
کتاب روایت سروش از سهراب
معرفی کتاب روایت سروش از سهراب
کتاب روایت سروش از سهراب نوشته حمید امیدی (مایاماناس) از سوی مؤسسه آموزشی تألیفی ارشدان منتشر شده است. این کتاب اثری پژوهشی در حوزهی عرفان معاصر و فلسفهی دین است. این کتاب به بررسی و تحلیل پروژهی طرحوارهای بر عرفان مدرن از سروش دباغ میپردازد و با نگاهی انتقادی و تحلیلی نسبت میان عرفان کلاسیک و مدرن را از منظر آثار و اندیشههای سهراب سپهری و دیگر متفکران معاصر واکاوی میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب روایت سروش از سهراب
کتاب روایت سروش از سهراب (خوانشی از پروژهی «طرحوارهای بر عرفان مدرن» سروش دباغ) در فضایی میان فلسفه، عرفان و ادبیات معاصر ایران حرکت میکند و بهطور خاص پروژهی طرحوارهای بر عرفان مدرن از سروش دباغ را محور بحث قرار میدهد. حمید امیدی (مایاماناس)، نویسندهی کتاب، باتکیهبر آثار و اندیشههای سهراب سپهری، مولوی، حافظ، کریشنامورتی، اوشو و دیگران به بررسی تفاوتها و پیوستگیهای عرفان کلاسیک و مدرن میپردازد.
کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است و در آن حمید امیدی تلاش میکند با بهرهگیری از تقسیمبندیهای فلسفی و روانشناختی (مانند تقسیمبندی اوسپنسکی) جایگاه سالک و عارف را در ساحتهای مختلف وجودی تبیین کند. متن کتاب سرشار از ارجاعات به متون عرفانی، اشعار و تجربههای شخصی نویسنده است و در خلال آن به دغدغههای معنوی و فلسفی انسان معاصر پرداخته میشود. روایت سروش از سهراب نه صرفاً شرحی بر آثار سروش دباغ، بلکه تلاشی برای فهم عمیقتر نسبت میان تجربهی عرفانی، زبان، ذهن و زیستجهان انسان مدرن است.
خلاصه کتاب روایت سروش از سهراب
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب با روایت شخصی نویسنده از مواجهه با آثار سروش دباغ آغاز میشود و بهتدریج پروژهی طرحوارهای بر عرفان مدرن را تحلیل میکند. نویسنده با الهام از آثار سهراب سپهری و دیگر شاعران و متفکران به بررسی مفاهیمی چون امر متعالی، تنهایی، غم، مرگ، عشق، هیچستان و ذهنآگاهی میپردازد. در این مسیر تفاوت میان سالک و عارف و مرزهای عرفان کلاسیک و مدرن مورد واکاوی قرار میگیرد. نویسنده با استفاده از تقسیمبندی اوسپنسکی ساحتهای مختلف وجودی انسان را شرح میدهد و جایگاه سپهری و دیگران را در این تقسیمبندی مشخص میکند. کتاب همچنین به نقش زبان، واژه و مفهوم در تجربهی عرفانی و فاصلهگذاری میان ذهن و واقعیت میپردازد. در بخشهایی از کتاب تجربهی تنهایی معنوی و مواجهه با راز و حیرت به عنوان عناصر کلیدی سلوک معنوی مطرح میشود. نویسنده با ارجاع به آثار سروش دباغ، مولوی، بودا و دیگران تلاش میکند نشان دهد که عرفان مدرن چگونه میتواند پاسخی به دغدغههای انسان معاصر باشد و چه تفاوتهایی با عرفان کلاسیک دارد. درنهایت کتاب با تأکید بر اهمیت صداقت، جدیت و تلاش فردی در مسیر سلوک معنوی مخاطب را به تأمل دربارهی نسبت خود با امر متعالی و تجربهی عرفانی دعوت میکند.
چرا باید کتاب روایت سروش از سهراب را خواند؟
این کتاب فرصتی فراهم میکند تا خواننده با یکی از مهمترین پروژههای عرفان معاصر ایران، یعنی طرحوارهای بر عرفان مدرن از سروش دباغ، آشنا شود و نسبت میان عرفان کلاسیک و مدرن را از زاویهای تازه بررسی کند. نویسنده با رویکردی تحلیلی و انتقادی مفاهیم بنیادین عرفان، تجربهی معنوی و جایگاه انسان معاصر را به بحث میگذارد. مطالعهی این اثر میتواند به درک عمیقتر ساحتهای مختلف وجودی، نقش زبان در تجربهی عرفانی و چالشهای سالک معنوی در جهان امروز کمک کند. کتاب با ارجاع به متون و شخصیتهای متنوع امکان مقایسه و فهم بهتر جریانهای فکری معاصر را نیز فراهم میآورد.
خواندن کتاب روایت سروش از سهراب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به فلسفهی دین، عرفان، ادبیات معاصر و پژوهشگران حوزهی معنویت مناسب است؛ همچنین کسانی که دغدغهی فهم نسبت میان سنت و مدرنیته یا تجربهی معنوی در جهان امروز را دارند، میتوانند از این اثر بهره ببرند. برای دانشجویان و پژوهشگران رشتههای فلسفه، الهیات و ادبیات نیز مطالعهی این کتاب مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب روایت سروش از سهراب
«در صفحهٔ ۴۹ از نبض خیس، میرسیم به رمز «درخت»، این که درختان «چند نسل زندگی انسانی را دیدهاند» و درخت «موجودی است نمو کننده (نامی)». این که «درخت نمادی از کنش بیخواهش است؛ و بخشیدن سایه، میوه، چوب، مصادیقی از کنش بیخواهش است» و در حوالی همین صفحات با شواهدی که از اشعار سپهری میآورد به تجربهٔ «تنهایی معنوی» سهراب برمیگردد و به بسط بیشتر آن میپردازد. این جا و در کنار رمزگشاییهای راهگشای سروش از سهراب، در باب رمز درخت، به وجهی از زیبایی رازآمیز و راز زیبایی که در درختان میتوان مشاهده کرد اشاره کنم: درختان با وجود این که تای نظم قابل ردیابی از دید ما نیستند، ولی با وجود این بینظمی ظاهری و پریشانی گیسوها، درخت، وقتی در یک کلیت و گشتالت آنی به دید و به ادراک میآید، همراه است با ادراک نظمی بینظیر، طوری که به تعبیر حافظهٔ آدمی، از آن زلف پریشان کسب جمعیت میکند، و «درخت»ها هم، که در کلیت شاملتر جنگل، در یک آن، در دیده مینشیند، افسونگری آن هزار چندان است.»
حجم
۸۵۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه
حجم
۸۵۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۳۹ صفحه
نظرات کاربران
بسیار عالی