
کتاب خنده او شبیه مادرش است
معرفی کتاب خنده او شبیه مادرش است
کتاب الکترونیکی «خندهٔ او شبیه مادرش است (قدرتها، انحرافها و قابلیتهای ورائت)» نوشتهٔ کارل زیمر و با ترجمهٔ میثاق شایق، اثری در حوزهٔ ژنتیک انسانی و تاریخ علم وراثت است که نشر گودو آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی مفاهیم بنیادین وراثت، انتقال صفات، و تأثیرات اجتماعی و تاریخی ژنتیک میپردازد و با روایتی مستند و پژوهشمحور، خواننده را با فرازونشیبهای علم ژنتیک و تأثیر آن بر زندگی بشر آشنا میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خنده او شبیه مادرش است
«خندهٔ او شبیه مادرش است» اثری ناداستان و پژوهشی است که به تاریخچه، مفاهیم و پیامدهای علم وراثت میپردازد. کارل زیمر، نویسندهٔ کتاب، با بهرهگیری از روایتهای تاریخی، علمی و شخصی، سیر تحول اندیشههای مربوط به وراثت را از دوران باستان تا عصر ژنوم انسانی دنبال کرده است. این کتاب ساختاری روایی دارد و در قالب فصلهایی منظم، موضوعات متنوعی مانند انتقال صفات، نقش ژنها، سوءاستفادههای علمی و اجتماعی از مفاهیم ژنتیکی، و تأثیرات فرهنگی و اخلاقی وراثت را بررسی میکند. زیمر در این اثر، علاوهبر پرداختن به پیشرفتهای علمی، به حواشی اجتماعی و سیاسی علم ژنتیک نیز توجه داشته و نشان داده است که چگونه فهم ما از وراثت، نهتنها بر پزشکی و زیستشناسی، بلکه بر سیاست، جامعه و هویت فردی اثر گذاشته است. کتاب با ترکیب روایتهای تاریخی، داستانهای شخصی و تحلیلهای علمی، تصویری چندلایه از مفهوم وراثت ارائه میدهد و خواننده را به تأمل دربارهٔ ریشهها و پیامدهای این پدیدهٔ بنیادین دعوت میکند.
خلاصه کتاب خنده او شبیه مادرش است
کتاب «خندهٔ او شبیه مادرش است» با روایتی شخصی از تجربهٔ نویسنده در مواجهه با مشاور ژنتیک و دغدغههای پدرانه آغاز میشود. کارل زیمر، با الهام از تجربهٔ بارداری همسرش و نگرانیهای مربوط به سلامت فرزندشان، به بررسی مفهوم وراثت و انتقال صفات از نسلی به نسل دیگر میپردازد. او از این نقطهٔ شخصی، سفری تاریخی و علمی را آغاز میکند تا نشان دهد چگونه انسانها از دیرباز به شباهتها و تفاوتهای میان والدین و فرزندان توجه داشتهاند و این توجه، به تدریج به شکلگیری علم ژنتیک منجر شده است. در بخشهای ابتدایی، کتاب به روایتهایی از خاندانهای سلطنتی اروپا، بهویژه هابسبورگها، میپردازد و نشان میدهد که چگونه ازدواجهای فامیلی و تلاش برای حفظ «خون اصیل» به بروز بیماریهای ژنتیکی و مشکلات وراثتی منجر شده است. زیمر با بررسی اسناد تاریخی، داستانهایی از انتقال قدرت، بیماریها و ویژگیهای ظاهری را روایت میکند و به این پرسش میپردازد که چرا برخی صفات و بیماریها در خانوادهها تکرار میشوند. در ادامه، کتاب به سیر تحول اندیشههای علمی دربارهٔ وراثت میپردازد؛ از نظریههای بقراط و ارسطو دربارهٔ نقش والدین در انتقال صفات، تا باورهای قرون وسطایی دربارهٔ «خون» و «نژاد» و تأثیر آنها بر ساختارهای اجتماعی و سیاسی. زیمر نشان میدهد که چگونه مفاهیم وراثت، علاوهبر علم، در شکلگیری باورهای نژادی، تبعیض و حتی سیاستهای دولتی نقش داشتهاند. در بخشهای بعدی، کتاب به ظهور علم ژنتیک در قرن نوزدهم و بیستم، کشف ساختار DNA و پروژهٔ ژنوم انسانی میپردازد و توضیح میدهد که چگونه پیشرفتهای علمی، نگاه ما به وراثت را دگرگون کردهاند. زیمر همچنین به سوءاستفادههای علمی و اجتماعی از ژنتیک، مانند نژادپرستی و سیاستهای بهنژادی، اشاره کرده و پیامدهای اخلاقی و انسانی این رویکردها را بررسی کرده است. در نهایت، کتاب با تأملی بر معنای وراثت در عصر حاضر، نقش ژنها در تعیین هویت فردی و جمعی، و محدودیتهای دانش ژنتیک به پایان میرسد. زیمر تأکید میکند که وراثت، پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که نهتنها توسط ژنها، بلکه با تعامل محیط، فرهنگ و تاریخ شکل میگیرد.
چرا باید کتاب خنده او شبیه مادرش است را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و روایتمحور، به یکی از بنیادیترین پرسشهای انسان دربارهٔ هویت، شباهت و تفاوت میپردازد. «خندهٔ او شبیه مادرش است» نهتنها تاریخ علم ژنتیک را مرور میکند، بلکه نشان میدهد چگونه مفاهیم علمی میتوانند بر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اثر بگذارند. خواندن این کتاب فرصتی است برای آشنایی با فرازونشیبهای علم وراثت، تأمل دربارهٔ نقش ژنها در زندگی روزمره و درک بهتر از تأثیرات متقابل علم و جامعه. همچنین، کتاب با روایتهای تاریخی و شخصی، مفاهیم پیچیدهٔ ژنتیک را به زبانی ملموس و قابلدرک تبدیل کرده است و مخاطب را به بازاندیشی دربارهٔ هویت، خانواده و آینده دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به ژنتیک، زیستشناسی، تاریخ علم و علوم انسانی مفید است. همچنین، کسانی که دغدغهٔ هویت، خانواده، بیماریهای ارثی یا تأثیرات اجتماعی و اخلاقی علم را دارند، میتوانند از مطالب آن بهرهمند شوند. دانشجویان و پژوهشگران رشتههای زیستشناسی، پزشکی، علوم اجتماعی و فلسفه نیز مخاطبان بالقوهٔ این اثر هستند.
بخشی از کتاب خنده او شبیه مادرش است
«با خودم فکر میکردم چطور فردی مثل من بدون درکی از ورائت خوده احازه دارد فرزندی داشته باشد؟ با وحشت یکی از داییهايم را به یاد آوردم که هیچوقت ندیده بودمش. تا نوجوانی حتی از وحودش هم بی خبر بودم. روزی مادرم دربارهی برادرش هری برایم گفت و اينکه هر روز برای دیدنش به تخت کودک نزدیک میشد. یک روز صبح تختش خالی بود. این ماجرا مرا آشفته وعصبانی کرد. قبلاً از موضع پزشکان تقدیر میکردم که در دههی ۱۹۵۰ به والدین توصیه میکردند کودکانی مانند هری را در خانه بگذارند و به زندگیشان ادامه دهند. هیچ درکی از شرمساری ناخوشایندی که باعث بیشتر دیدهنشدن آن کودکان میشد نداشتم. سعی کردم دایی هری را برای مشاور ژنتیکمان توصیف کنم امامشل ترسیم شبح بود. همینطور که پرحرفیهایم را ادامه میدادم» متقاعد شدم فرزندمان در خطر است. هرچیزی که هری از اجدادش به ارث برده بود؛ بهشکل غیرفعال به من و از من به فرزندم منتقل میشد و در او بهشکلی فاحعهپار درمیآمد. مشاور هنگام صحبتهايم نگران به نظر نمیرسید و من از این موضوع خشمگین شدم. از من پرسید از شرایط هری چیزی میدانم؟ آیا سندرم ایکس شکننده" بود؟ دستها و پاهایش به چه شکل بودند؟ جوابی نداشتم. هیچوقت او را ندیده بودم. حتی سعی هم نکرده بودم ردی از او بگیرم. شاید میترسیدم مانند غریبهها نگاهم کند. شاید مقداری از دیانای ما مشترک بود» ولی آیا در چیزی که اهمیت داشته باشد هم اشتراک داشتیم؟»
حجم
۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۹۴ صفحه
حجم
۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۹۴ صفحه