کتاب آفتاب حکمت مجید محبوبی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب آفتاب حکمت

کتاب آفتاب حکمت

نویسنده:مجید محبوبی
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب آفتاب حکمت

کتاب آفتاب حکمت نوشته‌ی مجید محبوبی، اثری است که به زندگی، خاطرات و فراز و نشیب‌های علمی و معنوی علامه محمدتقی جعفری می‌پردازد. این کتاب با روایتی داستان‌گونه و بهره‌گیری از خاطرات نزدیکان، دوستان و شاگردان، تصویری ملموس و انسانی از یکی از چهره‌های برجسته فلسفه و عرفان معاصر ایران ارائه می‌دهد. نویسنده تلاش کرده است با کنار هم قرار دادن روایت‌های کوتاه، لحظات مهم و تاثیرگذار زندگی علامه جعفری را از کودکی تا سال‌های پایانی عمرش بازگو کند. کتاب آفتاب حکمت توسط انتشارات خادم الرضا منتشر شده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آفتاب حکمت

آفتاب حکمت اثری است که در قالب خاطره‌نگاری و روایت‌های کوتاه، زندگی علامه محمدتقی جعفری را به تصویر کشیده است. مجید محبوبی، نویسنده کتاب، با جمع‌آوری و بازنویسی خاطرات و روایت‌های شفاهی، تلاش کرده است ابعاد مختلف شخصیت علمی، اخلاقی و اجتماعی علامه جعفری را نشان دهد. کتاب از دوران کودکی و نوجوانی او در تبریز آغاز می‌شود و با شرح مهاجرت‌ها، تحصیلات حوزوی، سختی‌های معیشتی، تلاش‌های علمی و ارتباطاتش با بزرگان علم و دین ادامه می‌یابد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت‌های کوتاه و مستقل است که هرکدام به گوشه‌ای از زندگی یا اندیشه‌های علامه می‌پردازد؛ از خاطرات دوران مدرسه و فقر مالی تا ماجراهای تحصیل در نجف و تهران، دیدار با بزرگان، مناظره‌ها، و حتی لحظات شخصی و خانوادگی. این کتاب نه‌تنها به زندگی فردی و خانوادگی علامه جعفری می‌پردازد، بلکه تصویری از فضای اجتماعی و فرهنگی حوزه‌های علمیه و جامعه ایران در دهه‌های گذشته ارائه می‌دهد. نویسنده با پرهیز از اغراق و اسطوره‌سازی، تلاش کرده است تصویری واقعی و انسانی از یک متفکر معاصر ارائه دهد.

خلاصه کتاب آفتاب حکمت

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! کتاب آفتاب حکمت با روایت‌هایی از کودکی و نوجوانی محمدتقی جعفری در تبریز آغاز می‌شود؛ جایی که او با فقر، مشکلات خانوادگی و سختی‌های تحصیل دست‌وپنجه نرم می‌کند. خاطراتی از اخراج از مدرسه به‌دلیل نداشتن لباس متحدالشکل، کتک خوردن به خاطر بدخطی، و سه روز گرسنگی، تصویری از دوران سخت کودکی او ارائه می‌دهد. با این حال، علاقه و پشتکار او برای تحصیل و پیشرفت علمی، حتی در شرایط دشوار، بارها در روایت‌ها تکرار شده است. در ادامه، کتاب به مهاجرت جعفری به تهران و سپس نجف می‌پردازد؛ جایی که او با اساتید بزرگ حوزه علمیه آشنا می‌شود و با تلاش فراوان به مدارج بالای علمی می‌رسد. روایت‌هایی از زندگی طلبگی، گرسنگی، مباحثه‌های علمی، و حتی ماجراهایی مانند سوختن آبگوشت یا دیدار با بزرگان، فضای حوزه و زندگی روزمره او را به تصویر می‌کشد. کتاب همچنین به تجربه‌های معنوی و عرفانی جعفری اشاره دارد؛ از جمله دیدار خیالی با امام علی (ع) و الهاماتی که در مسیر علمی و معنوی‌اش دریافت می‌کند. در بخش‌هایی از کتاب، به فعالیت‌های اجتماعی و علمی جعفری در ایران، مناظره‌ها و سخنرانی‌هایش، و ارتباط با شخصیت‌های برجسته علمی و فرهنگی اشاره شده است. روایت‌هایی از مواجهه با ساواک، حضور در جلسات علمی، و حتی خاطرات خانوادگی و تربیت فرزندان، ابعاد مختلف زندگی او را نشان می‌دهد. کتاب با لحظاتی از سال‌های پایانی عمر علامه و تاثیر او بر اطرافیان به پایان می‌رسد، بی‌آنکه به جزئیات مرگ یا پایان زندگی او بپردازد.

چرا باید کتاب آفتاب حکمت را بخوانیم؟

آفتاب حکمت با روایت‌های کوتاه و متنوع، تصویری زنده و ملموس از زندگی یک متفکر معاصر ارائه می‌دهد. این کتاب نه‌تنها به جنبه‌های علمی و فلسفی علامه جعفری می‌پردازد، بلکه تلاش‌ها، رنج‌ها و امیدهای انسانی او را نیز نشان می‌دهد. خواننده با مطالعه این اثر، با فضای حوزه‌های علمیه، چالش‌های طلبگی، و همچنین روابط انسانی و اجتماعی یک عالم دینی آشنا می‌شود. روایت‌های کتاب، علاوه‌بر آشنایی با زندگی علامه جعفری، الهام‌بخش پشتکار، امید و تلاش در شرایط دشوار هستند. همچنین، کتاب با پرهیز از اسطوره‌سازی، چهره‌ای انسانی و واقعی از یک شخصیت برجسته ارائه می‌دهد که می‌تواند برای علاقه‌مندان به تاریخ معاصر، فلسفه و عرفان، و حتی دوستداران روایت‌های زندگی‌نامه‌ای جذاب باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان به زندگی‌نامه‌های علمی و معنوی، پژوهشگران حوزه فلسفه و عرفان اسلامی، دانشجویان و طلاب علوم دینی، و کسانی که به دنبال شناخت فضای اجتماعی و فرهنگی حوزه‌های علمیه ایران هستند پیشنهاد می‌شود. همچنین به کسانی که دغدغه پشتکار در مسیر علم و معنویت دارند، این کتاب توصیه می‌شود.

بخشی از کتاب آفتاب حکمت

«دلش مثل سیر و سرکه می‌جوشید. صف نان سنگک به اندازه‌ی یک روز برای او گذشته بود. دو تا نان سنگک که گرفت با خوشحالی از نانوایی بیرون آمد. دلش به هوای دیدن نامزدش به‌شدت می‌تپید. باید یک جعبه شیرینی هم می‌خرید. خانواده‌ی نامزدش شام را منتظر او بودند. اگرچه آن‌ها انتظاری از او نداشتند. ولی او می‌خواست با دست پر به خانه‌ی آن‌ها برود. در حالی که لبخند می‌زد وارد قنادی شد. سلام داد و گفت: آقا! یک جعبه شیرینی... مرد جواب سلامش را داد و بی‌درنگ جعبه‌ی خالی را برداشت و با شیرینی پر کرد. سپس آن را به نخ نایلونی بست و داد دست کریم! - بفرمایید این هم یک جعبه شیرینی! کریم جعبه را گرفت و تشکر کرد و پول شیرینی را داد و از مغازه خارج شد. دل تو دل نداشت. در حالی که آوازی را زیر لبش زمزمه می‌کرد به راه افتاد. نسیم آرام و خنکی سر و صورتش را نوازش می‌کرد. آسمان پر از ستاره‌ی تبریز چقدر زیبا بود... بین راه از کنار خرابه‌ای گذشته، خرابه تار و تاریک بود. ظلمت و سیاهی‌اش رعشه به جان آدمی می‌انداخت. کریم ترسید. اما صدای ناله‌ای که از خرابه بلند بود او را همان جا که حرکتش را کند کرده بود نگه داشت. لحظه‌ای ایستاد و بعد، از سر کنجکاوی برگشت و با ترس داخل خرابه را زیر نگاه‌هایش گذراند. چیزی دیده نمی‌شد. فقط صداهای مبهمی بود که سکوت سنگین خرابه را می‌شکست. - کسی است اینجا؟! صدای ضعیفی جواب داد: - بله!... تو کی هستی؟ چه کار داری با ما؟!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۸۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۸۸۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان