
کتاب تاسیان
معرفی کتاب تاسیان
کتاب الکترونیکی «تاسیان» نوشتهٔ فرزانه شفیعپور (یغما) اثری است که نشر نامه مهر آن را منتشر کرده است. این کتاب در قالب داستان بلند یا رمان کوتاه نوشته شده و به روایت زندگی و احساسات زنان میپردازد. «تاسیان» با محوریت شخصیتهای زن و دغدغههای عاطفی و اجتماعی آنها، فضایی معاصر و ملموس را به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تاسیان
«تاسیان» اثری داستانی از فرزانه شفیعپور است که در قالب رمان یا داستان بلند نوشته شده و فضای آن در بستر زندگی معاصر ایرانی شکل میگیرد. کتاب با نگاهی به روابط انسانی، بهویژه روابط عاطفی و خانوادگی زنان، روایت میشود و شخصیتپردازی آن بر محور زنان جوان و دغدغههایشان استوار است. داستان در فضایی شهری و امروزی میگذرد و با زبانی صمیمانه، تجربههای زیسته و فرازونشیبهای احساسی شخصیتها را بازتاب میدهد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اولشخص است و خواننده را به درون ذهن و احساسات شخصیت اصلی میبرد. «تاسیان» در کنار روایت داستانی، به موضوعاتی چون استقلال زنان، انتخابهای فردی، و چالشهای اجتماعی و خانوادگی میپردازد. این کتاب در بخش رمان و داستان بلند برگزیدهٔ فراخوان سالیانهٔ نامه مهر نیز بوده است.
خلاصه داستان تاسیان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «تاسیان» حول محور زندگی «گیسو»، زنی جوان، روایت میشود که در میانهٔ زندگیاش با بحرانهای عاطفی و خانوادگی دستوپنجه نرم میکند. روایت از جایی آغاز میشود که گیسو خود را در میانهٔ داستان زندگیاش میبیند؛ نه آغاز مشخصی دارد و نه پایانی روشن. او در تلاش است تا مسیر زندگیاش را تغییر دهد اما با موانع و بنبستهایی روبهرو میشود که او را به پذیرش تقدیر وامیدارد. حضور شخصیتهایی مانند شراره، سامان، شهاب و رایکا، هرکدام با نقش و تأثیر خاص خود، فضای داستان را پرتنش و چندلایه میکند. گیسو میان گذشته و حال، میان عشقهای نافرجام و امیدهای تازه، در جستوجوی هویت و آرامش است. رابطهٔ او با رایکا، مردی که گذشتهای مشترک با او دارد، و بازگشت شهاب، پسرداییاش، گرههای عاطفی و انتخابهای دشواری را پیش پایش میگذارد. در این میان، خانواده و دوستان نیز هرکدام با دغدغهها و حمایتهای خود، بر تصمیمات و احساسات گیسو تأثیر میگذارند. داستان با تمرکز بر احساسات، تردیدها و کشمکشهای درونی شخصیت اصلی، تصویری از زنانگی، استقلال و تلاش برای رهایی از گذشته را ترسیم میکند، بیآنکه پایان قطعی یا راهحل سادهای ارائه دهد.
چرا باید کتاب تاسیان را بخوانیم؟
«تاسیان» با تمرکز بر روایت زندگی یک زن جوان و چالشهای عاطفی و اجتماعی او، فرصتی برای همدلی با تجربههای زیسته و احساسات پیچیدهٔ زنان معاصر فراهم میکند. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی مانند عشق، شکست، استقلال فردی و روابط خانوادگی، تصویری ملموس از فرازونشیبهای زندگی زنان در جامعهٔ امروز ارائه میدهد. روایت اولشخص و فضای صمیمی داستان، امکان نزدیکی بیشتر به ذهن و احساسات شخصیت اصلی را فراهم میکند و خواننده را به تأمل دربارهٔ انتخابها و پیامدهای آنها وا میدارد. همچنین، حضور شخصیتهای متنوع و روابط چندلایه، داستان را از تکبعدیبودن دور میکند و آن را به اثری چندوجهی بدل میسازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی، بهویژه کسانی که دغدغههای عاطفی، هویتی و خانوادگی دارند، مناسب است. «تاسیان» میتواند برای زنانی که با چالشهای استقلال، روابط عاطفی و انتخابهای دشوار روبهرو هستند، تجربهای همدلانه و قابل لمس باشد. همچنین، مخاطبانی که به روایتهای اولشخص و داستانهایی با محوریت زنان علاقه دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب تاسیان
«همهٔ قصهها یه شروعی دارن و یه پایانی اما داستان زندگی من از وسط برش خوردهبود طوریکه نه شروعش معلوم بود و نه آخرش! اول خیلی سعی میکردم تغییرش بدم اما هرطرف که میرفتم به در بسته میخوردم تا اينکه تصمیم گرفتم یهجا وایستم و بذارم تقدیر هرطور میل داره زندگیمو دست بگیره و این وسط گاهی پیش میاومد که اسیر غمی بیانتها بشم که قدرت گریز از اونو نداشتم و اون چیزی نبود جز تاسیانا» پنجههايم را روی تن تبکردهٔ شيشه گذاشتم و با دقت به هیبت مردی نگاه کردم که کمی آنطرفتر ایستادهبود. «زئوس بود؟!) - در نظربازی ما بیخبران حیرانند! با صدای تیز شراره لحظهای تمرکزم را از دست دادم و پلک زدم تا بهتر او را ببینم. «خودش بود! تمثیلی از اسطورهٔ یونانی که در قالبی مادی شکل گرفتهبود. همونقدر افسانهای و مقتدر!» شراره خود را جلو کشید و به همانجایی خیرهشد که من نگاه میکردم و بازهم اظهارفضل کرد. - طرف سگگ اخلاقه. آروم کنار بکش تا گازت نگرفته! چشمهايم تنگ شدند و با دقت بیشتری به او زلزدم که همان لحظه سرش کمی چرخید و چشمهای وحشیاش در احاطهٔ نورهای رنگی ریسهها برق زدند و یکهو قلبم فروربخت!»
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه