
کتاب بازی بچه ها
معرفی کتاب بازی بچه ها
کتاب الکترونیکی «بازی بچهها» نوشتهٔ اکبر ملازاده قورتلار اثری است که نشر اولینها آن را منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه و ماجراجویانه برای کودکان و نوجوانان است که هرکدام در دنیایی خیالی و پر از شگفتی رخ میدهد. نویسنده با خلق سرزمینها و شخصیتهای گوناگون، تلاش کرده تا مفاهیمی چون دوستی، همکاری، شجاعت و تخیل را در قالب روایتهایی جذاب و آموزنده به تصویر بکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بازی بچه ها
«بازی بچهها» اثری داستانی و تخیلی است که در قالب مجموعهای از روایتهای کوتاه، دنیای کودکان را با ماجراهای جادویی و آموزنده پیوند میزند. اکبر ملازاده قورتلار در این کتاب، با بهرهگیری از عناصر فانتزی و خلق سرزمینهای خیالی، مخاطب را به سفری در میان باغهای جادویی، شهرهای رنگینکمانی، جنگلهای اسرارآمیز و دنیای شکلاتی میبرد. هر داستان با شخصیتهایی کودکانه و ماجراجو آغاز میشود که با چالشهایی روبهرو میشوند و در مسیر حل آنها، ارزشهایی مانند دوستی، همدلی، مسئولیتپذیری و قدرت تخیل را تجربه میکنند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر روایت مستقل است اما درونمایهٔ مشترک آنها، اهمیت همکاری و امید در مواجهه با مشکلات است. این مجموعه با زبان و فضایی کودکانه، تلاش دارد تا دنیای خیال و واقعیت را به هم نزدیک کند و مخاطب را به اندیشیدن دربارهٔ مفاهیم انسانی و اجتماعی دعوت کند.
خلاصه کتاب بازی بچه ها
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در «بازی بچهها»، هر داستان در دنیایی متفاوت و با گروهی از کودکان آغاز میشود که با چالش یا معمایی روبهرو هستند. در یکی از روایتها، شش کودک از سرزمینهای مختلف در باغی جادویی به نام «باغ طلایی» گرد هم میآیند. درختی جادویی از آنها میخواهد با همکاری و استفاده از قدرتهای منحصر به فردشان، دنیایی جدید بسازند. هر حرکت آنها تأثیری بر جهان اطراف دارد و اشتباهاتشان میتواند دنیایی را نابود کند. در نهایت، کودکان درمییابند که همکاری و مسئولیتپذیری کلید موفقیت است. در داستانی دیگر، بچهها وارد شهری به نام «شهر رنگینکمان» میشوند؛ جایی که شادی قانون اصلی است و هر ناراحتی با داستانی خندهدار درمان میشود. ماجراجویی آنها با قایقی طلایی به «سرزمین آرزوها» ادامه پیدا میکند و در آنجا میآموزند که شادی واقعی در کمک به دیگران نهفته است. در روایت «خنده بچهها»، چشمهٔ خنده خشک میشود و بچهها با نقشهای خلاقانه، جادوگر بدجنس را میخندانند تا شادی به سرزمین بازگردد. در داستانهای دیگر، گروههایی از کودکان با عبور از دروازههای جادویی، حل معماها، سفر به سرزمینهای شکلاتی و رویارویی با موجودات عجیب، یاد میگیرند که دوستی، تخیل و مهربانی میتواند بر هر مشکلی غلبه کند. درونمایهٔ مشترک همهٔ این داستانها، اهمیت همکاری، شجاعت، خلاقیت و ارزشهای انسانی است. هر روایت با ماجرایی تازه، کودکان را به کشف دنیای درون و بیرون خود دعوت میکند و نشان میدهد که حتی سادهترین چیزها میتواند آغازگر یک ماجراجویی بزرگ باشد.
چرا باید کتاب بازی بچه ها را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهایی متنوع و سرشار از تخیل، دنیایی رنگارنگ و پر از ماجرا را پیش روی مخاطب میگذارد. هر داستان فرصتی است برای تجربهٔ ارزشهایی مانند دوستی، همکاری، شجاعت و مسئولیتپذیری در قالب ماجراهایی جذاب و آموزنده. «بازی بچهها» نهتنها سرگرمکننده است، بلکه به مخاطب کمک میکند تا اهمیت تخیل و قدرت جمعی را در حل مشکلات و عبور از چالشها درک کند. این اثر با پرداختن به موضوعات انسانی و اجتماعی، میتواند الهامبخش گفتوگو و تفکر دربارهٔ دنیای کودکان و بزرگترها باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانانی که به داستانهای ماجراجویانه و فانتزی علاقه دارند مناسب است. همچنین والدین، مربیان و آموزگارانی که به دنبال داستانهایی برای تقویت ارزشهایی مانند همکاری، دوستی و خلاقیت در کودکان هستند، میتوانند از این مجموعه بهره ببرند.
بخشی از کتاب بازی بچه ها
«در یکت دنیای موازی، جایی که کودکان سرزمینهای مختلف بدون هیچ مرزی به هم پیوستهاند، گروهی از بچهها در یک باغ جادویی بازی میکردند. باغی که نه تنها مکان بازی بود بلکه به نوعی دروازهای به دنیای دیگر بود. این باغ به نام "باغ طلایی" شناخته میشد، جایی که قوانین زمان و مکان در آن شکسته میشد. روزی روزگاری؛ شش کودک که هرکدام از سرزمینهای مختلف آمده بودند، در کنار هم جمع شدند. الهام دختری با موهای بلند و طلایی، از سرزمین آسمانهای بیپایان آمده بود. شاهین؛ پسری با چشمان سیاه و مانند شب، از سرزمین سیاهچالها آمده بود. زهره، دختری با قدرتهای جادویی از سرزمین اسرار، در کنار آنها بود. رضا، پسری شجاع از سرزمین نبردها، با آنها پیوسته بود. بهاره دختری با روحی شاداب و پر انرژی از سرزمین بهار به جمع پیوست. و بالاخره، امیر، پسری با درک عمیق از دنیای تخیلات، از سرزمین کتابهای قدیمی همراهشان بود. یک روز وقتی که آنها مشغول بازی در باغ طلایی بودند، ناگهان درختی عظیم از زمین رویید که هر برگ آن نمایانگر دنیایی جدید و ناشناخته بود. درخت جادویی به کودکان گفت که باید بازیای را شروع کنند که بر اساس آن دنیای جدیدی ساخته شود. این بازی، یک بازی شبیه به پازلهای بیپایان بود که هر حرکت آن تأثیری بر دنیای اطراف میگذاشت. اما هیچ کدام از کودکان نمیدانستند که این بازی در واقع چالشی بزرگ برای دنیای واقعی است.»
حجم
۳۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۳۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه