
کتاب نرگس و سارا
معرفی کتاب نرگس و سارا
کتاب الکترونیکی «نرگس و سارا» نوشتهٔ لیلا یزدانداد بیبالانی اثری است که نشر یانا آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از روایتهای شفاهی مردم گیلان را در قالب داستانهای کوتاه گردآوری کرده و به زندگی زنان و دختران روستایی در این منطقه میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از خاطرات و روایتهای واقعی، تصویری از فرازونشیبهای زندگی، کار، تحصیل و روابط خانوادگی در بستر فرهنگ بومی گیلان ارائه داده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نرگس و سارا
«نرگس و سارا» اثری در قالب داستان کوتاه است که با محوریت روایتهای شفاهی و خاطرات واقعی، به زندگی زنان و دختران روستایی گیلان میپردازد. کتاب با زبانی صمیمانه و نگاهی جزئینگر، روزمرگیها، چالشها و امیدهای شخصیتهای اصلی را در بستر جامعهای سنتی و کشاورزی روایت میکند. نویسنده، لیلا یزدانداد بیبالانی، با تکیهبر تجربههای زیسته و شنیدههای خود، داستانهایی را بازگو کرده که نهتنها بازتابدهندهٔ فرهنگ و رسوم محلیاند، بلکه دغدغههای اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی زنان را نیز به تصویر میکشند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر بخش به روایت زندگی یکی از شخصیتها اختصاص دارد و با جزئیات دقیق، فرازونشیبهای زندگی آنها را دنبال میکند. این اثر در دستهبندی داستانهای کوتاه فارسی معاصر قرار میگیرد و با تمرکز بر دهههای اخیر، تصویری از تغییرات اجتماعی و نقش زنان در خانواده و جامعه روستایی ارائه میدهد.
خلاصه داستان نرگس و سارا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب «نرگس و سارا» با روایت زندگی دو دختر روستایی آغاز میشود که هر یک با چالشها و مسئولیتهای خاص خود روبهرو هستند. نرگس، دختر بزرگ یک خانواده پرجمعیت، از کودکی بهدلیل شرایط اقتصادی و فرهنگی، از تحصیل بازمیماند و بار سنگین خانهداری و مراقبت از خواهر و برادرانش را به دوش میکشد. او در نوجوانی به اجبار خانواده ازدواج میکند و وارد خانهای میشود که باید با مادرشوهر و پدرشوهر زندگی کند. روایت زندگی نرگس، پر از کار طاقتفرسا در مزرعه و خانه، تربیت فرزندان، و تحمل رفتارهای گاه سختگیرانهٔ خانوادهٔ شوهر است. با این حال، نرگس با صبر و امید، مسیر زندگی را طی میکند و در کنار مشکلات، لحظات شادی و موفقیت را نیز تجربه میکند. در بخش دوم، داستان سارا روایت میشود؛ دختری که در خانوادهای مذهبی و پرتلاش بزرگ میشود و با وجود مشکلات جسمی و حوادثی مانند شکستگی پا و آسیبهای مدرسه، تحصیل را رها نمیکند. سارا با حمایت خانواده، مسیر آموزش را ادامه میدهد و با پشتکار، موفق به ورود به دانشگاه میشود. داستان سارا، تصویری از تلاش، امید و نقش خانواده در موفقیت دختران روستایی ارائه میدهد. هر دو روایت، با جزئیات زندگی روزمره، کار کشاورزی، روابط خانوادگی و چالشهای اجتماعی، تصویری ملموس از زندگی زنان گیلانی در دهههای اخیر ترسیم میکنند.
چرا باید کتاب نرگس و سارا را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهای واقعی و ملموس، تصویری از زندگی زنان و دختران روستایی گیلان را به نمایش میگذارد که کمتر در آثار ادبی معاصر به آنها پرداخته شده است. «نرگس و سارا» با جزئیات دقیق، فرازونشیبهای زندگی، کار، تحصیل و روابط خانوادگی را در بستر فرهنگ بومی روایت میکند و خواننده را با چالشها و امیدهای زنان این منطقه آشنا میسازد. مطالعهٔ این اثر فرصتی برای شناخت بهتر فرهنگ، رسوم و دغدغههای اجتماعی زنان روستایی فراهم میکند و میتواند الهامبخش کسانی باشد که به روایتهای بومی و تجربههای زیسته علاقهمندند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان داستانهای کوتاه فارسی، پژوهشگران حوزهٔ فرهنگ و جامعهشناسی روستایی، و کسانی که دغدغهٔ شناخت زندگی زنان و دختران در مناطق بومی ایران را دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی و مطالعات زنان مفید است.
بخشی از کتاب نرگس و سارا
«در روزگاری نه چندان دور؛ دختر و پسری که فامیل هم بودند در سن خیلی کم عاشق و خاطرخواه هم شدند. دختر که فرزند اول خانوادهی پر جمعیق بود و ۱۱ برادر و خواهر بودند؛ از رفتن به مدرسه و یادگیری محروم شده بود و با این که سناش کم بود به اجبار پرستار بچّهها و آشپز اهل خانه شده بود، زیرا مادرش اکثراً ببرون از خانه همراه شوهرش مشغول کار کشاورزی بوده برای همین کارهای خانه و نگهداری از بچّهها بر عهدهی او بود. پدرش هم کشاورز بود و هم آبسوار! و شب ها تا دیروقت در مزارع بود. گاهی از قبل اعلام میکردند -مثلاً - روز جمعه باید بقیهی کشاورزان که بیجار! داشتند با بیل و داس برای تمیز کردن نهرهای آب میرفتند و سالانه مبلغی تحت عنوان آبسواری پرداخت میکردند. هر سال که تعداد بجّه ها زیادتر و کار این دختر هم بیشتر میشد، باید برادر کوچکتر را به مزرعه میبرد تا مادر به او شیر بدهد. گاهی این برادر آنقدر گریه می کرد که خواهرش مجبور بود روزی چندین بار این کار را تکرار کند و او را نزد مادر ببرد تا شیر بخورد و کمی آرام شود. جالب اینجا بود که چون روزی چندین بار این کار تکرار یشد، صاحب زمینی که مادر آنجا کار میکرد اعتراض میکرد و به دختر میگفت: «به جای مادرت. تو باید در زمین نشاء و وجین را انجام بدهی.»
حجم
۴۶۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه
حجم
۴۶۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه