کتاب بوی پرتقال
معرفی کتاب بوی پرتقال
کتاب الکترونیکی بوی پرتقال نوشتۀ سعید علی عسگری است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است. کتاب بوی پرتقال، مجموعه ای از اشعار سعید علی عسگری است.
کتاب بوی پرتقال
در اعماق وجود هر شاعری زبانی نهفته که با زبان روزمره فاصله دارد. این زبان، زبانی است که با نجواهای درونی و لایههای پنهان ذهن شاعر پیوند خورده و در قالب کلماتی که گاه بهسختی قابل تفسیرند، خود را نمایان میسازند. شاعر در هر بیت و مصرعی که میسراید، دنیایی از معانی را در میان خطوط و فواصل کلمات میپندارد و خواننده را به چالش میکشد تا در میان این پیچ و خمها، معنای واقعی شعر را کشف کنند.
زبان حال شاعر، زبانی است که در آن هر واژه و هر ترکیب دارای وزن و ارزشی است که فراتر از معنای لغوی خود، به دنبال انتقال حسی عمیق و ناب است. این زبان، زبانی است که در آن سکوتها گاهی فریادهایی هستند در جستجوی شنیدهشدن و فریادها زمزمههایی هستند به دنبال فهمیدهشدن.
درک این زبان مستلزم غوطهورشدن در اقیانوسی از احساسات و تجربیات است که شاعر در طول حیات خویش جمعآوری کرده و حالا در قالب شعر به اشتراک میگذارد. این درک، نیازمند توانایی خواندن میان خطوط و شناخت نمادهایی است که شاعر برای بیان دنیای درونی خود به کار میبرد.
شعر برای هر شاعر به روزنهای مانند است که وی از آنجا به دنیا مینگرد و موقعیت اطراف را با تمام گرمی و سردیاش موافق چشماندازش به تصویر میکشد. فردیت ایجاد از همینجا سرچشمه دارد. هر شاعری صاحب روزنۀ خود است و از آن به تماشای دنیا نشسته است و برداشت خویش را طبق توانش روی کاغذ میآورد. کتاب بوی پرتقال شامل مجموعه اشعار سعید علی عسگری میشود که با زبانی لطیف و زیبا بیان شده است.
خواندن کتاب بوی پرتقال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به شعر فارسی معاصر مناسب است.
بخشی از کتاب بوی پرتقال
«در حوالی لبانت شربت گل ریخته
زندگی مردمانی را که درهم ریخته
امشب اینجا بزم و نخجیر تمام عالم است
یا که در رویت کمانی در کمان ها ریخته؟
باید این نقاش دنیا را هزار احسنت گفت!
وای من! در موی او شهری به هم آمیخته
در الفبای دهانش جای هیچ انکار نیست
سی و اندی دانه از الماس عالم ریخته
کاش میشد من درون سینه اش ساکن شوم!
در درون سینه اش رنگ شقایق ریخته
عالمی را مست بوی یاس و نرگس میکند
آن که در دنیای من رؤیای دریا ریخته
چشم هایش را نگویم، همچو یک ظرف عسل!
در درون کاسۀ شیری چه زیبا ریخته
من همین دیشب دلم را صاف و صوفش کرده ام
صبح فردا با نگاهی باز درهم ریخته
من دلم میمیرد آخر، گر ننوشم جرعه ای
از همان شهدی که از جام نگارم ریخته...»
حجم
۴۷۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه
حجم
۴۷۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه