دانلود و خرید کتاب کتاب کوچک عشق...! زینب گرزالدین
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب کتاب کوچک عشق...! اثر زینب گرزالدین

کتاب کتاب کوچک عشق...!

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب کتاب کوچک عشق...!

کتاب کتاب کوچک عشق...! نوشتۀ زینب گرزالدین در انتشارات طلایه به چاپ رسیده است. این کتاب، متن‌هایی کوتاه دربارۀ عشق رمانتیک و هجران است.

درباره کتاب کتاب کوچک عشق...!

کتاب کوچک عشق...! متن‌های کوتاه تک صفحه یا دو صفحه‌ای دارد که خطاب به معشوق هستند. معشوقی که غایب است، معشوقی که چشم‌به‌راه دارد. نویسنده در این متن‌ها، عشق ناکام خود را فاش می‌کند و می‌گوید انتهای جادۀ عشق نرسیدن است؛ اما همچنان امیدوار است. امیدوار به اینکه معشوق برمی‌گردد. او منتظر نشسته است شاید تا آخرین لحظۀ عمر.

کتاب کتاب کوچک عشق...! همۀ کسانی را که در زندگی‌شان، حتی یک بار،عشق فراموش‌نشدنی یا رابطه‌ای ماندنی را لمس کرده‌اند، شیفتۀ خود می‌سازد.

خواندن کتاب کتاب کوچک عشق...! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران کتاب‌های عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کتاب کوچک عشق...!

«تو در میان باور مردک و هجوم چشمان هم، قصه‌ی رفتن سر دادی... انگار محبت ثانیه‌ها و عقربک‌ زمان همه قصه رفتن تو را باور کردند، اما من، چاره‌ای جز باور کردن این حقیقت نداشتم... تو رفتی و مرا در میان تمسخرها و پوزخندهای مردم به جا گذاشتی!!! آری تو رفته بودی و دیگر مال من نبودی... هر چه خودم را در میان خوش‌بینی‌ها گم می کردم، اما صدایی مرا به رفتن تو فرا می خواند... من امید داشتم که تو را می‌یابم و بار دگر مال من می‌شوی!!! سال‌ها چشم به راهت بودم، هر روز در جای قرار همیشگی قدم می‌زدم تا شاید تو را بیایم!!! اما هیچ نشانی از تو نبود، من بودم و باورهای خویش... اما پس از سال‌ها چشم به راهی تو را در میان پارک و نیمکت آرزوهامان یافتم... چشمانم از خوشحالی اشک‌ها را روانه‌ی گونه می‌کردند، پاهایم من را به سوی تو فرا می‌خواند... به سویت دویدم... تو با گلی سرخ نشسته و خنده بر لب داشتی. اما انگار من دیر آمده بودم... در کنارت یار دگر بود... آری تو باز هم مرا رها کردی در میان هجوم چشمان خود با آن غریبه... آری آن خنده و آن گل سرخ برای من نبود، بلکه به دیگری تعلق یافته بود... پاهایم در یک جا میخکوب شده بودند و اشک‌ها باعث شده بودند تا دگر تو را نبینم... فقط متوجه شدم که دیگر دستان گرمت دستان سرد مرا پذیرا نیست، بلکه دستان دیگری را پذیراست...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۱۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۴۱۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰
۵۰%
تومان