تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب دهانی پر از پرنده
معرفی کتاب دهانی پر از پرنده
معرفی کتاب دهانی پر از پرنده
کتاب الکترونیکی «دهانی پُر از پرنده» (گزیدهای از مجموعه داستانهای سامانتا شوئبلین) با ترجمهٔ هاجر شکری و از انتشارات در قلم، مجموعهای از داستانهای کوتاه معاصر آرژانتینی است که توسط نویسندهٔ برجسته، «سامانتا شوئبلین»، نوشته شده است. این کتاب در ژانر داستانهای کوتاه و ادبیات معاصر آمریکای لاتین قرار میگیرد و با رویکردی به مضامین رازآلود، فراواقعگرا و گاه هولناک، تجربههای انسانی را به تصویر میکشد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دهانی پر از پرنده
«دهانی پُر از پرنده» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که فضای ادبیات معاصر آرژانتین را با نگاهی تازه به نمایش میگذارد. این کتاب در دورهای نوشته شده که ادبیات آمریکای لاتین به سمت تجربهگرایی و پرداختن به مرزهای واقعیت و خیال حرکت کرده است. داستانها اغلب با رویدادهایی غیرمنتظره و عناصر فراطبیعی همراه هستند و مرز میان واقعیت و خیال را مخدوش میکنند. نویسنده با بهرهگیری از فضای شهری و روابط انسانی، موقعیتهایی را خلق میکند که در آنها شخصیتها با بحرانهای روانی، ترسها و رازهای پنهان روبهرو میشوند. این مجموعه، نمونهای از داستاننویسی مدرن آرژانتین است که در آن دغدغههای وجودی، روابط خانوادگی و تجربههای زیسته با زبانی موجز و تصویری روایت میشوند. فضای داستانها اغلب تیره، پرتنش و گاه کابوسوار است و خواننده را به دنیایی میبرد که در آن هر لحظه امکان وقوع اتفاقی عجیب وجود دارد.
خلاصه کتاب دهانی پر از پرنده
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!در مجموعه داستان «دهانی پُر از پرنده»، هر داستان با موقعیتی آغاز میشود که در ابتدا عادی به نظر میرسد اما به تدریج به سمت رخدادهای غیرمنتظره و گاه هولناک پیش میرود. داستان اصلی کتاب، روایت پدری است که متوجه رفتار عجیب دخترش میشود؛ دختری که پرندگان زنده را میبلعد و این رفتار، خانواده را به مرز فروپاشی میکشاند. در داستانهای دیگر، شخصیتها با موقعیتهایی روبهرو میشوند که مرز میان واقعیت و خیال را از بین میبرد؛ از جمله مواجهه با موجودات افسانهای، آزمونهای اخلاقی دشوار یا تجربههای روانی پیچیده. شوئبلین در این داستانها، با استفاده از عناصر فراواقعگرا و فضاسازی تیره، به ترسها و اضطرابهای پنهان انسانها میپردازد. هر داستان، جهانی مستقل دارد اما در همهٔ آنها، نوعی حس تعلیق، بیقراری و مواجهه با ناشناختهها جریان دارد. نویسنده با پرداختن به روابط خانوادگی، بحرانهای هویتی و تجربههای زیسته، خواننده را به تامل دربارهٔ مرزهای واقعیت و خیال دعوت میکند.
چرا باید کتاب دهانی پر از پرنده را خواند؟
این کتاب با داستانهایی کوتاه و تاثیرگذار، تجربهای متفاوت از ادبیات معاصر آمریکای لاتین را ارائه میدهد. روایتهای آن، خواننده را با موقعیتهایی روبهرو میکند که در آنها مرز میان واقعیت و خیال از بین میرود و اضطرابهای پنهان انسانها آشکار میشود. مواجهه با عناصر فراواقعگرا و پرداختن به روابط انسانی در بستر موقعیتهای غیرمنتظره، فرصتی برای تامل دربارهٔ ترسها، بحرانهای هویتی و تجربههای زیسته فراهم میکند. هر داستان، دریچهای به دنیایی تازه است که خواننده را به کشف لایههای پنهان زندگی دعوت میکند.
خواندن کتاب دهانی پر از پرنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه، ادبیات معاصر آمریکای لاتین و دوستداران روایتهای رازآلود و فراواقعگرا مناسب است. همچنین کسانی که به دنبال تجربهٔ مواجهه با موقعیتهای غیرمنتظره و تامل دربارهٔ مرزهای واقعیت و خیال هستند، از خواندن این مجموعه لذت خواهند برد.
فهرست کتاب دهانی پر از پرنده
- دهانی پُر از پرنده: داستانی دربارهٔ پدری که با رفتار عجیب دخترش روبهرو میشود و مرز میان واقعیت و کابوس را تجربه میکند.- پروانهها: روایت والدینی که در انتظار فرزندانشان هستند و با رویدادی عجیب و نمادین مواجه میشوند.- دریا مرد: داستانی با محوریت مواجهه با موجودی افسانهای و تامل دربارهٔ روابط انسانی و تنهایی.- آزمون: روایت شخصیتی که برای ورود به دنیایی جدید، باید آزمونی اخلاقی و هولناک را پشت سر بگذارد.- کندشدن: داستانی دربارهٔ پیری، از دست دادن تواناییها و مواجهه با خاطرات گذشته.- زیرزمین: روایتی دربارهٔ گمشدن کودکان یک شهر و جستوجوی بیپایان والدین برای یافتن آنها.- تلاشی شگرف: داستانی دربارهٔ رابطهٔ پدر و پسر، خاطرات خانوادگی و تلاش برای رهایی از چرخهٔ رنج.- اندازه اشیاء: روایت زندگی مردی منزوی و تاثیر روابط انسانی بر او.هر فصل، موقعیتی مستقل و فضایی رازآلود دارد که خواننده را به دنیایی تازه میبرد.
بخشی از کتاب دهانی پر از پرنده
«تلویزیون را خاموش و از پنجره به بیرون نگاه کردم. ماشین سیلویا مقابل خانهام پارک شده بود. چراغهای چشمکزن ماشینش روشن بود.ایستاده بودم و با خودم فکر میکردم کاش میشد پاسخ ندهم. دوباره صدای زنگ بلند شد. میدانست من خانه هستم. به سمت درب رفتم و آن را باز کردم:«سیلویا!»«سلام.» گفت و پیش از این که فرصت کنم کلمهٔ دیگری را به زبان بیاورم به داخل خانه آمد.«باید حرف بزنیم.»با اشاره، مرا به سمت کاناپهٔ خودم هدایت کرد. من نیز اطاعت کردم. گاهی طوری با من برخورد میکرد که گویی چهار سال اخیر هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ این رفتارهایش اثبات میکرد هنوز هم احمق هستم.«از این مسئله خوشت نخواهد آمد. بسیار بسیار جدی است.» به ساعتش نگاه کرد و گفت: «در مورد سارا است.»گفتم: «همیشه مسئله در مورد سارا است.»«حتما میگویی من اغراق میکنم یا دیوانه شدهام و از این حرفها. وقت نداریم. همین حالا باید با من به خانه بیایی. باید با چشمان خودت ببینی.»«چه مشکلی پیش آمده؟»بیتوجه به من ادامه داد: «علاوهبر این به سارا گفتهام که میآیی. منتظرت است.»
حجم
۴۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۴۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
نظرات کاربران
زیبا و لطیف 💎