تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب تن ها بازی
معرفی کتاب تن ها بازی
معرفی کتاب تن ها بازی
کتاب الکترونیکی «تنهابازی (داستانهای کوتاه)» نوشتهٔ «محسن اصفهانی» و منتشرشده توسط نشر شالگردن، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی معاصر است که در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. این اثر با نگاهی به زندگی روزمره، روابط انسانی و دغدغههای ذهنی شخصیتها، تلاش میکند لحظاتی از تنهایی، تردید و بازیهای ذهنی انسانها را به تصویر بکشد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تن ها بازی
«تنهابازی» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که هرکدام به شیوهای متفاوت، به تجربههای فردی و اجتماعی شخصیتها میپردازد. این کتاب در فضایی معاصر نوشته شده و دغدغههایی مانند تنهایی، هویت، روابط انسانی و کشمکشهای درونی را محور روایت خود قرار داده است. داستانها اغلب در بستر زندگی شهری و روزمره شکل میگیرند و نویسنده با زبانی نزدیک به ذهنیت شخصیتها، تلاش میکند لایههای پنهان احساسات و افکار آنها را آشکار کند. فضای کلی کتاب، ترکیبی از طنز تلخ، تردید و گاه نقد اجتماعی است که در قالب روایتهای کوتاه و گاه دیالوگمحور ارائه میشود. این مجموعه در دورهای نوشته شده که داستان کوتاه فارسی با رویکردهای متنوع و تجربهگرایانه روبهروست و «محسن اصفهانی» نیز با بهرهگیری از این فضا، روایتهایی خلق کرده که گاه به مرزهای واقعیت و خیال نزدیک میشوند. حواشی جالب کتاب، حضور عناصر روزمره و اشاراتی به فرهنگ عامه و زندگی معاصر است که به داستانها رنگ و بوی خاصی میدهد.
خلاصه کتاب تن ها بازی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!در مجموعهداستان «تنهابازی»، هر داستان با زاویه دید و لحن خاص خود، به گوشهای از زندگی شخصیتها سرک میکشد. داستانها اغلب با موقعیتهایی ساده و روزمره آغاز میشوند؛ مثل نشستن در یک کافه، گفتوگو با اعضای خانواده یا مواجهه با یک اتفاق کوچک. اما همین موقعیتهای معمولی، بهانهای میشوند برای ورود به دنیای ذهنی شخصیتها و کشف لایههای پنهان احساسات، تردیدها و خاطرات آنها. در برخی داستانها، شخصیتها با خودشان یا نسخهای دیگر از خود روبهرو میشوند و دیالوگهایی شکل میگیرد که مرز واقعیت و خیال را کمرنگ میکند. دغدغههایی مثل ترس از قضاوت دیگران، اضطراب آینده، خاطرات گذشته و جستوجوی معنا در روابط انسانی، در سراسر داستانها جریان دارد. روایتها گاه طنزآمیز و گاه تلخاند و نویسنده با بازیهای زبانی و تصویرسازیهای خاص، فضای ذهنی شخصیتها را به تصویر میکشد. پایانبندی داستانها معمولاً باز است و مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ هویت، انتخاب و تنهایی رها میکند.
چرا باید کتاب تن ها بازی را خواند؟
این کتاب با روایتهایی کوتاه و متنوع، به تجربههای انسانی و دغدغههای ذهنی نسل امروز میپردازد. داستانها با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و روابط پیچیده، فرصتی برای تأمل دربارهٔ تنهایی، هویت و نقش انتخابها در زندگی فراهم میکنند. لحن و فضای داستانها، مخاطب را به دنیای شخصیتهایی میبرد که هرکدام با چالشها و تردیدهای خاص خود دستوپنجه نرم میکنند. مطالعهٔ این مجموعه میتواند برای کسانی که به روایتهای کوتاه و تاملبرانگیز علاقه دارند، تجربهای متفاوت و قابل توجه باشد.
خواندن کتاب تن ها بازی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه فارسی، دوستداران روایتهای معاصر و کسانی که دغدغههایی مانند تنهایی، هویت و روابط انسانی دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال نگاهی تازه به زندگی روزمره و پیچیدگیهای ذهنی شخصیتها هستند، پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب تن ها بازی
فهرست داستانهای اصلی کتاب:- نابخشوده: روایتی از مواجهه با خود و تردیدهای درونی در فضایی کافهای و ذهنی.- فردا: داستانی دربارهٔ انتظار، اضطراب و مواجهه با آیندهای نامعلوم.- ثیآف: پرداختی به خاطرات و تأثیر گذشته بر تصمیمهای امروز.- حد ترخص: روایت مرزهای انتخاب و محدودیتهای فردی.- تنهابازی: داستانی دربارهٔ بازیهای ذهنی و مواجهه با نسخههای مختلف خود.- موازات: بررسی زندگیهای موازی و انتخابهای متفاوت.- ولگرد: نگاهی به سرگردانی و جستوجوی معنا در زندگی شهری.- خیار: داستانی با محوریت خاطرات و حسرتهای گذشته.- ما یک نفر بودیم: تأملی بر هویت جمعی و فردی.- دودکش: روایتی از زندگی روزمره و لحظات تأملبرانگیز در خانواده.هر داستان با زاویه دید و فضای خاص خود، به بخشی از دغدغههای ذهنی و اجتماعی شخصیتها میپردازد و سیر کلی کتاب را در قالب روایتهای کوتاه و متنوع شکل میدهد.
بخشی از کتاب تن ها بازی
«الاغ توی عکس. روی دیوار کافه به نقطهی روبهروش خیره مونده بود و با وقار و متانت؛ زاغسیاه همه رو چوب میزد. همه یعنی هرکسی که میتونست وجود داشته باشه که البته غیر از من و باریستاء کسی توی کافه نبود. سکوت اونموقع از روز برخلاف همهی روزای دیگه که سگ میزد و گربه میرقصید. خیلی مشکوک به نظر میاومد.باریستا پشت کانتر» کنار دستگاه اسپرسوساز روی میز ولو شده بود. دستاش رو تا آرنج توی هم قفل کرده بود و کنج پش رو گذاشته بود روی گوشت قلنبهشدهی ساعدش. صدای خرناس ریز و کمرمقی ازش شنیده میشد. اسپرسوساز هم خیلی سوسکی ناله میکرد.تابستون, توی کافه دم کرده بود. حالا مکه مهمّه چه فصلی از سال باشه؟! کولر خاموش باشه یا بخاری روشن؟ شب باشه با ظهر؟ مهم سکوت مشکوک و خلوتی و سکونی بود که از خیابون تا کافه رو زیر زبونش حل میکرد.با ژست عاقل اندر سفیه به آینهی روی سینهی دیوار زل زده بودم و مواخذه میکردم. میدونستم بالاخره اتفاقی میافته و چیزایی باید تغییر کنن. چون میتونستم آخر این قصّه رو به نفع خودم حدس بزنم و تموم کنم. دادوقال راه انداخته بودم. این جور که بوش میاومد حق با من بود. اصلاً همیشه حق با منه. مگر این که خلافش ابت بشه.»
حجم
۹۵۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۹۵۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه