دانلود رایگان کتاب مشاوره ازدواج ام.استنلی بوبین ترجمه زهرا تدین

معرفی کتاب مشاوره ازدواج

«مشاوره ازدواج» نوشته ام.استنلی بوبین از مجموعه مطالعه در وقت اضافه است. زمان تقریبی مطالعه: ۱ دقیقه
benji2072
۱۳۹۶/۱۲/۱۶

داشتم نظرات رو میخوندم و یک مطلب برام جذاب بود. آدما وقتی منظورت رو نمیفهمن مهم نیست تو کی هستی و تاحالا چیکارا کردی... مهم اینه چون نفهمیدنت حتی یک ستاره هم بهت نمیدن. *یا حق*

Nika
۱۳۹۷/۰۵/۲۶

از اول هر چه باشد تا آخر هم همان میماند! گاهی "تغییر" بی معنی ترین واژه ی دنیاست اکثرِ آدمهایی که میگویند عوض میشوم نه تنها عوض نمیشوند بلکه همانی هم که بودند را یادشان میرود! درست مثلِ لباسی که فروشنده غالبمان کرده و سالهاست

- بیشتر
sorena
۱۳۹۷/۰۸/۱۵

نکته ک جالبه پایان داستان جمله خانم ک میگه ،ادما عوض نمیشن ،پس چرا اون مرد رمانتیکی ک ابتدا در شروع داستان باهاش اشنا شدیم تغییر کرد شد این ادم تغریبا بی احساس،یا اصلا از اول اینطور نبود ، تخیلات

- بیشتر
Zahra Yasi
۱۳۹۶/۰۷/۰۳

جالب و آموزنده زن در میان حرف هایش به مشاور گفت :انگار من اثاث خانه ام در حقیقت هم ،این خانم، اثاث خانه است،چون هیچ حرف و احساسی رو به همسرش منتقل نمیکنه رمز پویایی و شادابی و دوام یک زندگی:حرف زدن و

- بیشتر
نیکان
۱۳۹۷/۰۴/۱۹

قضیه اینجاست که وقتی رابطه مون با عزیزانمون دچار مشکل میشه ؛ میشینیم و به خاطر ازدست دادنشون مرثیه میگیم اما حاضر نیستیم برای نجات رابطه مون تلاشی بکنیم به این بهانه که قرار نیست چیزی تغییر کنه

خداداد
۱۳۹۶/۱۱/۲۴

جالب بود مخصوصا آخرش که گفت آدما که عوض نمیشن درصورتی که خودش از عوض شدن رفتار همسرش ناراحت بود.

Rima_84
۱۳۹۹/۰۷/۲۱

واقعا پر مفهوم بود، اگه آدما عوض نمیشدن شوهره مثل قبل رمانتیک بود منظور این داستان خیلی واضح بود

mohsen
۱۳۹۶/۱۲/۲۶

ادمها عوض نمیشن تکراری میشن ایکاش هیچ وقت برای هم تکراری نمیشدیم ...

Leyla Siami
۱۳۹۹/۰۷/۰۲

اینکه معتقد هست آدما عوض نمیشن اما از عوض شدن شوهرش شاکی هست ! وحاضر نیست با شوهرش درد دل کنه اما دنبال درمان میگرده بتنهایی بدون حضور منشا درد! تلنگری هست به ما 👏

Fereshte
۱۳۹۶/۰۸/۲۹

اتفاقا این داستان خیلی از زندگی های مشترک میتونه باشه مشاوران زیاد با این مسائل روبه رو میشن افراد اغلب بعد مدتی از ازدواج احساس میکنن که طرف مقابلشون دیگه آدم سابق نیست دیگه مثل اوایل بهشون احساس نداره" تا حدی" این

- بیشتر
«چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!»
(:Ne´gar:)
مشاوره ازدواج مشاور شروع کرد: «خوب، فکر می‌‌کنید ازدواج شما به بن بست رسیده؟» زن آهی کشید و گفت: «اون همون مردی نیست که باهاش ازدواج کردم. اون اول‌ها خیلی رمانتیک بود. همیشه برام گل می‌‌خرید. در ماشین رو برام باز می‌‌کرد و به طور شگفت‌انگیزی نوازشم می‌‌کرد». زن داشت خاطراتش رو پاک می‌‌کرد. ـ اما حالا تمام وقتش رو با دوستاش می‌‌‌گذرونه، آبجو می‌خوره و فوتبال نگاه می‌کنه. وقتی هم که خونه ست می‌شینه جلوی تلویزیون و انتظار داره مثل یه خدمتکار حاضر به خدمت کنارش وایسم. انگار که من اثاث خونه‌ام. اصلاً نمی‌فهمم چه اتفاقی افتاده! زن ساکت شد و صورتش رو با دستاش پوشوند. مشاور بعد از سکوت کوتاهی پرسید: «هیچ وقت به شوهرتون گفتید که چه احساسی دارید؟» زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: «چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!»
:-)
زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: «چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!»
hojjat
«هیچ وقت به شوهرتون گفتید که چه احساسی دارید؟» زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: «چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!»
ati
مشاور شروع کرد: «خوب، فکر می‌‌کنید ازدواج شما به بن بست رسیده؟» زن آهی کشید و گفت: «اون همون مردی نیست که باهاش ازدواج کردم. اون اول‌ها خیلی رمانتیک بود. همیشه برام گل می‌‌خرید. در ماشین رو برام باز می‌‌کرد و به طور شگفت‌انگیزی نوازشم می‌‌کرد». زن داشت خاطراتش رو پاک می‌‌کرد. ـ اما حالا تمام وقتش رو با دوستاش می‌‌‌گذرونه، آبجو می‌خوره و فوتبال نگاه می‌کنه. وقتی هم که خونه ست می‌شینه جلوی تلویزیون و انتظار داره مثل یه خدمتکار حاضر به خدمت کنارش وایسم. انگار که من اثاث خونه‌ام. اصلاً نمی‌فهمم چه اتفاقی افتاده!
.
تمام وقتش رو با دوستاش می‌‌‌گذرونه، آبجو می‌خوره و فوتبال نگاه می‌کنه. وقتی هم که خونه ست می‌شینه جلوی تلویزیون و انتظار داره مثل یه خدمتکار حاضر به خدمت کنارش وایسم. انگار که من اثاث خونه‌ام. اصلاً نمی‌فهمم چه اتفاقی افتاده! زن ساکت شد و صورتش رو با دستاش پوشوند. مشاور بعد از سکوت کوتاهی پرسید: «هیچ وقت به شوهرتون گفتید که چه احساسی دارید؟»
شهـــ گمنام ــــید
زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: «چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!»
نویسنده‌کوچك.
مشاور بعد از سکوت کوتاهی پرسید: «هیچ وقت به شوهرتون گفتید که چه احساسی دارید؟» زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: «چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!»
afsaneh_&_fatemeh
آدما که عوض نمی‌شن!»
فرزانه
زن آهی کشید و گفت: «اون همون مردی نیست که باهاش ازدواج کردم. اون اول‌ها خیلی رمانتیک بود. همیشه برام گل می‌‌خرید. در ماشین رو برام باز می‌‌کرد و به طور شگفت‌انگیزی نوازشم می‌‌کرد». زن داشت خاطراتش رو پاک می‌‌کرد. ـ اما حالا تمام وقتش رو با دوستاش می‌‌‌گذرونه، آبجو می‌خوره و فوتبال نگاه می‌کنه. وقتی هم که خونه ست می‌شینه جلوی تلویزیون و انتظار داره مثل یه خدمتکار حاضر به خدمت کنارش وایسم. انگار که من اثاث خونه‌ام. اصلاً نمی‌فهمم چه اتفاقی افتاده! زن ساکت شد و صورتش رو با دستاش پوشوند. مشاور بعد از سکوت کوتاهی پرسید: «هیچ وقت به شوهرتون گفتید که چه احساسی دارید؟» زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: «چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!»
bezzad

حجم

۴٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱ صفحه

حجم

۴٫۲ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱ صفحه

قیمت:
رایگان