دانلود و خرید کتاب بدون اجازه عبدالرضا صمدی
تصویر جلد کتاب بدون اجازه

کتاب بدون اجازه

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب بدون اجازه

کتاب «بدون اجازه» نوشتۀ عبدالرضا صمدی است و انتشارات امیرکبیر آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب بدون اجازه

کتاب بدون اجازه داستان آموزنده و زیبایی است که با نگاهی جذاب به موضوعات مهمی همچون بخشش، همکاری و احترام به حریم خصوصی دیگران پرداخته است. شخصیت اصلی داستان، خرگوش کوچولو،درخت سیب پرثمر و خوشمزه‌ای دارد که به‌شدت از آن مراقبت می‌کند و حتی اجازه نمی‌دهد دیگران به آن نزدیک شوند. این رفتار خودخواهانه است. او با بی‌اعتنایی به درخواست گنجشک خانم که می‌خواهد فقط به یکی از سیب‌ها نوک بزند، نشان می‌دهد که تا چه حد در حفظ دارایی خود سخت‌گیر است اما با وقوع طوفان، همۀ سیب‌ها بر زمین می‌افتند و خرگوش با واقعیت تلخی روبه‌رو می‌شود؛ او دیگر نمی‌تواند از سیب‌هایش لذت ببرد و متوجه می‌شود که انحصار می‌تواند او را در موقعیت‌های ناگواری قرار دهد. این بخش از داستان بدون اجازه به کودکان می‌آموزد که تنها بودن و نداشتن روحیۀ ‌بخشش ممکن است در نهایت به نتایج ناخوشایند منجر شود.

در نهایت، خرگوش تصمیم می‌گیرد سیب‌ها را بین سایر حیوانات تقسیم کند. این تصمیم نه‌تنها نشانه‌ای از رشد شخصیتی او است، بلکه همچنین درس مهمی دربارۀ  بخشش را به بچه‌ها منتقل می‌کند. کتاب بدون اجازه با داستانی ساده و زیبا، فضایی را برای آموختن ارزش‌های انسانی ایجاد می‌کند. این کتاب به کودکان یادآوری می‌کند که بدون اجازه به دارایی‌های دیگران دست نزنند و همچنین اهمیت بخشش  را در زندگی اجتماعی به تصویر می‌کشد. داستان بدون اجازه با بیانی ساده و قابل‌فهم، به کودکان کمک می‌کند تا به ارزش‌های انسانی و اجتماعی پی ببرند و درک کنند که با محبت و دست‌ودل‌بازی می‌توانند دنیای بهتری بسازند.

خواندن کتاب بدون اجازه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان دبستانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب بدون اجازه

«خرگوش کوچولو یک درخت سیب داشت. درختش پر از سیب‌های سرخ بود. خرگوش کوچولو درخت سیبش را خیلی دوست داشت. از صبح تا شب از درختش نگهداری می‌کرد. اجازه نمی‌داد کسی به درختش نزدیک بشود. یک روز گنجشک خانم پرپرزنان به درخت خرگوش کوچولو نزدیک شد. جیک‌جیکی کرد و گفت: به‌به چه سیب‌های خوش‌رنگی. فکر می‌کنم خیلی‌خیلی خوشمزه باشند. نگاهش که به خرگوش کوچولو افتاد گفت: اجازه می‌دهی به یکی از سیب‌ها نوک بزنم؟ خرگوش کوچولو اخم کرد و گفت: نه اجازه نمی‌دهم! همۀ این سیب‌ها مال خودم است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۰۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

حجم

۸۰۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

قیمت:
۱۴,۴۰۰
تومان