کتاب پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی
معرفی کتاب پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی
کتاب پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی نوشتهٔ جان لچت و ترجمهٔ پیروز ایزدی است. نشر ثالث این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی
جان لچت در کتاب پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی در کنار بررسی اجمالی آثار متفکران، زندگینامهٔ آنان را نیز در اختیار خوانندگان قرار داده است. او در این اثر یک یا چند جنبه از آثار ۵۰ متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی را گاه بهطور مفصل معرفی کرده و به جنبههایی پرداخته که از ساختارگرایی تأثیر پذیرفتهاند. نویسنده با این افکار و اندیشهها درگیر میشود، به مخالفت با آنها میپردازد یا بینش حاصل از آنها را تحسین میکند. در این اثر با سنتهای فکری پدیدارشناسی، ساختارگرایی، «نشانهشناسی، فمینیسم نسل دوم، پسامارکسیسم، مدرنیته/ مدرنیسم، پسامدرنیته/ پسامدرنیسم، آشنا میشوید و اطلاعاتی در باب متفکران هر سنت به دست میآورید. ویراست دوم این کتاب حاوی ده مدخل جدید است دربارهٔ آگامبن، بدیو، برگسون، باتلر، هاراوی، هایدگر، هوسرل، ماتورانا، ویریلیو و ژیژک، همراه با بازنگری اساسی در مدخلهای مربوط به بارت، بنیامین، دلوز، دریدا، کریستوا، لاکان و لیوتار و نیز بازنگری قابل توجه در مدخلهای مربوط به آرنت، بودریار، بوردیو، چامسکی، فروید، فوکو، ایریگاری، لودوف، مرلوپونتی و سِر و افزودن برخی مطالب به آنها و ویرایشهای جزئی در بقیهٔ مدخلها. کلیهٔ مدخلهای ویراست اول به طور کامل بازبینی شده و به ویژه سیستم ارجاعدهی و نیز بخشهای «آثار عمده» و «برای مطالعهٔ بیشتر» روزآمد شدهاند. بنابراین، ویراست دوم به لحاظ محتوا کاملاً متفاوت با ویراست اول است
خواندن کتاب پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب سنتهای فلسفی و علاقهمندان به فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پنجاه متفکر بزرگ معاصر از ساختارگرایی تا پساانسانگرایی
«به شکلی کنایهآمیز (به دلیل پرداختن به سیاست پس از یازدهم سپتامبر)، وضعیت استثنایی یا همان هوموساکر به حاکمیت نیرو میبخشد: آگامبن، به پیروی از آرای کارل اشمیت که آثارش در آخرین کتاب او، حالت استثنایی (۲۰۰۵) تحلیل شده، میگوید حاکم کسی است که میتواند حالت استثنایی را تعیین کند. تناقض حاکمیت در این است که حاکم مانند هوموساکر «هم در داخل و هم در خارج نظم حقوقی قرار دارد». به تعبیر اشمیت، لیبرالیسم نمیتواند ماهیت راستین سیاست را درک کند، زیرا چنین فرض میکند که در کل، نظام حقوقی دربرگیرندهٔ رویدادهای سیاسی خواهد بود و آنها را پیشبینی خواهد کرد و در نتیجه، روابط حقوقی را به شکل غالب روابط سیاسی در خواهد آورد. در اینجا، باید چنین تصور کرد که قوانین اساسی قواعد اصلی رفتار سیاسی را وضع میکنند و سیستم دادگاهها تضمین میکنند که همهٔ طرفها به قانون اساسی پایبند باشند. در صورتی که چنین شرایطی حالت عادی داشته باشد، اثبات ماهیت حاکمیت موضوعیت نخواهد داشت. با وجود این، اشمیت میگوید زندگی سیاسی به همان اندازه که تابع حالتی عادی است که توسط قانون پیشبینی کرده تابع احتمال و امور غیرقابل پیشبینی نیز به شمار میرود. احتمالات و امور غیرقابل پیشبینی مبنای حالت استثنایی را شکل میدهند. حاکم ابتدا باید تصمیم بگیرد در چه مواردی حالت استثنایی وجود دارد و دوم در مورد راهبردهای مقابله با آن ــ از جمله تعلیق فرایندهای قانونی عادی ــ به تصمیمگیری بپردازد، که مهمتر از همهٔ این راهبردها، اعلام وضعیت اضطراری است. بنابراین، نوعی رابطه همبستگی بین حاکم و امر استثنایی وجود دارد. امر استثنایی از خود قدرتی ندارد (زیرا آن را حاکم تعیین میکند)؛ با این حال، بدون امر استثنایی، وجود حاکمیت و حفظ آن غیرممکن میشود. آگامبن، به پیروی از ژان لوک نانسی، برای توصیف این وضعیت به اصطلاح آلمانی «ban» (نفی بلد) متوسل میشود. کسی که به موجب قانون نفی بلد میشود صرفاً از حوزهٔ قانون کنار نهاده نمیشود، بلکه «از سوی قانون رها میشود؛ یعنی در آستانهای قرار میگیرد که در آن زندگی و قانون، و نیز بیرون و درون از یکدیگر تشخیص داده نمیشوند؛ یعنی وضعیتی خطرناک و تهدیدآمیز. در اینجا واقعاً نمیتوان گفت کسی که نفی بلد شده است خارج یا داخل نظم حقوقی قرار دارد». از این رو، قانون هم حاکم را نصب میکند و هم او را خارج از حوزهٔ قانون قرار میدهد. این پارادوکس حاکمیت است.»
حجم
۶۸۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۶۱ صفحه
حجم
۶۸۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۶۱ صفحه