کتاب مدیریت دانش

کتاب الکترونیکی «مدیریت دانش؛ ساختارها، مدل‌ها و فرایندها» نوشتهٔ علیرضا بخشی ره‌خلیل و با ویراستاری فاطمه شکرانی، اثری تخصصی در حوزهٔ مدیریت دانش است که نشر نوآوران دانش رویا آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی مفاهیم بنیادین، ساختارها، مدل‌ها و فرایندهای مدیریت دانش در سازمان‌ها می‌پردازد و با رویکردی تحلیلی، ابزارها و روش‌های اجرایی را معرفی می‌کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مدیریت دانش

«مدیریت دانش؛ ساختارها، مدل‌ها و فرایندها» اثری ناداستان و دانشگاهی است که به‌صورت جامع به موضوع مدیریت دانش در سازمان‌ها می‌پردازد. نویسنده، علیرضا بخشی ره‌خلیل، تلاش کرده است تا با ارائهٔ تعاریف، مدل‌ها و ابزارهای کاربردی، تصویری روشن از اهمیت و جایگاه مدیریت دانش در دنیای امروز ارائه دهد. ساختار کتاب به‌گونه‌ای طراحی شده که ابتدا مفاهیم پایه و ضرورت مدیریت دانش را شرح می‌دهد و سپس به سراغ ابزارها، مدل‌ها و فرایندهای اجرایی می‌رود. کتاب با مثال‌ها و نمونه‌های واقعی، نقش مدیریت دانش را در بهبود عملکرد سازمان‌ها و ایجاد مزیت رقابتی بررسی کرده است. همچنین، به چالش‌ها و موانع پیاده‌سازی مدیریت دانش و راهکارهای مقابله با آن‌ها پرداخته شده است. این اثر برای دانشجویان، مدیران و علاقه‌مندان به حوزهٔ مدیریت و فناوری اطلاعات قابل استفاده است و به‌عنوان یک منبع آموزشی و تحلیلی، مباحث را به‌صورت مرحله‌به‌مرحله پیش می‌برد.

خلاصه کتاب مدیریت دانش

کتاب «مدیریت دانش؛ ساختارها، مدل‌ها و فرایندها» با طرح این پرسش آغاز می‌شود که دانش چیست و چرا مدیریت آن برای سازمان‌ها اهمیت دارد. نویسنده ابتدا به تمایز میان داده، اطلاعات و دانش می‌پردازد و سلسله‌مراتب دانش را از داده‌های خام تا تخصص و خبرگی تشریح می‌کند. سپس، انواع دانش را به دو دستهٔ آشکار و ضمنی تقسیم می‌کند و چالش‌های مدیریت هر یک را توضیح می‌دهد. در ادامه، کتاب به معرفی ابزارها و مدل‌های مدیریت دانش می‌پردازد؛ از جمله نقشه‌های دانش که به‌عنوان ابزاری برای شناسایی، طبقه‌بندی و بصری‌سازی دارایی‌های دانشی سازمان معرفی شده‌اند. اهداف، مزایا و انواع نقشه‌های دانش، و نقش آن‌ها در شناسایی شکاف‌های دانشی و ارتباط با راهبرد سازمان، به‌تفصیل بررسی شده است. در بخش‌های بعدی، نویسنده به فرایندهای دانش‌آفرینی سازمانی می‌پردازد و مدل‌های تبدیل دانش ضمنی به صریح و بالعکس را بر اساس نظریهٔ نوناکا و تاکه‌اوچی شرح می‌دهد. چهار فرایند اجتماعی‌سازی، برون‌سازی، تلفیق‌سازی و درون‌سازی به‌عنوان موتورهای اصلی خلق و انتقال دانش در سازمان معرفی شده‌اند. کتاب همچنین به نقش فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و زیرساخت‌های دانشی در موفقیت مدیریت دانش اشاره دارد و اهمیت حمایت مدیریت، حس تعلق سازمانی و مشارکت در تصمیم‌گیری را به‌عنوان عوامل کلیدی موفقیت برمی‌شمارد. در نهایت، ابزارها و روش‌های استخراج دانش، موانع اجرایی و راهکارهای عملی برای پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان‌ها مورد بحث قرار گرفته است.

چرا باید کتاب مدیریت دانش را بخوانیم؟

این کتاب با تمرکز بر مفاهیم بنیادین و کاربردی مدیریت دانش، به خواننده کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از اهمیت دانش به‌عنوان یک دارایی راهبردی در سازمان‌ها به‌دست آورد. «مدیریت دانش؛ ساختارها، مدل‌ها و فرایندها» نه‌تنها به تبیین نظریه‌ها و مدل‌های مطرح در این حوزه می‌پردازد، بلکه ابزارها و روش‌های اجرایی را نیز معرفی می‌کند. آشنایی با نقشه‌های دانش، فرایندهای تبدیل دانش و نقش فناوری اطلاعات در مدیریت دانش، از جمله موضوعاتی است که می‌تواند برای مدیران، دانشجویان و پژوهشگران ارزشمند باشد. این کتاب به‌ویژه برای کسانی که به‌دنبال پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان خود هستند یا می‌خواهند با چالش‌ها و راهکارهای این حوزه آشنا شوند، منبعی قابل اتکا به‌شمار می‌آید.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران رشته‌های مدیریت، فناوری اطلاعات و علوم سازمانی توصیه می‌شود. همچنین مدیران، کارشناسان منابع انسانی و افرادی که دغدغهٔ بهبود عملکرد سازمانی، انتقال تجربه و حفظ دانش در سازمان را دارند، می‌توانند از مطالب آن بهره‌مند شوند. برای سازمان‌هایی که به‌دنبال پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریت دانش یا ارتقای فرهنگ دانشی هستند، این کتاب راهنمایی کاربردی ارائه می‌دهد.

بخشی از کتاب مدیریت دانش

«کل منابع دانش را به یک کوه یخ تشبیه کرده‌اند که قسمت مشهود آن، دانش آشکار است. این قسمت از دانش، به‌راحتی قابل‌دستیابی، شناسایی و به اشتراک‌گذاری است. قسمت مخفی این کوه، همان چیزی است که لفظ دانش ضمنی به آن اطلاق می‌شود. این قسمت، یادآور سخن مشهور مایکل پولانی (۱۹۶۶) است که گفته است: «ما بیش از آن چیزی که می‌توانیم بیان کنیم، می‌دانیم.» دانش آشکار دانشی است که قابل کد شدن است. مصادیق این نوع از دانش، کتاب، مقاله، سخنرانی، روش‌های مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه می‌باشد. در مقابل، دانش ضمنی، دانشی است که به‌راحتی قابل کد شدن نیست. این دانش معمولاً در درون انسان‌ها، رویه‌های سازمان و حتی فرهنگ جوامع و سازمان‌ها مستتر است. نوناکا و کونا (۱۹۹۸) معتقدند که دانش ضمنی تا حد زیادی شخصی و انتزاعی بوده و به‌سختی قابل‌بیان و توصیف است. به همین دلیل آن‌ها بر مشکل بودن انتشار دانش ضمنی تأکید کرده و در ضمن معتقدند که تجربه، یکی از منابع اصلی خلق دانش است. هرچند که مدیریت دانش ضمنی، به‌مراتب مشکل‌تر از دانش آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر می‌باشد. برای یک مدیریت دانش کارآمد، تسخیر هر دو دانش نهان و عیان الزامی است. چالش واقعی مدیریت دانش در توانایی تشخیص و تسخیر دانش نهان است به‌طوری‌که در هنگام نیاز قابل بازیابی باشد.»