
کتاب چین چیلا در جشن هویج
معرفی کتاب چین چیلا در جشن هویج
کتاب الکترونیکی «چینچیلا در جشن هویج» نوشتهٔ اعظم نصیریپور و با تصویرگری زینت زمانی قناتفستانی، توسط نشر روژا منتشر شده است. این اثر داستانی کودکانه، با محوریت انتخاب و تصمیمگیری، ماجرای خرگوشی به نام چینچیلا را روایت میکند که در کنار خانواده و دوستانش در محیطی شاد و پرماجرا زندگی میکند. داستان با زبانی ساده و تصاویری رنگی، مفاهیمی مانند مسئولیتپذیری، توجه به توصیههای والدین و پیامدهای انتخابهای فردی را به کودکان آموزش میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب چین چیلا در جشن هویج
«چینچیلا در جشن هویج» اثری داستانی برای کودکان است که با روایت ماجرایی ساده و آموزنده، به موضوع انتخاب و پیامدهای آن میپردازد. اعظم نصیریپور در این کتاب، دنیای حیوانات را به تصویر کشیده و با بهرهگیری از شخصیتهایی چون خرگوشها، سنجابها، کبوترها و دیگر حیوانات، فضایی شاد و دوستانه خلق کرده است. داستان در قالب یک ماجرای کوتاه و مصور روایت میشود و با توجه به گروه سنی مخاطب (۵ سال به بالا)، تلاش شده تا مفاهیم روانشناختی مانند تصمیمگیری و مسئولیتپذیری بهصورت غیرمستقیم و در قالب اتفاقات روزمره به کودکان منتقل شود. ساختار کتاب بهگونهای است که هر بخش از داستان، با رویدادی تازه و جذاب همراه است و تصاویر رنگی آن، فضای داستان را برای کودکان ملموستر میکند. این کتاب نهتنها سرگرمکننده است، بلکه بهعنوان ابزاری آموزشی برای والدین و مربیان نیز کاربرد دارد.
خلاصه کتاب چین چیلا در جشن هویج
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با معرفی چینچیلا، خرگوشی بازیگوش و خانوادهاش آغاز میشود که در کنار چشمهای باصفا زندگی میکنند. هر سال جشن هویج در این محل برگزار میشود و حیوانات مختلف برای شادی و دوستی گرد هم میآیند. چینچیلا برای شرکت در جشن، لباسهایی انتخاب میکند که مورد تأیید والدینش نیست، اما با اصرار خودش آنها را میخرد. در روز جشن، لباس نامناسب باعث ناراحتی و خجالت چینچیلا میشود و حتی موجب میشود دیگران از او دوری کنند. در جریان بازیها، اتفاقی ناخوشایند رخ میدهد و چینچیلا با یکی از حیوانات دچار مشکل میشود. مادرش با آرامش او را راهنمایی میکند تا خشمش را کنترل کند و به او یادآوری میکند که انتخابهایش میتواند توجه دیگران را جلب کند و حتی خطرآفرین باشد. ناگهان عقابی به جشن نزدیک میشود و همه حیوانات برای نجات خود فرار میکنند. چینچیلا به دلیل لباس نامناسب نمیتواند بهخوبی بدود و آسیب میبیند، اما خانوادهاش به کمکش میآیند. در پایان، چینچیلا از انتخابش پشیمان میشود و از والدینش عذرخواهی میکند. پدرش به او یادآوری میکند که اشتباه بار اول، اشتباه است و تکرار آن، انتخاب نادرست. داستان با آرامش و یادگیری چینچیلا به پایان میرسد، درحالیکه به اهمیت تصمیمگیری درست و توجه به توصیههای بزرگترها اشاره دارد.
چرا باید کتاب چین چیلا در جشن هویج را بخوانیم؟
این کتاب با روایت داستانی ساده و ملموس، به کودکان کمک میکند تا اهمیت انتخابهای خود و پیامدهای آنها را درک کنند. «چینچیلا در جشن هویج» با استفاده از شخصیتهای حیوانی و فضایی شاد، مفاهیمی مانند مسئولیتپذیری، کنترل خشم و توجه به توصیههای والدین را بهصورت غیرمستقیم آموزش میدهد. تصاویر رنگی و جذاب کتاب، فضای داستان را برای کودکان دلپذیرتر میکند و آنها را به تفکر دربارهٔ رفتارهای خود وادار میسازد. این اثر میتواند نقطهٔ شروعی برای گفتوگو میان والدین و کودکان دربارهٔ تصمیمگیری و عواقب آن باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان گروه سنی ۵ سال به بالا مناسب است، بهویژه برای آنهایی که در مرحلهٔ یادگیری انتخاب و تصمیمگیری قرار دارند. والدین، مربیان مهدکودک و آموزگاران میتوانند از این داستان برای آموزش مفاهیم مسئولیتپذیری و کنترل احساسات به کودکان استفاده کنند.
بخشی از کتاب چین چیلا در جشن هویج
«چینچیلا لباسهای تنگ و کمربند و کلاه براق انتخاب کرد. مادرش گفت: «این لباسها مناسب جشن نیست.» اما چینچیلا بیتوجه به صحبت پدر و مادرش اصرار به خرید لباسهای مورد نظرش داشت. خلاصه پدر و مادر چینچیلا که از انتخاب او راضی نبودند، به نظرش احترام گذاشتند و لباس مورد پسندش را خریدند. روز جشن فرا رسید. دور چشمه تمیز و تزئین شده بود. روی میزها سبدهای هویج و کاهو، دانه و فندق چیده شده بود. خانوادهٔ کبوترها و طاووس خانم، خانوادهٔ سنجابها و آقا موشه و همهٔ خرگوشهای اطراف چشمه آمده بودند. بچه خرگوشها روی سکو رفتند، شعر و سرود خواندند. کبوترها نمایش پرواز اجرا کردند، سنجابها شعبدهبازی کردند. همه شاد و خوشحال بودند. چینچیلا و دوستانش جستوخیز میکردند و بالا و پایین میپریدند. لباس تنگ چینچیلا خیس عرق بود. بچهها به خاطر بوی بد تنش از او دور شدند. لاکپشته دستش را روی بینیاش گذاشت و داخل لاکش رفت.»
حجم
۵٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه
حجم
۵٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه