دانلود و خرید کتاب قضاوت عجولانه حدیث میرآبادی
تصویر جلد کتاب قضاوت عجولانه

کتاب قضاوت عجولانه

معرفی کتاب قضاوت عجولانه

کتاب «قضاوت عجولانه» نوشتۀ حدیث میرآبادی و هلنا میرآبادی است و انتشارات فکرونه آن را منتشر کرده است. قضاوت عجولانه، داستانی متفاوت و جالب دربارۀ پیش‌داوری است که برای ردۀ سنی کودکان و نوجوانان نوشته شده است.

درباره کتاب قضاوت عجولانه

بسیاری از کودکان به خواندن و نوشتن علاقه نشان می‌دهند. برای نویسندگی محدودیت سنی وجود ندارد و کودکان و نوجوانان هم می‌توانند داستان‌های زیبا خلق کنند. شاید کودکان و نوجوانان در سنین پایین هنوز تجربۀ چندانی از زندگی نداشته باشند یا عمق زندگی را هنوز به‌خوبی درک نکرده باشند؛ اما تجربیات روزمرۀ زندگی‌شان با چاشنی تخیل می‌تواند منجر به نوشتن قصه‌های جذاب شود. حدیث میرآبادی و هلنا میرآبادی جزو همین نویسندگان هستند. نویسندگان کتاب قضاوت عجولانه با زبانی ساده، ‌روان و کودکانه قصۀ زوجی را روایت می‌کنند که فرزندی ندارند. ماریا همسر سیمون، زنی است که در مورد همه‌چیز خیلی زود قضاوت می‌کرد و بعد پشیمان می‌شد. یک روز سیمون میمون بازیگوشی از بازار می‌خرد و آن را به همسرش ماریا هدیه می‌کند. آمدن میمون به خانۀ آن ها خیلی چیزها را عوض می‌کند. کتاب قضاوت عجولانه به‌خوبی توانسته از طریق قصه‌ای شیرین به موضوع پیش داوری در زندگی بپردازد.

انتشارات فکرونه بستری را برای علاقه‌مندان به‌ویژه کودکان و نوجوانان فراهم کرده است تا با دریافت آسان مجوز نشر از وزارت ارشاد کتابشان را تولید کنند. آن‌ها همچنین پس از تجاری‌سازی کتابشان می‌توانند با همکاری تیم ویراستار و تصویرگر فکرونه، کتاب‌ها را به یک اثر ملی تبدیل کنند تا علاوه بر ثبت در کتابخانۀ ملی، در کتاب‌فروشی‌ها نیز قابل‌فروش باشد.

خواندن کتاب قضاوت عجولانه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان، نوجوانان و علقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب قضاوت عجولانه

«در زمان‌های قدیم، در یک روستای زیبا، یک زن و شوهر به نام ماریا و سیمون زندگی می‌کردند. ماریا همسر خوبی بود؛ اما یک ویژگی بد داشت. او خیلی زود و عجولانه درباره همه چیز قضاوت می‌کرد و خیلی سریع متوجه می‌شد که خطا کرده و احساس پشیمانی می‌کرد. چند سال از زندگی مشترک آنها می‌گذشت؛ اما این خانواده صاحب فرزند نمی‌شدند. ماریا از این موضوع بسیار افسرده و غمگین شده بود. سیمون که نمی‌توانست ناراحتی همسرش را تحمل کند، تصمیم گرفت بچه‌میمونی خریداری کرده و به همسرش هدیه بدهد، تا با آن کمی سرگرم شود و غصه‌هایش را فراموش کند. او به بازار رفت و بچه‌میمون بامزه‌ای را خرید و با خود به خانه آورد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴ صفحه

حجم

۹٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴ صفحه

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان