کتاب جمال

کتاب جمال نوشته شهلا پناهی، به همت انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این ناداستان به زندگی و مبارزات شهید جمال جعفر محمدعلی آل‌ابراهیم معروف به ابومهدی المهندس، از فرماندهان برجسته‌ی جبهه‌ی مقاومت اسلامی و نائب‌رئیس حشدالشعبی عراق پرداخته است. نویسنده با بهره‌گیری از مصاحبه‌ها، خاطرات نزدیکان و همراهان ابومهدی المهندس تلاش کرده تصویری چندوجهی و انسانی از او ارائه دهد. کتاب حاضر با مقدمه‌ای صمیمانه آغاز می‌شود و به فرازونشیب‌های نگارش و انتشار اثر می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب جمال اثر شهلا پناهی

کتاب جمال (نگاهی به بخشی از زندگی مبارزاتی و سال‌ها جهاد شهید جمال جعفر محمدعلی آل ابراهیم معروف به ابومهدی المهندس از فرماندهان ارشد جبهه‌ی مقاومت اسلامی و نائب‌رئیس حشدالشعبی عراق) روایتی مستند از بخشی از زندگی و مبارزات شهید ابومهدی المهندس است که گفته شده نقش کلیدی در شکل‌گیری و هدایت نیروهای مقاومت عراق، به‌ویژه در مقابله با داعش و حضور نیروهای بیگانه در این کشور داشت. شهلا پناهی، نویسنده‌ی این کتاب باتکیه‌بر خاطرات، مصاحبه‌ها و روایت‌های دست‌اول تلاش کرده است ابعاد مختلف شخصیت و فعالیت‌های این فرمانده را به تصویر بکشد. ساختار کتاب بر پایه‌ی روایت‌های شاهدان عینی، همراهان و اعضای خانواده و همکاران نزدیک ابومهدی المهندس شکل گرفته و از دل گفت‌وگوها و خاطرات، تصویری از فضای اجتماعی، سیاسی و نظامی عراق در سال‌های پرآشوب معاصر ارائه شده است. این کتاب نه‌تنها به فعالیت‌های نظامی و سیاسی فرد یادشده می‌پردازد، بلکه به جنبه‌های انسانی و اخلاقی و سبک زندگی او نیز توجه می‌کند. نویسنده با پرهیز از قضاوت‌های یک‌سویه تلاش کرده است روایت‌ها را با جزئیات و دقتْ مستند کند و از خلال آن‌ها نقش ابومهدی در تحولات عراق و منطقه را نشان دهد. کتاب جمال، مخاطب را به دل وقایع و تصمیمات حساس می‌برد و تصویری از پشت‌صحنه‌ی مقاومت و مدیریت بحران در عراق ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب جمال

کتاب با تمرکز بر زندگی و مبارزات ابومهدی المهندس، به روایت شکل‌گیری شخصیت او از کودکی تا سال‌های فرماندهی در جبهه‌ی مقاومت عراق می‌پردازد. نویسنده با بهره‌گیری از خاطرات نزدیکان، دوستان و همکاران، تصویری چندلایه از ابومهدی ارائه می‌دهد؛ از سال‌های مبارزه با رژیم بعث و صدام حسین تا نقش‌آفرینی در سازماندهی نیروهای مقاومت و مقابله با تهدید داعش. کتاب به جزئیات زندگی روزمره، منش اخلاقی، سادگی و تواضع ابومهدی اشاره کرده و نشان می‌دهد چگونه با وجود مسئولیت‌های سنگین، ارتباط خود را با مردم و نیروهایش حفظ می‌کرد. روایت‌هایی از جلسات مهم، تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌ساز، تعامل با فرماندهان ایرانی و عراقی و نیز مواجهه با تهدیدها و ترورهای احتمالی، بخش‌هایی از کتاب را تشکیل می‌دهد. نویسنده به نقش ابومهدی در تجهیز و سازماندهی حشدالشعبی، مدیریت بحران‌های امنیتی و اجتماعی و تلاش برای حفظ وحدت ملی عراق پرداخته است. کتاب همچنین به ابعاد انسانی و خانوادگی او، علاقه‌اش به مطالعه و توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی اشاره می‌کند.

چرا باید کتاب جمال را بخوانیم؟

کتاب جمال با روایت جزئیات کمترشنیده‌شده از زندگی و مبارزات ابومهدی المهندس، فرصتی برای شناخت عمیق‌تر یکی از چهره‌های تأثیرگذار مقاومت عراق فراهم می‌کند. این کتاب نه‌تنها به ابعاد نظامی و سیاسی شخصیت او می‌پردازد، بلکه جنبه‌های انسانی و اخلاقی و سبک زندگی او را نیز برجسته می‌سازد. خواننده با مطالعه‌ی این اثر با فضای اجتماعی و سیاسی عراق در سال‌های پرآشوب، چالش‌های مدیریت بحران و نقش نیروهای مردمی در مقابله با تهدیدهای بزرگ آشنا می‌شود. کتاب با روایت‌های دست‌اول و خاطرات نزدیکان، تصویری از پشت‌صحنه‌ی مقاومت و تصمیم‌گیری‌های حساس ارائه داده است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب جمال به علاقه‌مندان تاریخ معاصر عراق، پژوهشگران حوزه‌ی مقاومت و جهاد، فعالان اجتماعی و فرهنگی و کسانی که دغدغه‌ی شناخت شخصیت‌های تأثیرگذار خاورمیانه را دارند، پیشنهاد می‌شود. همچنین این اثر به کسانی که به‌دنبال درک بهتر تحولات سیاسی و اجتماعی عراق و نقش نیروهای مردمی در مقابله با بحران‌ها هستند، توصیه شده است.

بخشی از کتاب جمال

«تمام فضا پر شده بود از زمزمۀ «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لاشَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَکَ وَالْمُلکَ، لاشَریکَ لَکَ لَبَّیکَ». مردی با فاصله از گروهی که احرام بسته و در حال چرخیدن دور کعبه بودند، ذکر را دوباره گفت و از همه خواست با دقت در ادای درست کلمات و با صدای بلند تکرار کنند.

چند نفر روی صندلی‌های اطراف سالن رسانۀ حشدالشعبی نشسته بودند و داشتند محتویات کیف رودوشی و ساک‌های یک‌شکلشان را بررسی می‌کردند. درست مثل بچه‌ها هرچیزی را که بیرون می‌آوردند، به هم نشان می‌دادند و با ذوق مجدد سر جای خودش می‌چیدند. چند نفری هم با ماکت کعبه و حجاجی که به‌طور نمادین در حال طواف بودند، عکس یادگاری می‌گرفتند.

شانه‌به‌شانۀ حاج‌ابومهدی قدم برمی‌داشتم. حاجی با شوق الحمدلله رب العالمین می‌گفت و من از دکتر علی شنیده بودم تا همین لحظه که برای بدرقۀ خانواده‌های شهدا آمده بودیم، حاج‌ابومهدی چقدر پیگیر تأمین مالی و اعتبارات این سفر بوده است. قصۀ ندادن بودجه، در فشار گذاشتن حشدالشعبی، بی‌اهمیتی به وضع نیروها و به‌خصوص بی‌اعتنایی به وضع خانوادۀ شهدا و مجروحان کلافی بود که دولت هر روز به‌عمد گره تازه‌ای به آن می‌انداخت. در مقابل، حاج‌ابومهدی و فرماندهان و مسئولان مدیریت‌های حشدالشعبی باید ساعت‌ها با صبر و تدبیر جلسه می‌گذاشتند و رایزنی می‌کردند تا بالاخره از این موانع عبور کنند.»