کتاب از این انگورها بفرمایید!

معرفی کتاب از این انگورها بفرمایید!

کتاب الکترونیکی «از این انگورها بفرمایید! (قصه‌ای از زندگی امام رضا)» نوشتهٔ هاجر زمانی و با تصویرگری «سحر پریرخ» توسط انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده است. این کتاب با نگاهی داستانی و کودکانه به بخشی از زندگی امام رضا می‌پردازد و برای گروه سنی ب و ج مناسب است. روایت داستان از زاویه دید یک کبوتر شکل گرفته و تلاش می‌کند مفاهیم اخلاقی و مذهبی را به زبان ساده برای کودکان بیان کند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب از این انگورها بفرمایید!

این کتاب با الهام از رویدادهای تاریخی زندگی «امام رضا» و با تمرکز بر ماجرای دعوت ایشان به قصر مأمون، داستانی را روایت می‌کند که از زاویه دید یک کبوتر دنبال می‌شود. فضای قصه در محیط قصر مأمون شکل می‌گیرد و شخصیت‌های اصلی آن امام رضا، مأمون و کبوتر را شامل می‌شود. نویسنده با انتخاب این زاویه دید، تلاش کرده است تا کودکان را با مفاهیم عدالت، مهربانی و ظلم‌ستیزی آشنا کند. کتاب بخشی از مجموعه «هشتمین ستاره» است و در قالب داستانی کوتاه و مصور، به یکی از مهم‌ترین وقایع زندگی امام هشتم می‌پردازد. تصویرگری رنگی و روایت ساده، این اثر را برای مخاطبان کودک و نوجوان قابل درک و جذاب کرده است.

خلاصه کتاب از این انگورها بفرمایید!

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با روایت یک کبوتر آغاز می‌شود که مشغول ساختن لانهٔ خود در حیاط قصر مأمون است. کبوتر با امید به آینده و تشکیل خانواده، لانه‌اش را آماده می‌کند اما ناگهان با ورود مأمون و غلامانش، آرامش او برهم می‌خورد. مأمون که شخصیتی عبوس و بی‌رحم دارد، در حال آماده‌سازی برای پذیرایی از مهمانی ویژه است. غلامان با میوه و نوشیدنی وارد می‌شوند و مردی با شیشه‌ای از زهر نزد مأمون می‌آید. مأمون قصد دارد با این زهر، امام رضا را از میان بردارد. کبوتر که شاهد این ماجراست، نگران امام رضا می‌شود. با ورود امام رضا به قصر، مأمون با ظاهری فریبنده از ایشان استقبال می‌کند و خوشه‌ای انگور تعارف می‌نماید. امام رضا ابتدا از خوردن انگور امتناع می‌کند اما مأمون اصرار می‌ورزد. امام رضا چند دانه انگور می‌خورد و حالش بد می‌شود. کبوتر که از این اتفاق ناراحت است، شاهد خروج امام رضا از قصر و واکنش مأمون می‌شود. داستان با غم و اندوه کبوتر و مردم نسبت به این واقعه به پایان می‌رسد، بی‌آنکه پایان ماجرا به طور کامل افشا شود.

چرا باید کتاب از این انگورها بفرمایید! را خواند؟

این کتاب با روایت داستانی از زاویه دید یک پرنده، تلاش می‌کند مفاهیم مهمی مانند عدالت، مهربانی و ایستادگی در برابر ظلم را به زبان کودکانه منتقل کند. تصویرگری رنگی و روایت ساده، فضای مناسبی برای آشنایی کودکان با زندگی امام رضا فراهم می‌آورد. همچنین، داستان به گونه‌ای نوشته شده که همدلی و هم‌حسی با شخصیت‌ها را برای مخاطب کودک آسان می‌کند و فرصتی برای گفت‌وگو دربارهٔ مفاهیم اخلاقی و تاریخی ایجاد می‌کند.

خواندن کتاب از این انگورها بفرمایید! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان و نوجوانانی که علاقه‌مند به داستان‌های مذهبی و آشنایی با زندگی امامان هستند مناسب است. همچنین والدین و مربیانی که به دنبال منابعی برای آموزش مفاهیم اخلاقی و دینی به زبان داستانی هستند، می‌توانند از این اثر بهره ببرند.

بخشی از کتاب از این انگورها بفرمایید!

«کنار حوض یک تکه چوب کوچک افتاده بود. پر زدم و روی زمین نشستم. با نوکم آن را برداشتم و به لانه بردم. از صبح یک عالمه کار کردم. خسته شدم. اما خوش‌حالم. لانهٔ قشنگم آماده شد. فردا می‌روم پیش پرسفید. از او می‌خواهم با من عروسی کند. چند وقت دیگر توی این لانه بچه‌هایمان را به دنیا می‌آوریم. بچه‌هایمان را در این قصر قشنگ، بزرگ می‌کنیم. از آن‌ها مواظبت می‌کنیم و من پرواز یادشان می‌دهم. یعنی پرسفید از این لانه خوشش می‌آید؟ چند تا خمیازه کشیدم. خوابم می‌آمد. از خواب پریدم. توی قصر سروصدا بود. باز هم حاکم بداخلاق داشت سر غلام‌ها داد می‌زد. آمد توی حیاط دوتا غلام دنبالش بودند. یکی از آن‌ها یک ظرف میوه دستش گرفته بود. آن یکی هم ظرف نوشیدنی. گرسنه بودم! شکمم قار و قور می‌کرد. کاش یک دانه از آن انگورها مال من بود!»