کتاب فلکناز بهنوش قزوینی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب فلکناز

کتاب فلکناز

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب فلکناز

کتاب فلکناز نوشته‌ی بهنوش قزوینی اثری داستانی است که توسط انتشارات نارون دانش منتشر شده است. این رمان با محوریت زندگی زنان و مردان در بستر تاریخ معاصر ایران، به روایت سرگذشت زنی به نام فلکناز می‌پردازد. نویسنده با نگاهی واقع‌گرایانه و بدون افراط یا تفریط، تلاش کرده است تصویری ملموس از نقش و جایگاه زن در جامعه سنتی و مردسالار ارائه دهد؛ نه او را قدیس و نه قربانی صرف نشان داده است. داستان، زندگی روزمره، دغدغه‌ها، رنج‌ها و شادی‌های شخصیت‌ها را در دل خانواده‌ای ایرانی و در مواجهه با فرازونشیب‌های اجتماعی و خانوادگی به تصویر کشیده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب فلکناز

فلکناز، رمانی از بهنوش قزوینی، داستانی خانوادگی و اجتماعی است که در بستر تاریخ معاصر ایران روایت می‌شود. نویسنده با تمرکز بر زندگی زنان، به‌ویژه شخصیت اصلی یعنی فلکناز، به بررسی نقش‌ها و انتظارات سنتی از زنان در جامعه ایرانی پرداخته است. روایت از زبان دختری جوان آغاز می‌شود که قرار است داستان زندگی زنی سالخورده را بنویسد و در این مسیر، با گذشته و خاطرات او همراه می‌شود. ساختار کتاب مبتنی بر بازگویی خاطرات و روایت‌های نسل‌های مختلف است و به‌تدریج لایه‌های پنهان زندگی شخصیت‌ها را آشکار می‌کند. در این میان، موضوعاتی مانند تبعیض جنسیتی، روابط خانوادگی، فقر، امید، عشق و مقاومت زنان در برابر سرنوشت، محور اصلی داستان را شکل داده‌اند. فلکناز نه‌تنها قصه‌ی یک زن، بلکه بازتابی از سرگذشت بسیاری از زنان و مردان بی‌نام‌ونشان جامعه است که در سکوت و تسلیم روزگار را سپری کرده‌اند یا گاهی برخلاف جریان، قد علم کرده‌اند. بهنوش قزوینی در این اثر، با پرهیز از کلیشه‌های رایج، تصویری چندوجهی و انسانی از زنان ارائه داده است.

خلاصه داستان فلکناز

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان فلکناز با روایت دختری جوان به نام لعیا آغاز می‌شود که به درخواست مادربزرگش، قرار است زندگی دوست قدیمی او را به رشته تحریر درآورد. لعیا با اضطراب و تردید به دیدار پیرزنی می‌رود که قرار است قصه زندگی‌اش را بازگو کند. این دیدار، بهانه‌ای می‌شود تا فلکناز، شخصیت اصلی داستان، خاطرات کودکی و نوجوانی خود را از دل تاریخ و خانواده‌ای پرحادثه روایت کند. فلکناز فرزند اول خانواده‌ای شش‌نفره است. پدرش نظامی و مادرش زنی نازپرورده و مهربان است. زندگی خانواده با تولد فلکناز و سپس برادران و خواهرش، در ابتدا با شادی و امید همراه است؛ اما حادثه‌ای ناگهانی، همه‌چیز را دگرگون می‌کند. پدر به‌دلیل اتفاقی در محل کارش، از کار برکنار و زندانی می‌شود و خانواده مجبور به ترک خانه و مهاجرت به ده می‌شوند. مادر، با وجود سختی‌ها، ستون خانواده باقی می‌ماند؛ اما پس از مدتی، در اثر بیماری از دنیا می‌رود و کودکان، به‌ویژه فلکناز، با فقدان و دلتنگی عمیقی روبه‌رو می‌شوند. پس از مرگ مادر، پدر برای سر و سامان دادن به زندگی، با دخترعموی مادر ازدواج می‌کند. طلعت، زن دوم، زنی کم‌حرف و بی‌اعتمادبه‌نفس است که بیشتر تحت‌تأثیر مادرش قرار دارد. ورود او به خانه، روابط خانوادگی را پیچیده‌تر می‌کند و بچه‌ها با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌شوند. روایت، به‌جزئیات زندگی روزمره، مناسبات خانوادگی، سنت‌ها و باورهای رایج درباره زنان، و همچنین تلاش شخصیت‌ها برای حفظ عزت و آرامش در دل بحران‌ها می‌پردازد. در این میان، فلکناز به‌تدریج از دختری مطیع و ساکت به زنی مقاوم و مستقل تبدیل می‌شود که نمی‌خواهد تکرار سرنوشت نسل‌های پیشین باشد.

چرا باید کتاب فلکناز را بخوانیم؟

فلکناز با روایتی صمیمی و جزئی‌نگر، تصویری زنده از زندگی زنان در جامعه سنتی ایران ارائه داده است. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی مانند تبعیض جنسیتی، نقش‌های خانوادگی، و چالش‌های زنان در مواجهه با سنت و تغییر، فرصتی برای درک بهتر تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران فراهم می‌کند. روایت چندنسلی و شخصیت‌پردازی دقیق، امکان همذات‌پنداری با شخصیت‌ها را ایجاد کرده است. همچنین، اثر به‌دور از شعارزدگی یا افراط در نگاه فمینیستی، تلاش کرده است واقعیت‌های تلخ و شیرین زندگی زنان را به‌گونه‌ای انسانی و ملموس بازنمایی کند. خواندن این کتاب می‌تواند نگاه تازه‌ای به نقش زنان و مردان در خانواده و جامعه ایرانی بیافریند و مخاطب را به تأمل درباره هویت، مقاومت و امید وادارد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان داستان‌های خانوادگی و اجتماعی، پژوهشگران حوزه زنان و مطالعات جنسیت، و کسانی که دغدغه شناخت تاریخ و فرهنگ معاصر ایران را دارند پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به روایت‌های چندنسلی و سرگذشت‌های واقعی علاقه‌مندند، مناسب است.

بخشی از کتاب فلکناز

«از اتاق بیرون آمدم نگاهم به آسمان افتاد. نور آفتاب بی‌جان پاییزی چشم‌هایم را زد. دیشب بیشتر از دو ساعت نتوانسته بودم بخوابم. چیزی فراتر از هیجان داشتم. آخر توانسته بودم تردید را کنار بگذارم و قدم اول را بردارم. حسی متفاوت را تجربه می‌کردم؛ هرچند در انجامش هنوز دودل بودم. اما زمان جا زدن نبود. باز آن اضطراب لعنتی و تپش قلب. بی‌موقع‌تر از همیشه به سراغم آمد. نفس عمیقی کشیدم. تکنیک آرام‌سازی را که با روان‌پزشکم تمرین کرده بودم تکرار کردم. سه ثانیه نفس عمیق ... یک آن حبس نفس و باز سه ثانیه نفس بیرون. نمی‌دانم تلقین بود یا نه ولی با این کار دقایقی آرام می‌شدم. برای شروع، اعتمادبه‌نفس لازم داشتم. از شوق این دیدار روزها لحظه‌شماری کرده بودم! بارها در خیالم صورتش را تصور کرده بودم. چندین چهره خیالی در ذهنم نقش بسته بود ولی نتوانسته بودم با هیچ کدامشان ارتباط برقرار کنم. باز بیش‌ازحد در اوهام غرق‌شده بودم. کفش‌هایم را باعجله به پا کردم و خودم را در شیشه قدی اتاق برانداز کردم و از خانه بیرون زدم. از خانه ما تا خانه مادربزرگم فاصله‌ای نبود. تند تند راه می‌رفتم قدم زدن در آن هوای دل‌چسب کمی سرحالم کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۹ صفحه

حجم

۳٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۹ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان