
کتاب دروغ هایی که گفتیم
معرفی کتاب دروغ هایی که گفتیم
کتاب دروغهایی که گفتیم نوشتهی کامیلا وی و با ترجمهی شهناز ایلدرمی، اثری در ژانر ادبیات داستانی است که انتشارات کتاب مرو آن را منتشر کرده است. این رمان با روایتی چندلایه و شخصیتمحور، به بررسی روابط انسانی، رازهای پنهان و تأثیر گذشته بر زندگی امروز میپردازد. داستان در بستر زندگی چند شخصیت شکل میگیرد و با نگاهی دقیق به جزئیات روانشناختی، مخاطب را به دنیای پرتنش و رازآلود خود میکشاند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دروغ هایی که گفتیم
دروغهایی که گفتیم اثری از کامیلا وی است که با ترجمهی شهناز ایلدرمی به فارسی درآمده است. این رمان در دستهی ادبیات داستانی قرار میگیرد و با ساختاری روایی و چندصدایی، داستان زندگی چند شخصیت را روایت میکند که هرکدام با رازها و دغدغههای شخصی خود دستوپنجه نرم میکنند. محوریت داستان بر روابط خانوادگی، رازهای پنهان، و تأثیر گذشته بر حال متمرکز است. نویسنده با استفاده از زاویهدیدهای مختلف، لایههای پنهان شخصیتها را آشکار میکند و فضایی پرتعلیق و رازآلود میسازد. روایت کتاب میان گذشته و حال در نوسان است و با پرداختن به جزئیات زندگی شخصیتها، تصویری ملموس از پیچیدگیهای روانی و عاطفی آنها ارائه میدهد. در این میان، موضوعاتی چون اضطراب، حسادت، ترس، و تلاش برای حفظ ظاهر زندگی ایدهآل، در بطن داستان جریان دارد. کامیلا وی با نثری دقیق و توصیفگر، موفق شده است فضایی پرتنش و در عین حال انسانی خلق کند که خواننده را تا پایان با خود همراه میسازد.
خلاصه داستان دروغ هایی که گفتیم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با دو خط روایی اصلی پیش میرود: یکی روایت کلارا، زنی که نامزدش لوک بهطور ناگهانی ناپدید میشود و دیگری روایت بث، مادری که با رفتارهای عجیب و نگرانکنندهی دخترش هانا روبهرو است. کلارا پس از ناپدیدشدن لوک، با نشانههایی از تعقیب و تهدید مواجه میشود؛ ایمیلهای ناشناس، عکسهایی که از لوک گرفته شده و یادداشتهایی تهدیدآمیز. او در تلاش برای یافتن حقیقت، به گذشتهی لوک و خانوادهاش رجوع میکند و با رازهایی روبهرو میشود که زندگیاش را زیرورو میکند. در سوی دیگر، بث سالها برای مادرشدن تلاش کرده و حالا با دختری روبهروست که رفتارهایش فراتر از شیطنتهای کودکانه است؛ از آسیبزدن به حیوانات تا واکنشهای سرد و بیاحساس. بث درگیر تردید و ترس است و نمیداند ریشهی این رفتارها در کجاست. روایت کتاب با رفتوبرگشت میان گذشته و حال، لایههای پنهان شخصیتها را آشکار میکند و نشان میدهد که هرکدام از آنها با دروغهایی زندگی میکنند که دیر یا زود باید با حقیقت روبهرو شوند. فضای داستان پر از تعلیق، سوءظن و اضطراب است و هر فصل، گرهای تازه به روایت میافزاید.
چرا باید کتاب دروغ هایی که گفتیم را بخوانیم؟
این کتاب با ساختار چندلایه و روایتهای متقاطع، تصویری متفاوت از روابط انسانی و رازهای پنهان ارائه داده است. پرداخت دقیق به جزئیات روانشناختی شخصیتها و فضاسازی پرتنش، باعث شده تا خواننده با دغدغهها و ترسهای شخصیتها همذاتپنداری کند. موضوعاتی چون اضطراب، حسادت، ترس از دستدادن و تلاش برای حفظ ظاهر زندگی ایدهآل، در بطن داستان جریان دارد و باعث میشود مخاطب به بازنگری در روابط و باورهای خود ترغیب شود. همچنین، روایت موازی دو زن با دغدغههای متفاوت اما مرتبط، به داستان عمق و جذابیت بیشتری بخشیده است. این اثر برای کسانی که به رمانهای روانشناختی و معمایی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و پرکشش خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان رمانهای روانشناختی، معمایی و داستانهایی با محوریت روابط خانوادگی و رازهای پنهان پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغههایی مانند اضطراب، ترس از دستدادن یا تجربهی روابط پیچیده را دارند، این اثر میتواند جذاب و تأملبرانگیز باشد.
بخشی از کتاب دروغ هایی که گفتیم
ابتدا سر بریده را با چیز دیگری اشتباه گرفتم؛ البته تا وقتی که خیلی نزدیک شدم و فهمیدم که لوسی است. اول فکر کردم لکهی زردی که روی بالشتم دیدم لنگههای جوراب یا دستمال مچالهشدهای است. ولی وقتی که نزدیکتر شدم پرهای لطیف سر و نوک کوچک و خاموش آن را دیدم و همهچیز را فهمیدم. بیدرنگ چیزهای بیشتری را هم درک کردم و در آن لحظه، همهچیز برایم کاملا مشخص شد. آهسته صدا زدم: «هانا؟» از بیرون اتاق خوابم صدای جیرجیر کفپوش سالن شنیده شد. سرم درد گرفت. بلندتر صدا زدم: «هانا!» با همان صدای ترسانم گفتم: (تو هستی؟» جوابی نیامد؛ ولی احساس میکردم که او آنجاست؛ جایی در همان نزدیکی. نمیخواستم به سر پرندهی کوچکم دست بزنم. تحمل دیدن خون قهوهایرنگی که در جای جداشدن سرش از بدنش لخته شده بود، برایم سخت بود. چشمهای او نیمهباز نگاه میکردند. نمیدانستم آیا زمانی که این اتفاق برایش افتاده بود، زنده بوده است یا مرده و حالم بد شد.
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه