
کتاب قاصدک
معرفی کتاب قاصدک
کتاب قاصدک (مجموعه شعر سپید) سروده حدیثه اشرفیان مهابادی و منتشرشده توسط نشر ماندگاران، مجموعهای از اشعار معاصر فارسی است که در قالب سپید و با مضامین عاشقانه، اجتماعی و فلسفی سروده شده است. این اثر با نگاهی شاعرانه به جهان پیرامون، دغدغهها و احساسات انسانی را به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قاصدک
کتاب قاصدک مجموعهای از اشعار معاصر است که در آن حدیثه اشرفیان مهابادی با زبانی تصویری و سرشار از استعاره، به بیان احساسات، امیدها، دلتنگیها و دغدغههای انسانی پرداخته است. این کتاب در دورهای منتشر شده که شعر فارسی معاصر، بیشازپیش به بیان تجربههای شخصی و اجتماعی گرایش یافته است. اشعار این مجموعه، گاه عاشقانه و لطیف و گاه اجتماعی و تلخاند و در بسیاری از آنها، عناصر طبیعت مانند باد، باران، قاصدک و درختان، نقش مهمی در انتقال مفاهیم دارند.
شاعر در این اثر، با بهرهگیری از تصاویر بکر و ترکیبهای تازه، تلاش میکند جهان پیرامون و درونی خود را به مخاطب نزدیکتر کند. قاصدک در فضایی میان امید و ناامیدی، تولد و مرگ، عشق و تنهایی حرکت میکند و هر شعر، روایتی مستقل از یک تجربه یا حس است. این مجموعه، نمونهای از شعر فارسی قرن ۱۵ به شمار میآید و باتوجهبه فضای حاکم بر شعر معاصر، میتواند برای علاقهمندان به شعر امروز ایران، جالب توجه باشد.
چرا باید کتاب قاصدک را خواند؟
این مجموعه شعر با تصویرسازیهای زنده و استفاده از عناصر طبیعت، احساسات انسانی را به شیوهای ملموس و قابللمس بیان میکند. کتاب قاصدک برای کسانی که بهدنبال تجربهی زبان شاعرانه و کشف لایههای پنهان احساسات و دغدغههای روزمره هستند، میتواند دریچهای تازه به جهان شعر معاصر بگشاید. اشعار این کتاب، گاه با نگاهی عاشقانه و گاه با رویکردی اجتماعی، به مسائل فردی و جمعی میپردازند و مخاطب را به تامل دربارهی زندگی، عشق، امید و تنهایی دعوت میکنند.
خواندن کتاب قاصدک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، دوستداران مضامین عاشقانه و اجتماعی و کسانی که بهدنبال بیان احساسات و تجربههای انسانی در قالب شعر هستند، مناسب است؛ همچنین برای کسانی که دغدغههایی مانند تنهایی، امید، دلتنگی و جستوجوی معنای زندگی دارند، میتواند همنشین خوبی باشد.
بخشی از کتاب قاصدک
«آرام، روی شانهات مینشینم هوای دلت آفتابی میشود آن بیرون کسی لبخند میزند در دل ابرهای مسافر قند آب میشود کسی پیراهنش را در باد میتکاند به لبهایت میرسم در آغوشم میکشی و بهار با آمدن من از لبهای تو آغاز میشود»
حجم
۵۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۵۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه