
کتاب پشت کوه های بلند
معرفی کتاب پشت کوه های بلند
پشت کوههای بلند رمانی از عباسعلی رفیعی دولت آبادی است که انتشارات حافظ پژوه آن را منتشر کرده است. این کتاب در قالب روایتی موزائیکی، داستان چند نسل از یک خانواده روستایی را در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر روایت میکند. روایتها از زبان شخصیتهای مختلف و در فصلهایی جداگانه بیان میشوند و هر فصل، زاویه دید و لحن خاص خود را دارد. کتاب با نگاهی جزئینگر و صمیمی به زندگی روزمره، روابط خانوادگی، عشق، رنج، مهاجرت و آرزوهای کوچک و بزرگ آدمهای عادی میپردازد. پشت کوههای بلند با تمرکز بر جزئیات زیست روستایی و شهری، تصویری ملموس از فرازونشیبهای زندگی در دل سنتها و تغییرات اجتماعی ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پشت کوه های بلند
پشت کوههای بلند اثری داستانی است که با ساختاری موزائیکی، زندگی چند نسل از یک خانواده روستایی را در ایران به تصویر کشیده است. عباسعلی رفیعی دولت آبادی در این رمان، روایت را میان شخصیتهای مختلف تقسیم کرده و هر فصل را به زاویه دید یکی از اعضای خانواده اختصاص داده است. داستان از روستای گلبیشه آغاز میشود و با مهاجرت برخی شخصیتها به شهر، گستره روایت به محیطهای شهری نیز کشیده میشود. کتاب با زبانی ساده و توصیفهای دقیق، به موضوعاتی چون عشق، ازدواج، سنتهای روستایی، فشارهای اجتماعی، آرزوهای فردی، مرگ، مهاجرت و تلاش برای ساختن زندگی بهتر میپردازد. روایتها گاه از زبان مردان و گاه زنان خانواده بیان میشود و هرکدام بخشی از تاریخچه و احساسات نسل خود را بازگو میکنند. پشت کوههای بلند با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، تصویری زنده و چندلایه از جامعهای در حال تغییر ارائه داده است.
خلاصه داستان پشت کوه های بلند
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با زندگی حبیب، جوانی روستایی در گلبیشه آغاز میشود که برخلاف رسم معمول، تا بیست و یک سالگی مجرد مانده است. او دل در گرو رباب، زنی بیوه با یک فرزند، دارد؛ عشقی که از نوجوانی در دلش ریشه دوانده است. با وجود مخالفتهای مادر و نگاه سنگین مردم روستا، حبیب سرانجام با رباب ازدواج میکند. زندگی مشترک آنها با چالشهایی چون فشارهای اجتماعی، انتظار برای فرزند پسر و مرگهای پیدرپی در خانواده همراه است. روایت سپس به نسل بعدی میرسد؛ طاهره، دختر حبیب و رباب، که کودکیاش زیر سایه کارهای طاقتفرسا و غمهای مادرانه سپری میشود. او نقش مادری را برای خواهران و برادر کوچکش به دوش میکشد و با آرزوی رهایی از محدودیتهای روستا، راهی شهر میشود. در بخشهای بعدی، داستان به زندگی طاهره در شهر، کارگری، عشق و ازدواجش با رحیم میپردازد. زندگی مشترک آنها با شادی و تولد فرزندان آغاز میشود اما با مرگ ناگهانی دخترشان مرضیه، سایهای سنگین بر خانواده میافتد. مهاجرت به شهر، تلاش برای بازسازی زندگی و تولد فرزند پسر، امین، امیدی تازه به خانواده میبخشد. در فصل پایانی، روایت از زبان امین، پسر خانواده، ادامه مییابد که خاطرات کودکی، سفرهای نوروزی به روستا و تجربههایش از زندگی شهری و روستایی را بازگو میکند. کتاب با روایتهای پیوسته و گاه متقاطع، تصویری از پیوند نسلها، رنجها و امیدهای خانوادهای ایرانی را ترسیم کرده است.
چرا باید کتاب پشت کوه های بلند را بخوانیم؟
پشت کوههای بلند با روایت چندصدایی و ساختار موزائیکی، تجربه زیسته چند نسل را در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران به تصویر کشیده است. این کتاب با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی و چالشهای زنان و مردان روستایی و شهری، امکان همذاتپنداری با شخصیتها را فراهم کرده است. روایتهای متنوع و لحنهای متفاوت هر فصل، خواننده را با دغدغهها، آرزوها و رنجهای هر نسل آشنا میکند. همچنین، کتاب به موضوعاتی چون فشار سنتها، مهاجرت، نقش زنان در خانواده و امید به آینده پرداخته است. مطالعه این اثر، فرصتی برای درک بهتر فرازونشیبهای زندگی در جامعهای در حال تغییر و شناخت لایههای پنهان روابط خانوادگی و اجتماعی فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای خانوادگی، روایتهای چندنسلی، و کسانی که دغدغه مهاجرت، سنتهای روستایی، یا نقش زنان در جامعه را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال شناخت زندگی روزمره و تحولات اجتماعی ایران معاصر هستند، این رمان مناسب است.
بخشی از کتاب پشت کوه های بلند
در روستای گلبیشه، جایی که شایعات مثل باد در کوچهها میپیچید، حبیب؛ پسر سوم کل حسین، هنوز مجرد بود. جوانی قدبلند، با موها کمپشت و سکوتی که انگار بخشی از وجودش بود. حبیب کمحرف بود. اما دستانش در کار زراعت و دامداری حرفهای زیادی برای گفتن داشتند. کمتر کسی او را در جمعهای شلوغ میدید، مگر اینکه کاری در میان باشد. در گلبیشه، پسرها معمولاً پیش از آن که بیست را رد کنند، زن میگرفتند. اگر پسری از این سن عبور میکرد و هنوز سایه زنی به خانهاش نیفتاده بود، کم کم پچپچهها بالا میگرفت. اولازهمه پیرزنها بودند که زیر لب میگفتند: «نکنه عیبی داره؟» بعد، قصهها جان میگرفت: «حتماً بختشو بستن»، «شاید طلسمش کردن» ... بعضیها هم قدم فراتر میگذاشتند و با حالتی مرموز قصهی جن و پری میساختند. نجواها از گوشهی چادرزنها سر برمیآورد و نگاههای مردانه با کنجکاوی، بار سنگینی روی دوش جوان میانداخت. در چنین فضایی، حتی اگر جوانی به زندگی آزادانه دلبسته بود و رغبتی به ازدواج نداشت، برای خاموشکردن این زمزمهها هم که شده، ناچار بود دستبهکار شود و بر خلاف میل باطنیاش به خواستگاری برود.
حجم
۴۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه
حجم
۴۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه
نظرات کاربران
از داستانش خیلی خوشم اومد ای کاش ادامه داشت …
کتاب را خرید و دارم می خوانم بسیار زیباست و از خواندن آن لذت بردم هر فصل داستان جداگانه دارد ولی داستانها بهم مربوط هستند. ممنون از شما
من نسخه کاغذی آنرا خواندم و بسیار لذت بردم هر بخش داستانی جداگانه دارد ولی همه داستانها بهم مربوط هستند.