
کتاب عکس توی مجله
معرفی کتاب عکس توی مجله
کتاب عکس توی مجله نوشته آزاده دلبرصاف را انتشارات روایت ۲۷ بعثت با همکاری مرکز حفظ آثار سپاه حضرت محمد رسولاللّه منتشر کرده است. این کتاب روایتی داستانی از زندگی و فعالیتهای مریم کاظمزاده است. این اثر به زندگی یک عکاس زن در دوران جنگ ایران و عراق میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب عکس توی مجله
کتاب عکس توی مجله (روایتی از شهیده عکاس مریم کاظمزاده) به روایت زندگی مریم کاظمزاده، عکاس و خبرنگار زن در دوران جنگ ایران و عراق میپردازد. داستان در قالبی کودکانه و از زاویه دید پسربچهای به نام آرمان روایت میشود که پدرش در جبهه حضور دارد. او با مجلهها و عکسهایی که از جبهه به دستش میرسد، سعی میکند ارتباطی با پدرش و دنیای جنگ برقرار کند.
کتاب در فضایی خانوادگی و صمیمی نقش زنان خبرنگار و عکاس را در ثبت وقایع جنگ و تأثیر آن بر خانوادهها به تصویر میکشد. آزاده دلبرصاف، نویسندهی کتاب، در عکس توی مجله در قالب داستانی کوتاه تلاش کرده است بخشی از واقعیتهای جنگ و نقش زنان را برای نسل جدید بازگو کند. این اثر در دورهای نوشته شده که توجه به خاطرات و روایتهای جنگ اهمیت ویژهای یافته است و با زبانی ساده مخاطب نوجوان را با بخشی از تاریخ معاصر ایران آشنا میکند.
خلاصه داستان عکس توی مجله
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با پسربچهای به نام آرمان آغاز میشود که با دقت کلمههای روزنامه و مجله را جستوجو میکند و دور آنها خط میکشد. او دلتنگ پدرش است که در جبهه حضور دارد و با کمک مادرش سعی میکند تکالیف مدرسه را انجام دهد. آرمان در یکی از مجلهها عکسی از چند سرباز میبیند و تصور میکند یکی از آنها پدرش است. مادرش با دیدن عکس امیدواری آرمان را درک میکند اما نمیتواند با قطعیت بگوید که پدرش در عکس حضور دارد. کمی بعد نامهای از پدر به دست آرمان میرسد که در آن مجلهای با همان عکس و چند گلبرگ خشکشده قرار دارد. پدرش در نامه اشاره میکند که خبرنگاری به نام مریم کاظمزاده برای تهیهی گزارش به جبهه آمده و عکسی از او و دیگر سربازان گرفته است. آرمان با خواندن نام مریم کاظمزاده و دیدن گلبرگها احساس نزدیکی بیشتری به پدرش پیدا میکند و تصمیم میگیرد نامهای برای خانم کاظمزاده و پدرش بنویسد. داستان باتاکیدبر ارتباط عاطفی خانوادههای رزمندگان و نقش خبرنگاران زن در ثبت لحظات جنگ پیش میرود.
چرا باید کتاب عکس توی مجله را خواند؟
این کتاب با روایت داستانی کوتاه و تصویری بخشی از واقعیتهای جنگ و تأثیر آن بر خانوادهها را از زاویه دید یک کودک به تصویر میکشد. آشنایی با نقش زنان خبرنگار و عکاس در دوران جنگ، بهویژه مریم کاظمزاده، از ویژگیهای شاخص این اثر است. مطالعهی این کتاب میتواند به درک بهتر احساسات کودکان در دوران جنگ و اهمیت ثبت خاطرات توسط خبرنگاران کمک کند.
خواندن کتاب عکس توی مجله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به تاریخ معاصر ایران، جنگ ایران و عراق و نقش زنان در این دوران علاقهمند هستند مناسب است. این کتاب برای خانوادههایی که میخواهند فرزندانشان با واقعیتهای جنگ و تأثیر آن بر زندگی روزمره آشنا شوند، گزینهی خوبی است.
بخشی از کتاب عکس توی مجله
«آرمان بین کلمههای توی روزنامه، کلمههای درشت را پیدا میکرد. دور هر کدام با مداد قرمز خط میکشید. - آخجون یه دونه دیگه عکس پیدا کردم. دور آخرین عکس هم خط کشید. روی خطهایی که کشیده بود را قیچی کرد. کلمهها را توی دفتر مشق زیر سرمشق معلم چسباند. دفتر را ورق زد. برگههای نخست دفتر را نگاه کرد. - بابا همیشه کمک میکرد مشقام قشنگ بشه. باز هم ورق زد. دوباره به سرمشق تازه رسید. - دیگه مشقام مثل قبلاً نیست. کاش بابا زودتر برگرده. مجلهای که دوست داشت هم بین روزنامهها بود. دراز کشید و آرنجهایش را روی فرش گذاشت. صفحه نقاشی بچهها توی مجله را پیدا کرد. به سختی اسمهای پایین نقاشیها را خواند. - داراب ... ۸ ساله... سارا ۹ ساله...»
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه