
کتاب دوچرخه
معرفی کتاب دوچرخه
کتاب الکترونیکی «دوچرخه» نوشتهٔ اکبر ملازاده قورتلار اثری است که نشر اولینها آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه و بلند با محوریت دوچرخه و نقش آن در زندگی شخصیتهای گوناگون است. روایتها در فضاهای متفاوت، از دنیای واقعی تا جهانهای خیالی و آیندهنگرانه، شکل میگیرند و هرکدام با نگاهی متفاوت به مفهوم حرکت، آزادی، کشف و ارتباط انسان با طبیعت و فناوری میپردازند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دوچرخه
«دوچرخه» اثری داستانی است که در قالب مجموعهای از روایتهای کوتاه و بلند، به زندگی شخصیتهایی میپردازد که هر یک به نوعی با دوچرخه و دنیای پیرامون آن درگیر هستند. اکبر ملازاده قورتلار در این کتاب، دوچرخه را نهتنها بهعنوان یک وسیلهٔ نقلیه، بلکه بهعنوان نمادی از سفر، آزادی، جستوجو و حتی ابزار عبور از مرزهای زمان و مکان به تصویر کشیده است. داستانها در بسترهای متنوعی از روستاهای سنتی تا شهرهای آیندهنگر و حتی جهانهای موازی روایت میشوند. ساختار کتاب به گونهای است که هر داستان، دنیای خاص خود را دارد و شخصیتها با چالشها، رازها و ماجراجوییهای منحصربهفردی روبهرو میشوند. این مجموعه با بهرهگیری از عناصر خیال، فناوری، طبیعت و دغدغههای انسانی، تصویری چندلایه از رابطهٔ انسان و دوچرخه ارائه میدهد و خواننده را به سفری میان واقعیت و خیال دعوت میکند.
خلاصه کتاب دوچرخه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در «دوچرخه»، روایتها با داستان نوجوانی به نام «علی» آغاز میشود که در شهری کوچک و آرام زندگی میکند و شیفتهٔ دوچرخههای قدیمی است. او در گاراژ پدرش با دوچرخهای عجیب روبهرو میشود که نهتنها متعلق به این زمان نیست، بلکه قدرت سفر در زمان را دارد. علی با روشنکردن این دوچرخه، وارد دنیایی متفاوت میشود؛ جایی که آدمها با دوچرخههایی مشابه میتوانند به هر زمان و مکانی سفر کنند، اما بازگشت به دنیای اصلی آسان نیست. علی در این جهان پررمزوراز با چالشهای تازهای روبهرو میشود و درمییابد که دوچرخهاش کلید فهمیدن اسرار جهان است. در داستانهای دیگر، شخصیتهایی مانند «آریا»، «سامان»، «آرش» و «آرمان» هرکدام با دوچرخههایی خاص مواجه میشوند که آنها را به سفرهایی شگفتانگیز در دل طبیعت، آینده یا جهانهای موازی میبرد. دوچرخهها در این روایتها گاه ابزاری برای کشف رازهای طبیعت، گاه وسیلهای برای مقابله با تهدیدات زیستمحیطی یا فناوریهای بیرحم، و گاه پلی برای عبور از محدودیتهای ذهنی و اجتماعی هستند. هر داستان با ماجرایی تازه، شخصیتها را به سوی رشد فردی، کشف خود و درک عمیقتر از جهان سوق میدهد. در برخی روایتها، دوچرخهها قدرت جادویی دارند و به نماد امید، آزادی و ارتباط با طبیعت بدل میشوند. در نهایت، کتاب با داستانهایی از سفر در زمان، مبارزه با نیروهای تاریک، کشف منابع انرژی جدید و بازگشت رنگها به دنیای خاکستری، پیامهایی دربارهٔ اهمیت رویاپردازی، تلاش جمعی و پیوند انسان با طبیعت و فناوری را منتقل میکند.
چرا باید کتاب دوچرخه را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهایی متنوع و خیالانگیز، دوچرخه را به ابزاری برای عبور از مرزهای واقعیت و ورود به جهانهای تازه تبدیل کرده است. هر داستان فرصتی برای تجربهٔ ماجراجویی، کشف رازهای نهفته در زندگی روزمره و تأمل دربارهٔ رابطهٔ انسان با طبیعت و فناوری فراهم میکند. «دوچرخه» با پرداختن به موضوعاتی چون آزادی، امید، شجاعت و مسئولیتپذیری، مخاطب را به بازاندیشی دربارهٔ ارزشهای انسانی و نقش ابزارهای ساده در تغییر زندگی دعوت میکند. این اثر برای کسانی که به داستانهای ماجراجویانه، فانتزی و آیندهنگر علاقه دارند، تجربهای متفاوت و الهامبخش خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستانهای ماجراجویانه، فانتزی، علمی-تخیلی و روایتهایی با مضامین رشد فردی و ارتباط با طبیعت علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ محیط زیست، فناوری و جستوجوی هویت دارند، میتواند جذاب و آموزنده باشد.
بخشی از کتاب دوچرخه
«در دنیای کوچک و آرام یک شهر دورافتاده، نوجوانی به نام علی زندگی میکرد. او همیشه علاقهای عمیق به دوچرخهها داشت. دوچرخههای قدیمی که از نسل به نسل منتقل میشدند و هنوز هم در جادههای خاکی و کوچههای تنگ و باریک شهر به حرکت درمیآمدند. علی هیچ وقت نمیتوانست از فکر کردن به دوچرخهای که به گفتهٔ پدرش روزی در زمانی دیگر ساخته شده بوده دست بردارد. یک روز در حالی که به گاراژ پدرش میرفت تا دوچرخهاش را تعمیر کند، متوجه چیزی عجیب شد. گوشهای از گاراژ، یک دوچرخه فلزی کهنه، اما با طراحی متفاوت از همه دوچرخههایی که دیده بود، در کنار دیوار قرار داشت. بدنهاش از فلز براق و شفاف ساخته شده بود، طوری که انگار در برابر نور خورشید میدرخشید. دوچرخهای که هیچ وقت در هیچ کتاب و یا فیلمی ندیده بود. پدرش، وقتی به آن نگاه کرد چشمانش پر از نگرانی شد و از علی خواست تا به هیچ وجه به آن دست نزند. اما علی که همیشه شیفتهٔ کشفهای نو بود، تصمیم گرفت تا رازی که پدرش از آن سخن میگفت را کشف کند.»
حجم
۳۸۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۳۸۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه