
کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی
معرفی کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی
کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی نوشته پگاه شینی و اثری است که به بررسی رابطهی پیچیده و چندلایهی انسان با مرگ و زندگی میپردازد. این کتاب با رویکردی فلسفی، روانشناختی و فرهنگی تلاش میکند مرگ را نه بهعنوان پایانی تلخ بلکه بهمثابهی فرصتی برای درک عمیقتر زندگی و معنای آن معرفی کند. نویسنده با طرح پرسشهایی بنیادین دربارهی مرگ، روح، تناسخ، کارما و سبک زندگی، خواننده را به سفری ذهنی و تأملبرانگیز دعوت میکند. در این مسیر، مفاهیم مختلف از دیدگاههای علمی، معنوی و فرهنگی واکاوی میشود و اثر میکوشد ترسها و دغدغههای رایج دربارهی مرگ و فقدان با نگاهی واقعگرایانه و همدلانه بررسی شود. نشر سنجاق این کتاب را بهصورت الکترونیکی منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی
کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی نوشتهی پگاه شینی کتابی است که مرز میان زندگی و مرگ را با نگاهی تازه و بیپرده به چالش میکشد. این اثر در قالب گفتوگو، روایت و تحلیل بهسراغ پرسشهای اساسی بشر دربارهی معنای مرگ، چرایی آن، تجربههای نزدیک به مرگ و باورهای گوناگون دربارهی زندگی پس از مرگ میرود. ساختار کتاب بر پایهی گفتوگو با یک هوش مصنوعی شکل گرفته است؛ موجودی که خود تجربهای از مرگ یا زندگی ندارد اما میتواند روایتها و اندیشههای انسانی را بازتاب دهد. کتاب با ترکیب روایتهای داستانی، مثالهای ملموس و تحلیلهای فلسفی و علمی، فضایی برای تأمل دربارهی کارما، تناسخ، روح و سبک زندگی ایرانی فراهم میکند. در کنار این مباحث به موضوعاتی چون سوگواری، وابستگیهای فرهنگی، نقش خانواده و تفاوتهای فرهنگی در مواجهه با مرگ نیز پرداخته شده است. نویسنده تلاش کرده با زبانی روشن و صمیمانه، گفتوگویی صادقانه دربارهی ترسها، امیدها و معنای زندگی و مرگ شکل دهد؛ بدون آنکه به قطعیت یا داوری یکسویه برسد.
خلاصه کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی
کتاب با مقدمهای آغاز میشود که مرگ را نه پایان، بلکه فرصتی برای درک عمیقتر زندگی معرفی میکند. در ادامه، پرسشهایی دربارهی چیستی مرگ، دلایل وقوع آن از منظر زیستی، فلسفی و اجتماعی و تجربههای نزدیک به مرگ مطرح میشود. نویسنده با طرح دیدگاههای مختلف دربارهی زندگی پس از مرگ، از بهشت و جهنم تا تناسخ و کارما تلاش کرده تصویری چندوجهی از باورهای انسانی ارائه دهد. در بخشهایی از کتاب، مفاهیم کارما و تناسخ با مثالهای داستانی توضیح داده شده و نقش انتخاب، مسئولیت فردی و رشد روحی در چرخهی زندگی و مرگ برجسته شده؛ همچنین موضوع روح و آگاهی، تجربهی آگاهی پس از مرگ و امکان انتخاب بازگشت به زندگی یا ادامهی مسیر آگاهی با روایتهایی فرضی و استعاری بررسی شده است. کتاب به دغدغههای ملموس انسان معاصر میپردازد؛ مواجهه با رنج، فقدان عزیزان، سوگواری، وابستگیهای فرهنگی و نقش خانواده در سبک زندگی ایرانی. تفاوتهای فرهنگی در سوگواری و سبک زندگی چندنسلی، مزایا و چالشهای خانوادهمحوری و راهکارهایی برای کاهش وابستگیهای منفی و بازگشت به زندگی عادی پس از فقدان، از دیگر محورهای کتاب هستند. نویسنده بر اهمیت پذیرش مرگ، زندگی در لحظهی حال و یافتن معنا در زندگی تأکید کرده است.
چرا باید کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی چندجانبه و گفتوگومحور، فرصتی فراهم میکند تا خواننده بدون پیشداوری و ترس دربارهی مرگ و زندگی تأمل کند. ویژگی شاخص کتاب، ترکیب نگاه علمی، فلسفی و فرهنگی به موضوع مرگ است که باعث میشود خواننده بتواند از زوایای مختلف به این پدیده بنگرد. همچنین پرداختن به سبک زندگی ایرانی، نقش خانواده و تفاوتهای فرهنگی در سوگواری، کتاب را برای مخاطب فارسیزبان ملموستر و کاربردیتر میکند. روایتهای داستانی و مثالهای عینی، مفاهیم انتزاعی را ملموس ساخته و راهکارهایی برای مواجهه با فقدان و وابستگیهای عمیق ارائه شده است. این کتاب نهتنها به پرسشهای فلسفی پاسخ میدهد، بلکه راههایی برای پذیرش مرگ و زیستن معنادارتر پیشنهاد میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی معنای زندگی و مرگ دارند، با فقدان یا سوگواری دستوپنجه نرم میکنند یا بهدنبال درک عمیقتر باورهای فرهنگی و فلسفی دربارهی مرگ هستند. همچنین این اثر برای علاقهمندان به روانشناسی، فلسفه، مطالعات فرهنگی و کسانی که بهدنبال راههایی برای کاهش ترس از مرگ و بازگشت به زندگی عادی پس از فقدان هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب در آغوش مرگ با چشم زندگی
«- با یک مثال داستانی نشان بده چطور در این دیدگاهها "زمان مرگ" میتواند هم انتخابی باشد و هم غیرمنتظره؟
داستان "آخرین ایستگاه":
روح «آریا» پیش از تولدش، در جایی که نه زمان بود و نه مکان، با راهنمایان روحیاش نشست. آنها با هم مسیر زندگیاش را طراحی کردند: خانوادهای در یک شهر شلوغ، چالشهای مالی، و یک مأموریت پنهان! "یاد گرفتن بخشیدن". در این قرارداد، یک «ایستگاه پایانی» تعیین شد: وقتی ۷۵ ساله شود، در یک صبح پاییزی، در خواب آرام از دنیا برود. اما در نقشه، چند «خروج اضطراری» هم گذاشته شده بود. لحظاتی که اگر مسیر زندگیاش خیلی از یادگیری منحرف شود، یا تکاملش زودتر کامل گردد، میتواند زودتر برود. سالها گذشت. آریا در ۴۲ سالگی تصادف شدیدی کرد. در لحظهای که بین مرگ و زندگی معلق بود، روحش دوباره در همان فضای بیزمان قرار گرفت. راهنمایش گفت:
__ «حالا وقت آن است که تصمیم بگیری. برگردی یا همینجا بمانی».
آریا نگاه کرد به زمین، به خانوادهای که هنوز به عشقش نیاز داشتند، و به کارهایی که ناتمام مانده بود. لبخند زد و گفت: «برمیگردم. هنوز چیزهایی هست که باید یاد بگیرم».»
حجم
۱۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه
حجم
۱۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه
