوخیهای موقعیتی، فضایی خلق کردهاند که هم برای مخاطب تئاتر و هم برای خوانندهی نمایشنامه جذابیت دارد. کتاب نهتنها به اجرای یک نمایش جنایی میپردازد، بلکه پشتپردهی تئاتر و چالشهای گروهی را نیز با نگاهی طنزآمیز به تصویر میکشد.
خلاصه کتاب نمایشی که خراب شد
کتاب نمایشی که خراب شد با محوریت اجرای نمایشی به نام قتل در خانه اربابی هاوِرشام آغاز میشود. گروهی از بازیگران آماتور، هرکدام با دغدغهها و ضعفهای خاص خود، تلاش میکنند این نمایش معمایی را به بهترین شکل اجرا کنند. اما از همان ابتدا، همهچیز طبق برنامه پیش نمیرود: وسایل صحنه خراب میشوند، دیالوگها فراموش میشوند، و حتی برخی بازیگران نقشهای خود را اشتباه میگیرند. در دل داستان اصلی که حول محور قتل چارلز هاوِرشام میچرخد، روابط پیچیدهای میان شخصیتها شکل میگیرد؛ خیانت، سوءتفاهم و رقابتهای شخصی، فضای نمایش را پرتنش و البته خندهدار میکند. هر بار که گروه سعی میکند اشتباهی را جبران کند، اشتباه جدیدی رخ میدهد و این زنجیرهی اتفاقات، موقعیتهای کمیک متعددی را رقم میزند. در کنار این آشوبها، شخصیتهایی مانند مدیر صحنه، اپراتور نور و صدا و عوامل پشت صحنه نیز هرکدام سهمی در ایجاد یا حل مشکلات دارند. در نهایت، کتاب نمایشی که خراب شد تصویری از تلاش بیوقفه و گاهی بینتیجهی یک گروه برای رسیدن به موفقیت را با زبانی طنز و موقعیتهایی غیرمنتظره ارائه میدهد.
چرا باید کتاب نمایشی که خراب شد را بخوانیم؟
کتاب نمایشی که خراب شد با ترکیب طنز موقعیت و شوخیهای کلامی، تجربهای متفاوت از خواندن یک نمایشنامه را رقم میزند. این اثر نهتنها برای علاقهمندان به تئاتر و نمایشنامهنویسی جذاب است، بلکه برای کسانی که به دنبال لحظاتی شاد و پرخنده هستند نیز انتخاب مناسبی بهشمار میآید. روایت کتاب، ضعفها و اشتباهات انسانی را با نگاهی شوخطبعانه به تصویر میکشد و نشان میدهد که حتی در میان آشوب و ناکامی، میتوان لحظات ارزشمند و خندهداری را تجربه کرد. همچنین، ساختار کتاب بهگونهای است که خواننده را با پشتپردهی تئاتر و چالشهای کار گروهی آشنا میکند و فرصتی برای درک بهتر فضای اجرا و تعامل میان بازیگران فراهم میآورد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان تئاتر، دانشجویان و فعالان حوزه هنرهای نمایشی، دوستداران طنز موقعیت و کسانی که به دنبال تجربهای متفاوت و سرگرمکننده از یک نمایشنامه هستند پیشنهاد میشود. همچنین، برای کسانی که به پشتپردهی اجراها و چالشهای کار گروهی علاقه دارند، این اثر میتواند جذاب باشد.
بخشی از کتاب نمایشی که خراب شد
«کریس: عصربهخیر خانمها [یک قدم به سمت نور میآید] و آقایان... به نمایش «قتل در خانه اربابیِ هاوِرشام» محصول انجمن تئاتر پُلیتکنیک کورنِلی خوش اومدین؛ من میخواستم شخصاً به شما خوشامد بگم و از حضورتون در اولین نمایش من بهعنوان کارگردان و مدیر انجمن تئاتر تشکر کنم؛ بهویژه اینکه ما برای اجرای این نمایش خیلی هیجانزده هستیم؛ چون اولین باره که در تاریخ انجمن تونستیم نمایشی رو اجرا کنیم که تعداد نفراتش کاملاً متناسب با تعداد افراد گروهمون باشه! راستش همیشه کمبودن تعداد نفرات جلوی دست و پای تولیدات قبلیمون رو میگرفت. مثل اجرای سال گذشته نمایش چخوف «دو خواهر» یا اجرای مربوط به کریسمس پارسال به نام «شیر و کمد لباس». البته نمایش موزیکال تابستون... به نام «گربه». این اولین باره که گروه ما تونسته اجرایی به این ابعاد رو روی صحنه ببره و از این بابت حسابی ذوق زدهایم. اگه راستش رو بخوایین، ما همیشه مجبور بودیم با بودجه کم کار کنیم؛ مثل اجرای کلاسیک پارسالمون از «رونالد دال» به نام «جیمز و زنِ زیبا» که البته در طول نمایش اون خانوم فرار کرد و ما مجبور شدیم بهناچار سریع عنوانش رو به «جیمز زنِ زیبایت کو!» تغییر بدیم. درنهایت هم تونستیم یه اجرا رو اونطوری که باید مدیریت کنیم و روی صحنه ببریم. مطمئنم هیچکس مشکلاتی رو که قبلاً با عوامل اجرا داشتیم، فراموش نمیکنه. مثل نمایش مربوط به کریسمس ۲۰۱۰ به نام «سفیدبرفی و آقای چهارشونه و قدبلند» یا نمایش پانتومیم سال گذشته ما از آثار کلاسیک دیزنی به نام «دیو و... عجوزه». اما حالا ما در نقطه اوج کاریمون هستیم و مطمئنم بهترین اجرامون تا به الان خواهد بود؛ پس بدون هیچ توضیح اضافهای بریم سراغ نمایش...»
حجم
۵۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۵۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه