کتاب خرمگس محمدرضا بیاتی + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب خرمگس

کتاب خرمگس

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب خرمگس

کتاب خرمگس نوشته محمدرضا بیاتی که توسط انتشارات روزنه کار منتشر شده، روایتی معاصر از زندگی و مناسبات طبقاتی در بستر شهری ایران است. این فیلم‌نامه با نگاهی به روابط خانوادگی، مسائل اقتصادی و دغدغه‌های اجتماعی، داستان چند خانواده و کارگران شهرداری را در هم می‌تند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خرمگس

کتاب خرمگس اثری‌ است که در قالب فیلم‌نامه، تصویری از جامعه‌ی شهری و روابط پیچیده‌ی خانوادگی و طبقاتی را به نمایش می‌گذارد. داستان در دوره‌ی معاصر می‌گذرد و با محوریت دو خانواده‌ی تاجر و گروهی از کارگران شهرداری، به مسائلی چون اختلافات نسلی، رقابت‌های اقتصادی، فساد، آرزوهای بربادرفته و تلاش برای بقا می‌پردازد. فضای داستان، شهر بزرگی‌ است که در آن سنت و مدرنیته، فقر و ثروت و اخلاق و منفعت‌طلبی در هم تنیده‌اند. 

محمدرضا بیاتی با بهره‌گیری از زبان محاوره‌ای و شخصیت‌پردازی چندلایه، تضادها و کشمکش‌های اجتماعی را در بستر رویدادهایی چون مراسم عقد، معاملات کلان و زندگی روزمره‌ی کارگران به تصویر می‌کشد. این فیلم‌نامه در سال ۱۴۰۴ منتشر شده و در بانک فیلم‌نامه‌ی خانه‌ی سینما نیز به ثبت رسیده است. روایت، هم‌زمان چند خط داستانی را دنبال می‌کند و با پرداختن به جزئیات زندگی شخصیت‌ها، تصویری از جامعه‌ای چندپاره و پرتنش ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان فیلمنامه خرمگس

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

داستان خرمگس با کارگران شهرداری آغاز می‌شود که در دل شب مشغول جمع‌آوری زباله‌اند. کاوه، یکی از کارگران شهرستانی، به‌طور اتفاقی کیسه‌ای پر از طلا پیدا می‌کند و همین کشف، او را درگیر ماجراهایی پیچیده می‌کند. هم‌زمان، مراسم عقد دو جوان از خانواده‌های تاجر، فریدون و نرگس، درحال برگزاری است؛ مراسمی که به‌دلیل غیبت عاقد و برخی اعضای خانواده، نشانه‌هایی از نارضایتی و اختلاف را آشکار می‌کند. طاهر، برادر نرگس، شخصیتی عصبی و غیرقابل پیش‌بینی دارد و درگیر روابط خانوادگی و رقابت‌های اقتصادی است. 

در پس‌زمینه، رقابت بر سر معامله‌ی بزرگ برنج عراقی میان تاجران جریان دارد و هرکدام تلاش می‌کنند سهم بیشتری به‌دست آورند. روابط عاطفی و عاشقانه‌ی میان فرانک و هوشنگ و همچنین کشمکش‌های میان خواهران و برادران خانواده‌ها، به پیچیدگی داستان می‌افزاید. کاوه که درگیر ماجرای طلاها و تهدیدهای سرکارگرش شده، ناخواسته وارد دنیای معاملات ضایعات و رقابت‌های تاجران می‌شود. در ادامه، حادثه‌ای تلخ رخ می‌دهد و طاهر کشته می‌شود؛ این اتفاق، خانواده‌ها را درگیر اتهام، سوءظن و تلاش برای یافتن قاتل می‌کند. در نهایت، داستان با گره‌خوردن سرنوشت کارگران و تاجران و افشای رازهایی از گذشته و حال، به تأملی درباره‌ی اخلاق، وفاداری و معنای خانواده می‌رسد.

چرا باید کتاب خرمگس را خواند؟

این فیلم‌نامه با روایت چندلایه و شخصیت‌هایی که هرکدام دغدغه‌ها و زخم‌های خود را دارند، تصویری از جامعه‌ی معاصر ایران و چالش‌های آن ارائه می‌دهد. کتاب خرمگس به‌واسطه‌ی پرداختن به موضوعاتی چون فاصله‌ی طبقاتی، فساد، آرزوهای جوانان و تضاد سنت و مدرنیته، فرصتی برای تأمل درباره‌ی روابط انسانی و ساختارهای اجتماعی فراهم می‌کند. روایت داستانی و دیالوگ‌محور، خواننده را به دل ماجراهای شهری و خانوادگی می‌برد و امکان هم‌ذات‌پنداری با شخصیت‌های متفاوت را ایجاد می‌کند.

خواندن کتاب خرمگس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به فیلم‌نامه‌نویسی، دوستداران روایت‌های اجتماعی و کسانی که دغدغه‌ی مسائل طبقاتی، روابط خانوادگی و چالش‌های زندگی شهری را دارند، مناسب است؛ همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران رشته‌های هنرهای نمایشی و مطالعات اجتماعی، منبعی قابل‌توجه به‌شمار می‌آید.

بخشی از کتاب خرمگس

«کاوه [با لهجه‌ی شهرستانی] اگه الان هزار میلیون داشتی چه کار می‌کردی؟! عارف که پشت یک وانت درحال حرکت ایستاده و به کاوه با تمسخر زل زده ...سکوت می‌کند. کاوه اگه خدا بخواد چی؟ عارف [پوزخند] می‌رفتم زن‌بازی!... پیر شدیم! کاوه [ساده‌دلانه می‌پذیرد] همه‌اش زن‌بازی!؟ عارف [با جدیت] پول دست ما نمی‌یاد. [اشاره به کیسه] کمک که نمی‌کنی. لااقل نون‌خشک‌ها رو جدا کن! کاوه [خیالبافانه] عارف! اگه خدا پول به من می‌داد اول از همه می‌رفتم خونه‌ی خدا تا گناهام پاک بشه! به غریب غُربا کمک می‌کردم. زن و بچه‌دار می‌شدم... ماشین می‌خریدم... دامداری درست می‌کردم.. عارف [با تمسخر] چوپان هم می‌گرفتی یا خودت چوپان می‌شدی؟ کاوه [جدی] نه چوپان می‌گرفتم ..خب بعضی موقع‌ها هم خودم می‌رفتم!.. دکتر می‌شدم! عارف دکتر!؟ کاوه ها! ...خیلی دوست داشتم سواد دار بشم .. [ادامه] نون حلال می‌آوردم برای زن و بچه‌ام و دعا می‌کردم خدا تن سالم بهمون بده و محتاج ناکس نشیم...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۳۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

حجم

۵۳۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان