کتاب اخلاق حرفه ای در مدیریت با رویکرد اسلامی

کتاب اخلاق حرفه‌ای در مدیریت با رویکرد اسلامی نوشته‌ی وحید خاشعی ورنامخواستی اثری است که به بررسی مبانی و چارچوب‌های اخلاق حرفه‌ای در حوزه مدیریت، با تأکید بر آموزه‌های اسلامی می‌پردازد. این کتاب توسط دفتر نشر معارف منتشر شده است و تلاش دارد تا با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، مفاهیم اخلاقی را در بستر مدیریت و کسب‌وکار مورد واکاوی قرار دهد. نویسنده با بهره‌گیری از منابع اسلامی و فلسفه اخلاق، به ویژه آرای اندیشمندانی چون شهید صدر، به تبیین اصول اخلاقی در مدیریت اسلامی می‌پردازد و موضوعاتی مانند وفای به عهد، انفاق، برکت، رزق و روزی، قناعت، تعاون و شفافیت را در فضای کسب‌وکار بررسی می‌کند. این کتاب به عنوان منبعی برای دانشجویان و اساتید رشته‌های مدیریت و اقتصاد، به ویژه در درس‌های اخلاق اسلامی، قابل استفاده است و به دنبال ارائه راهکارهایی برای ارتقای رفتار حرفه‌ای مبتنی‌بر فضایل اسلامی در محیط‌های کاری است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب اخلاق حرفه ای در مدیریت با رویکرد اسلامی

کتاب اخلاق حرفه‌ای در مدیریت با رویکرد اسلامی نوشته‌ی وحید خاشعی ورنامخواستی اثری است که به بررسی رابطه اخلاق و مدیریت از منظر علوم انسانی و فلسفه اخلاق می‌پردازد. این کتاب با رویکردی تحلیلی، ابتدا به تفاوت‌های علوم انسانی و علوم طبیعی اشاره کرده و سپس جایگاه اخلاق در مدیریت را با تکیه‌بر مباحث فلسفی و معرفت‌شناختی توضیح داده است. نویسنده با طرح پرسش‌هایی درباره ماهیت علم، شناخت دیگری، عقلانیت و هویت فردی، زمینه‌ای برای ورود به بحث اخلاق حرفه‌ای فراهم می‌کند. ساختار کتاب به گونه‌ای است که ابتدا مبانی نظری اخلاق و فلسفه اخلاق را شرح داده و سپس به سراغ اخلاق هنجاری و کاربردی می‌رود. در ادامه، اصول اخلاقی مهم در مدیریت و کسب‌وکار اسلامی با استناد به منابع دینی و آرای اندیشمندان اسلامی بررسی شده است. کتاب تلاش دارد تا ضمن تبیین نظریه‌های اخلاقی، راهکارهایی برای پیوند اخلاق اسلامی با رفتار حرفه‌ای در مدیریت ارائه دهد و در نهایت، به چالش‌های عملی و نظری اخلاق حرفه‌ای در فضای کسب‌وکار ملی و بین‌المللی نیز می‌پردازد.

خلاصه کتاب اخلاق حرفه ای در مدیریت با رویکرد اسلامی

کتاب اخلاق حرفه‌ای در مدیریت با رویکرد اسلامی با طرح مباحث بنیادین علوم انسانی آغاز می‌شود و تفاوت‌های آن با علوم طبیعی را از نظر موضوع، روش و هدف بررسی می‌کند. نویسنده به این نکته اشاره کرده است که علوم انسانی، به‌ویژه مدیریت، با مفاهیم انسانی و ارزش‌های اخلاقی پیوندی جدی دارد و نمی‌توان آن را صرفاً با معیارهای علوم طبیعی سنجید. در ادامه، پرسش‌هایی درباره امکان شناخت دیگری، عقلانیت کنش‌های انسانی و نقش هویت فردی و جمعی در شکل‌گیری رفتارها مطرح شده است. کتاب با بررسی دیدگاه‌های ذره‌گرایی و کل‌گرایی، به این نتیجه می‌رسد که هویت فردی و اجتماعی در تعامل با یکدیگر شکل می‌گیرند و هر دو برای فهم رفتار انسانی ضروری‌اند. در بخش فلسفه اخلاق، نویسنده به ضرورت مطالعه اخلاق و تمایز میان دانش و حکمت می‌پردازد و توضیح می‌دهد که اخلاق نه‌تنها دانشی نظری، بلکه راهنمایی برای زیست بهتر است. سپس سرچشمه‌های اخلاق و ارزش‌گذاری انسانی را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه ارزش‌ها و هنجارها در زندگی جمعی شکل می‌گیرند. کتاب به تمایز میان داوری‌های ارزشی و تجویزی اشاره دارد و چالش‌های استخراج بایدها از ارزش‌ها را با استناد به آرای فیلسوفانی مانند هیوم مطرح می‌کند. در ادامه، سه رویکرد اصلی در اخلاق هنجاری (قاعده‌نگری، جزئی‌نگری و حالت میانه) معرفی شده‌اند و نقاط قوت و ضعف هرکدام بررسی شده است. نویسنده توضیح می‌دهد که اخلاق حرفه‌ای در مدیریت نیازمند ترکیبی از اصول کلی و توجه به موقعیت‌های خاص است. بخش اخلاق کاربردی کتاب، به بررسی محتوای درونی و بیرونی اخلاق حرفه‌ای می‌پردازد و نشان می‌دهد که استانداردهای اخلاقی هم از درون فضای حرفه‌ای و هم از منابع بیرونی مانند دین و فلسفه نشئت می‌گیرند. در نهایت، کتاب با ارائه رویکردهای مختلف برای حل مسائل اخلاقی در مدیریت، بر اهمیت ترکیب معیارهای حرفه‌ای و فرهنگی تأکید کرده است.

چرا باید کتاب اخلاق حرفه ای در مدیریت با رویکرد اسلامی را بخوانیم؟

این کتاب با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، به بررسی عمیق مفاهیم اخلاقی در مدیریت می‌پردازد و تلاش دارد تا پیوند میان آموزه‌های اسلامی و رفتار حرفه‌ای را روشن کند. یکی از ویژگی‌های شاخص کتاب، پرداختن به مباحث نظری و عملی اخلاق در مدیریت است؛ به‌گونه‌ای که هم به فلسفه اخلاق و هم به چالش‌های روزمره در محیط‌های کاری توجه شده است. کتاب با طرح پرسش‌های بنیادین درباره ماهیت علم، شناخت انسانی و هویت فردی، زمینه‌ای برای فهم بهتر اخلاق حرفه‌ای فراهم می‌کند. همچنین، با بررسی اصول اخلاقی اسلامی در کسب‌وکار و مدیریت، راهکارهایی برای ارتقای رفتار حرفه‌ای مبتنی‌بر فضایل دینی ارائه می‌دهد. این اثر می‌تواند به عنوان منبعی برای دانشجویان، اساتید و مدیران علاقه‌مند به اخلاق حرفه‌ای و مدیریت اسلامی مورد استفاده قرار گیرد و به ارتقای سطح اخلاقی محیط‌های کاری کمک کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به دانشجویان و اساتید رشته‌های مدیریت، اقتصاد و علوم انسانی، مدیران سازمان‌ها و علاقه‌مندان به مباحث اخلاق حرفه‌ای و مدیریت اسلامی پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که دغدغه ارتقای رفتار حرفه‌ای و پیوند میان اخلاق و مدیریت را دارند، مناسب است.

بخشی از کتاب اخلاق حرفه ای در مدیریت با رویکرد اسلامی

«اولین سؤالی که در بادی امر مورد پرسش هر فردی واقع می‌شود این است که آیا علوم انسانی و به‌تبع آن علوم اجتماعی، اساساً قابلیت علم‌بودن را دارد؟ می‌توان به آن‌ها به‌عنوان یک علم اعتماد کرد؟ اساساً خدعه و نیرنگ نیست که ما با یک سری مفاهیم سروکله بزنیم و در آخر هیچ‌چیزی دست‌مان را در حل بحران‌ها نگیرد؟ چطور می‌شود که ما قابلیت حل مسائل انسانی را پیدا می‌کنیم؟ با چه روشی آنچه امروزه بحران انسانی تلقی می‌شود را می‌توان برطرف کرد؟ یا اساساً علوم انسانی چه جایگاهی دارد؛ وقتی علوم دیگر این‌قدر با شتاب و سرعت زیاد درحال پیشرفت هستند و می‌تواند مسئله‌هایی را حل کند که گذشتگان را عاجز کرده بود؟ این سنخ سؤال‌ها و سؤالات دیگری که علوم انسانی را هدف نقد و بررسی‌های خود قرار می‌دهد، هر پژوهشگر یا جویای این علوم را به فکر وا می‌دارد که شناختی هرچند مختصر از ماهیت آن داشته باشد. بسیاری از دانشمندان حوزهٔ انسانی، عموماً فعالیت خود را علمی می‌دانند و مطالعات خود را برمبنای علوم طبیعی مدل‌سازی می‌کنند؛ لذا ازاین‌حیث شاخهٔ فلسفهٔ علوم انسانی و علوم اجتماعی از قدیم شامل ارزیابی این علوم در زمینهٔ مشابهت یا عدم مشابهت آن با علوم طبیعی بوده‌است. بااینکه این نگرش به بصیرت‌های مهمی در مطالعات موجودات انسانی منجر می‌شود؛ اما همهٔ داشته‌های علوم انسانی را به همین بصیرت‌های موجود، محدود و مقید می‌سازد. در پس ذهن این گونه فعالیت‌های پژوهشی، این پیش‌فرض نهفته‌است که علوم طبیعی معیاری است که انواع فعالیت‌های معرفتی باید با آن سنجیده و ارزیابی شود؛ اما شاهد این امر هستیم که خود علوم طبیعی آن‌چنان که باید برای دیگر فعالیت‌های معرفتی قابل اتکا نیست؛ چراکه آن تصور غلطی که در قرن‌های شانزده و هفده، علوم طبیعی را به شکل اسطوره‌ای بی‌بدیل درآورده بود، دیگر، در سال‌های اخیر آن‌چنان که باید خریداری ندارد.»