تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب این زندگیمونه...
معرفی کتاب این زندگیمونه...
کتاب الکترونیکی «این زندگیمونه...» سرودهٔ «یکانه میرافتابیان» و با ویرایش «نرگس مولوی» توسط نشر متخصصان منتشر شده است. این مجموعه شامل اشعاری معاصر است که در قالبی کوتاه و ساده، تجربهها و احساسات شاعر را نسبت به زندگی، عشق، جدایی و امید بازتاب میدهد. کتاب در ۲۸ صفحه گردآوری شده و نخستین تجربهٔ انتشار شاعر بهشمار میرود. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب این زندگیمونه...
«این زندگیمونه...» مجموعهای از شعرهای کوتاه و آزاد است که توسط «یکانه میرافتابیان» سروده شده و در قالب کتاب الکترونیکی ارائه شده است. این اثر در فضایی صمیمانه و خودمانی، دغدغهها و احساسات روزمرهٔ شاعر را به تصویر میکشد. موضوعات اصلی کتاب حول محور عشق، جدایی، دلتنگی، امید و مواجهه با چالشهای زندگی میچرخد. ساختار کتاب بهگونهای است که هر شعر، روایتی مستقل از یک تجربه یا حس را بیان میکند و در عین حال، مجموعهٔ اشعار در کنار هم تصویری کلی از فرازونشیبهای عاطفی و ذهنی شاعر را شکل میدهند. این کتاب در دستهٔ شعر معاصر فارسی قرار میگیرد و با توجه به زبان و فضای آن، بهویژه برای نسل جوان و علاقهمندان به شعرهای کوتاه و احساسی قابل توجه است.
چرا باید کتاب این زندگیمونه... را بخوانیم؟
این کتاب با بیان صادقانهٔ احساسات و تجربههای شخصی، فرصتی برای همدلی با لحظات تلخ و شیرین زندگی فراهم میکند. اشعار آن بهسادگی به دغدغههای عاطفی و روزمره میپردازند و میتوانند برای کسانی که بهدنبال بازتاب احساسات خود در قالب شعر هستند، الهامبخش باشند. «این زندگیمونه...» بهگونهای نوشته شده که خواننده را به تأمل دربارهٔ روابط انسانی، امید، شکست و دوباره برخاستن دعوت میکند. این مجموعه میتواند همراهی صمیمی برای روزهای تنهایی یا لحظات دلتنگی باشد و با زبان نزدیک به زندگی واقعی، ارتباطی بیواسطه با مخاطب برقرار کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، کسانی که تجربهٔ عشق، جدایی یا دلتنگی را پشت سر گذاشتهاند و افرادی که بهدنبال بیان احساسات خود در قالب شعر هستند، مناسب است. همچنین برای نوجوانان و جوانانی که با دغدغههای عاطفی و روزمره دستوپنجه نرم میکنند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب این زندگیمونه...
«دردایوارونه دنیای ویرونه این زندکیمونه چشمای بارونی قلبای زندونی کفتی نیتون این زندکیمونه بخضمکره واگرد راهش رو پیداکرد رفتی؛ تماشاکرد این زندکی مونه این زند گیمونه... موندموتنهایی رفق آوهرجایی کشتی وپرسیدم: «این زندکیمونه؟» سازیت ند گر گس کین و مشکوک و.. قصد سفرگرردی خواستی که برکردی برکشتی؛ خندیدم دردت رو فهمیدم»
حجم
۲۵۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه
حجم
۲۵۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه