کتاب من و مامان بزرگم
معرفی کتاب من و مامان بزرگم
کتاب الکترونیکی من و مامان بزرگم نوشتۀ نیکا احسانی است و انتشارات حامیان آن را منتشر کرده است. کتاب من و مامان بزرگم، شامل داستان کودکانهای با محوریت موضوع رابطه بین مادربزرگ و نوۀ کوچکش است.
درباره کتاب من و مامان بزرگم
یافتن بهترین کتاب کودک یکی از مشغلههای ذهنی والدین محسوب میشود؛ چرا که کودکان با کمک کتابهای کودکانه میتوانند به درک و رشد بهتری برسند. زمانی که صبحت از خرید کتاب کودک میشود منظور فقط کتاب داستان کودک یا کتاب قصههای کودکانه نیست، بلکه این مجموعه کتاب شعر کودک، کتاب علمی کودک و... را هم در برمیگیرد که بسیار مهم هستند.
قبل از هر اقدامی باید بدانید برای چه کسانی میخواهید کتاب بخرید و بر اساس گروه سنی او اقدام کنید. بهعنوانمثال اگر برای کودکی ۱۰ساله دنبال کتاب هستید، با جستوجوی بهترین کتاب برای کودکانه ۱۰ساله میتوانید مشکل خود را حل کنید؛ اما فراموش نکنید گروه سنی کتابهای کودک بسیار مهم است. در مجموع، کتاب کودک با تصویر بسیار مورد استقبال قرار میگیرد؛ چرا که رنگها کودکان را به خود جذب میکنند. در ادامه با این تقسیمبندی گروه سنی کودکان آشنا میشوید:
گروه الف: سالهای قبل از دبستان
گروه ب: کلاسهای اول، دوم و سوم دبستان
گروه ج: کلاسهای چهارم، پنجم و ششم دبستان
رابطه نزدیک بین پدربزرگ و مادربزرگ و نوهها برای سلامتی و رفاه هر دو طرف سودمند است. پدربزرگ و مادربزرگ پذیرش، صبر، عشق، ثبات، خرد، سرگرمی و حمایت را برای نوههای خود فراهم میکنند. این به نوبه خود تأثیرات مثبتی بر سلامت کودک دارد. کودکانی که با نزدیکی عاطفی بیشتری به پدربزرگ و مادربزرگ خود بزرگ میشوند، در بزرگسالی کمتر دچار افسردگی میشوند. برای پدربزرگها و مادربزرگها نیز، رابطه نزدیک با نوههایشان میتواند عملکرد مغز را تقویت کند، در برابر افسردگی محافظت کند و طول عمر آنها را افزایش دهد. یکی از راههای تقویت رابطه کودک با مادربزرگ میتواند خواندن کتابهایی با این مضمون باشد. کتاب من و مامان بزرگم، شامل داستان کودکانهای با محوریت موضوع رابطه بین مادربزرگ و نوۀ کوچکش است.
خواندن کتاب من و مامان بزرگم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کودکان بالای ۷سال مناسب است.
بخشی از کتاب من و مامان بزرگم
«من هروقت و هر روزي که پیش مامانی بودم، اون روز عالی بوده. من، مامانی و بابایی رو از همه بیشتر دوست دارم. چون اونها خیلی با من خوش اخلاق هستند. پدر بزرگم الان از دنیا رفته. خدا رحمتش کنه. یک روز ما رفتیم مسافرت و بعدش مامانی بهم گفت: «بابایی خیلی با تو خوب بود. وقتی هم که ناراحت بودي، بهش میگفتی برام چیپس و پفک بخر. او هم برات میخرید»
یک روز با مامانی رفتیم آشغالها رو بندازیم توی سطل زباله که یکهو یک سگ پارس کرد. مامانی افتاد زمین و من بلندش کردم. بعد هر دوی ما زدیم زیر خنده...»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه