کتاب فلسفه جهان شمول

کتاب الکترونیکی «فلسفه جهان‌شمول» نوشتهٔ نازنین زهرا برات‌زاده اثری در حوزهٔ انسان‌شناسی فلسفی است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب با رویکردی تحلیلی به بررسی مفهوم انسان کامل در اندیشهٔ فیلسوفان بزرگ جهان می‌پردازد و تلاش می‌کند با نگاهی تطبیقی، دیدگاه‌های مختلف دربارهٔ کمال انسانی را از افلاطون و ارسطو تا فارابی، ابن‌عربی و مولانا بررسی کند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب فلسفه جهان شمول

«فلسفه جهان‌شمول» اثری ناداستانی و تحلیلی است که به موضوع انسان‌شناسی فلسفی می‌پردازد. این کتاب در قالبی پژوهشی و با زبانی تحلیلی، به بررسی مفهوم انسان کامل در مکاتب مختلف فلسفی و عرفانی می‌پردازد. نویسنده، نازنین زهرا برات‌زاده، با گردآوری و تحلیل دیدگاه‌های فیلسوفان و عارفان برجسته، تلاش کرده است تصویری جامع از سیر تحول اندیشهٔ انسان کامل ارائه دهد. ساختار کتاب به گونه‌ای است که هر فصل به یکی از متفکران یا مکاتب مهم اختصاص یافته و دیدگاه‌های آنان دربارهٔ ماهیت انسان، راه‌های نیل به سعادت و ویژگی‌های انسان کامل را بررسی می‌کند. اثر حاضر با تکیه‌بر منابع معتبر و نقل قول‌های مستقیم از متون اصلی، خواننده را با فرازونشیب‌های اندیشهٔ فلسفی و عرفانی دربارهٔ انسان و کمال او آشنا می‌سازد. این کتاب نه‌تنها برای علاقه‌مندان به فلسفه و عرفان، بلکه برای کسانی که دغدغهٔ شناخت جایگاه انسان در جهان را دارند، قابل توجه است.

خلاصه کتاب فلسفه جهان شمول

در «فلسفه جهان‌شمول»، نویسنده به بررسی مفهوم انسان کامل از منظر فیلسوفان و عارفان بزرگ می‌پردازد و تلاش می‌کند تفاوت‌ها و شباهت‌های این دیدگاه‌ها را آشکار کند. کتاب با مقدمه‌ای دربارهٔ نقش غرایز و ذهنیت غالب در شکل‌گیری تمدن و فرهنگ بشر آغاز می‌شود و سپس به موضوع خداشناسی و جایگاه انسان در هستی می‌پردازد. در این بخش، دیدگاه‌هایی از فیلسوفان مسلمان و اسطوره‌های ایران باستان دربارهٔ وجود خدا و رابطهٔ انسان با پروردگار مطرح می‌شود. در ادامه، کتاب به سراغ مکاتب فلسفی غربی مانند رواقی‌گری و اگزیستانسیالیسم می‌رود و نقش انتخاب و ارادهٔ انسان در تعیین سرنوشت را بررسی می‌کند. سپس، بخش اصلی کتاب به تحلیل دیدگاه فیلسوفانی چون افلاطون، ارسطو، فارابی، ابن‌عربی و مولانا دربارهٔ انسان کامل اختصاص یافته است. هر یک از این متفکران، ویژگی‌ها و شرایط نیل به کمال انسانی را از منظر خود شرح داده‌اند؛ برای مثال، افلاطون بر تسلط بر نفس و درک حقیقت تأکید دارد، ارسطو سعادت را غایت وجود آدمی می‌داند و بر فضیلت و اعتدال پافشاری می‌کند، فارابی نقش مدینهٔ فاضله و رئیس آن را در تحقق کمال انسانی برجسته می‌سازد، ابن‌عربی انسان کامل را واسطهٔ فیض الهی و مظهر اسم اعظم می‌داند و مولانا به دوگانگی جسم و روح و نقش عشق الهی در سلوک انسان اشاره می‌کند. در مجموع، کتاب نشان می‌دهد که مفهوم انسان کامل در سنت‌های مختلف، همواره با دغدغهٔ سعادت، فضیلت، خودشناسی و پیوند با حقیقت مطلق همراه بوده است. نویسنده با نقل قول‌ها و تحلیل‌های تطبیقی، تلاش کرده است خواننده را با لایه‌های گوناگون این اندیشه آشنا کند و اهمیت آن را در فهم جایگاه انسان در جهان برجسته سازد.

چرا باید کتاب فلسفه جهان شمول را بخوانیم؟

مطالعهٔ این کتاب فرصتی است برای آشنایی با سیر تطور اندیشهٔ انسان کامل در فلسفه و عرفان. «فلسفه جهان‌شمول» با گردآوری دیدگاه‌های متنوع از فیلسوفان و عارفان برجسته، امکان مقایسه و تحلیل تطبیقی را فراهم می‌کند و به خواننده کمک می‌کند تا با ریشه‌های مفاهیم کمال، سعادت و خودشناسی در سنت‌های مختلف آشنا شود. این کتاب به‌ویژه برای کسانی که به دنبال درک عمیق‌تری از جایگاه انسان در جهان و معنای زندگی هستند، می‌تواند الهام‌بخش باشد و افق‌های تازه‌ای در اندیشهٔ فلسفی و معنوی بگشاید.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به فلسفه، عرفان، انسان‌شناسی و مطالعات تطبیقی مناسب است. همچنین دانشجویان رشته‌های فلسفه، الهیات و علوم انسانی که به دنبال فهم عمیق‌تر مفاهیم انسان کامل و سعادت هستند، می‌توانند از مطالب آن بهره‌مند شوند. برای کسانی که دغدغهٔ خودشناسی، معنای زندگی و جایگاه انسان در هستی را دارند، «فلسفه جهان‌شمول» اثری قابل توجه است.

بخشی از کتاب فلسفه جهان شمول

«در نظام فکری ارسطو رفتار و کردار آدمی دارای هدف‌ها و غایاتی است. آنچه که آدمی انجام می‌دهد برای سودجویی و خیرطلبی است که البته بهترین سودها و خیرها سعادت و خوشبختی است. از همین‌جاست که برای تعیین راه و روش زندگی باید به شناسایی خیر و سعادت پرداخت. واضح است که برای تعیین راه و روش زندگی شناسایی خیر دارای اهمیت است تا بتوانیم به آن برسیم. متأسفانه اکثر مردم در جست‌وجوی سعادت به اشتباه می‌افتند. چه‌آنکه جمعی سعادت را در لذت‌جویی و خوشگذرانی و جمعی در شهرت‌طلبی و جاه و مقام می‌دانند. به‌هرحال، غالب مردم دربارهٔ نام خیر اعلا توافق دارند. در افواه و اقوال عوام و همچنین خواص مردم بافرهنگ معنی بهتر زیستن و توفیق‌یافتن با مفهوم «سعادتمندشدن» یک چیز است. ولی دربارهٔ آنچه که متضمن ماهیت سعادت است تفاهم از میان برمی‌خیزد و جواب عوام دربارهٔ ماهیت سعادت با پاسخ دانشمندان مشابه نیست. برخی سعادت را امری ظاهری و مشهود می‌دانند و آن را در لذت یا در ثروت و یا در شرف می‌پندارند. خلاصه، سعادت برای یک فرد یک چیز و برای فرد دیگر چیز دیگری است. حتی عقیدهٔ یک فرد برای تعبیر موضوع سعادت تفاوت می‌کند.»