
کتاب سرگذشت یک مدیر
معرفی کتاب سرگذشت یک مدیر
کتاب سرگذشت یک مدیر نوشته عبدالکریم نعناکار، اثری در حوزهی خاطرات و تجربههای مدیریتی است که نشر سنجاق آن را بهصورت الکترونیکی منتشر کرده است. این کتاب روایتی مستند و شخصی از مسیر حرفهای نویسنده در عرصههای مختلف مدیریتی و صنعتی ایران است؛ از مدیریت کارخانههای تولیدی تا نقشآفرینی در پروژههای ملی و تدوین اسناد کلان. او با نگاهی واقعگرایانه، فرازونشیبهای مدیریتی، چالشهای تصمیمگیری، نوآوریها و تعاملات انسانی را در قالب روایتهایی پیوسته و آموزنده بازگو کرده است. کتاب حاضر نهتنها به بیان موفقیتها، بلکه به اشتباهات، تردیدها و درسهایی که از مسیر پرپیچوخم مدیریت به دست آمده، میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سرگذشت یک مدیر
کتاب سرگذشت یک مدیر، یک ناداستان در قالب خاطرات به قلم عبدالکریم نعناکار است که به روایت تجربههای مدیریتی و اجرایی او در سازمانها و شرکتهای مختلف ایران میپردازد. کتاب ساختاری روایی دارد و هر فصل آن به یکی از مقاطع مهم زندگی حرفهای نویسنده اختصاص یافته است؛ از مدیریت در صنایع الکترونیک و فرش تا نقشآفرینی در بنیاد مستضعفان و پروژههای ملی مانند تدوین سند تجارت الکترونیک. نویسنده با رویکردی تحلیلی، چالشها و بحرانهای مدیریتی، تصمیمگیریهای حساس، نوآوریها و تعاملات انسانی را شرح داده است. او در کنار روایتهای شخصی، به زمینههای تاریخی، اجتماعی و فنی هر دوره نیز اشاره شده و تصویر جامعی از تحولات صنعتی و مدیریتی ایران ارائه داده است. کتاب سرگذشت یک مدیر، علاوهبر بازتاب تجربههای فردی، به اهمیت کار تیمی، یادگیری مستمر و نقش خلاقیت در مدیریت پرداخته و تلاش کرده است تا از هر خاطره، نکتهای کاربردی برای مدیران و علاقهمندان به حوزهی مدیریت استخراج کند.
خلاصه کتاب سرگذشت یک مدیر
کتاب، مجموعهای از روایتهای واقعی و مستند از زندگی حرفهای عبدالکریم نعناکار است که در قالب خاطرات مدیریتی، مسیر رشد و تحول او را در سازمانها و صنایع مختلف ایران بازگو میکند. دغدغهی کتاب، انتقال تجربههای مدیریتی و ثبت فرازونشیبهای تصمیمگیری در شرایط بحرانی است. نویسنده با شرح ورودش به عرصهی مدیریت در مجتمع صنایع ایثار، چالشهای رقابت با محصولات وارداتی و بحرانهای مالی را بازگو کرده است. او با رویکردی نوآورانه، مسیر تولید کارخانه را تغییر داده و با راهاندازی خطوط تولید جدید و طراحی سامانههای مخابراتی، شرکت را از بحران خارج کرده؛ سپس در فصل مربوط به صنعت فرش، تجربهی ورود به حوزهای کاملاً جدید و مواجهه با بحران اعتصاب کارکنان و رکود بازار را روایت کرده و باتکیهبر یادگیری سریع و تعامل با تیم، ایدهی تولید فرش محرابی را عملی ساخته؛ طرحی که بعدها به نوآوری مهمی در صنعت فرش ایران تبدیل شد. کتاب به روایت مدیریت هلدینگ صنایع ایثار و تلاش برای سودآوری شرکتهای زیانده میپردازد. نویسنده با تغییر ساختار مدیریتی، حمایت از تولید ملی و اجرای پروژههایی مانند تولید عصای ویژهی جانبازان و ویلچر داخلی، نقش خود را در خودکفایی صنعتی ایران برجسته کرده است. بخشهایی از کتاب به تجربههای مدیریتی در بنیاد جانبازان، تدوین آییننامههای کاربردی و راهاندازی مؤسسات آموزشی و اشتغال برای جانبازان اختصاص یافته است. نویسنده در فصلهای پایانی به روایت ورود به صنعت الکل و مدیریت شرکت بیدستان میپردازد؛ جایی که با ابتکار در تولید الکل ۷۰درصد و بهرهبرداری از منابع انبارشده، تحولی در بازار بهداشت و درمان ایران ایجاد میکند. همچنین تجربهی مشارکت در پروژهی مطالعات تجارت الکترونیک و تدوین سند ملی تجارت الکترونیک، نشاندهندهی نقش او در شکلگیری زیرساختهای دیجیتال ایران است. در مجموع، کتاب حاضر تصویری از مدیریت در ایران، اهمیت نوآوری، کار تیمی و یادگیری مستمر ارائه داده و هر فصل آن حامل نکتهای برای مدیران و علاقهمندان به مدیریت است.
چرا باید کتاب سرگذشت یک مدیر را بخوانیم؟
این کتاب با روایت تجربههای واقعی از مدیریت در صنایع و سازمانهای ایرانی، فرصتی فراهم کرده است تا خواننده با چالشها، تصمیمگیریهای دشوار و راهکارهای خلاقانه در شرایط بحرانی آشنا شود. اثر حاضر نهتنها به موفقیتها، بلکه به اشتباهات، تردیدها و فرازونشیبهای مسیر مدیریت پرداخته و تصویری واقعگرایانه از فضای کاری و مدیریتی ایران ارائه داده است. ویژگی شاخص کتاب، نگاه تحلیلی به مسائل، تأکید بر یادگیری مستمر، اهمیت کار تیمی و نقش نوآوری در عبور از بحرانها است. خواندن این اثر بهویژه برای کسانی که بهدنبال الهامگرفتن از تجربههای واقعی و درسآموزی از مسیرهای طیشده هستند، سودمند است. همچنین این کتاب با ارائهی نمونههای متنوع از صنایع مختلف، دیدی جامع و کاربردی نسبت به مدیریت در ایران به دست میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به مدیران، کارآفرینان، علاقهمندان به حوزهی مدیریت، دانشجویان رشتههای مدیریت و مهندسی و کسانی که با چالشهای سازمانی و صنعتی روبهرو هستند، پیشنهاد میشود. همچنین این اثر برای افرادی که بهدنبال تجربههای واقعی و الهامبخش در زمینهی تحول سازمانی و نوآوری هستند و برای علاقهمندان به مدیریت، صنعت، تاریخچهی تحولات صنعتی و اجتماعی ایران سودمند است.
بخشی از کتاب سرگذشت یک مدیر
«سال ۱۳۶۰ بود و من، عضو سپاه پاسداران، به جبهه صالح مشطط اعزام شدم. آنجا بود که برای اولین بار با شهید محمود آلقصاب آشنا شدم. محمود از نیروهای ذخیره سپاه بود و مسئولیت سنگر مخابرات و دیدهبانی را بر عهده داشت. این سنگر، به قول معروف، مرکز ثقل عملیات بود. همه چیز از خمپارههای ۸۰ گرفته تا مهمات و تجهیزات حساس، انگار در همین سنگر خلاصه شده بود. محمود مسئولیت این محور حساس و پرکار را به دوش میکشید و من بهعنوان معاون او معرفی شدم. در ابتدا کمی کلنجار ذهنی داشتم؛ با خودم میگفتم: «من پاسدارم و محمود بسیجی، چرا نباید من فرمانده باشم؟» این فکر گاه و بیگاه به ذهنم میرسید، اما خیلی زود متوجه شدم که این حس رقابت در جبهه جایی ندارد. روزی محمود برای مرخصی رفت و مسئولیت کامل گروه به من واگذار شد. همان زمان بود که فهمیدم در جبهه، اصل کار و هدف خدمت است، نه مقام و جایگاه. وقتی محمود برگشت، من با دقت تمام جزئیات اوضاع منطقه را برایش توضیح دادم. اما او با لحنی ساده و بیتکلف گفت: «خب، حالا من باید چه کار کنم؟» جا خوردم و گفتم: «محمود، شما مسئولید؛ شما باید تصمیم بگیرید که چه کنیم.» با همان سادگی جواب داد: «نه، حالا که شما به اوضاع آشناترید، مسئولیت با شماست. من کمک شما خواهم بود.» این رفتار محمود برای من درس بزرگی بود. از همان جا یاد گرفتم که در کار گروهی، مهم این نیست چه کسی فرمانده است، بلکه مهم این است که کار به بهترین شکل انجام شود. بعد از آن، جابهجایی مسئولیتها برایم عادی شد. ما یاد گرفته بودیم که هدف، خدمت درست است؛ مهم نبود چه کسی جلو باشد یا چه کسی دستورات را اجرا کند.»
حجم
۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه