کتاب لطفا خودت باش
معرفی کتاب لطفا خودت باش
کتاب لطفا خودت باش نوشتهٔ اما رید تورل و ترجمهٔ هانیه آزادی است. نشر برگ و باد این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب خودِ واقعی شما.
درباره کتاب لطفا خودت باش
کتاب لطفا خودت باش (Please yourself) که ۱۱ فصل دارد، کاری میکند تا بتوانید بیشتر با جوهر وجودی خودتان روبهرو شوید، خودبودن را تمرین کنید و واقعی باشید؛ مسئلهای که گفته شده است این روزها بسیار از آن فاصله گرفتهایم. عنوان فصلهای کتاب حاضر عبارت است از « چهار پروفایل خشنود کردن»، «خشنود کردن در دوستیها»، «خشنود کردن به عنوان والدین»، «خشنود کردن در موقعیتهای خاص»، «خشنود کردن به عنوان یک زن» و... .
خواندن کتاب لطفا خودت باش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب لطفا خودت باش
«من طیفی از الگوهای خشنود کنندگی را در مردانی که با آنها کار میکنم میبینم، اما آنها همیشه بهاندازه کلیشههای زنانهای که مدتها رنج میبرند، در حال چرخش هستند و خود را تحقیر میکنند، آشکار نیستند، اگرچه اینها هم قطعاً وجود دارند. گاهی اوقات برای راضی کردن قبیله همنوعان خود، یک مرد باید فعالانه رفتار خوبی نداشته باشد. او باید در دوستیهایی شرکت کند که بر اساس مسخره بازی، تهمت زدن و رقابت باشد. در کار، او باید بی رحم و چالش برانگیز، بدون نیاز یا آسیب پذیری باشد. در خانوادهاش باید محافظت کند، تامین کند و مشکل را حل کند. کدهای متفاوت از استادان مختلف، اما اغلب با یک جنبه مشترک: عدم اجازه برای احساس. در عوض، او فقط باید فکر کند یا راه خود را در زندگی طی کند. او باید قوی، موفق و مورد احترام باشد. او باید مطمئن، قاطع و هدایتگر باشد. در برخی موارد، او حتی باید برای به دست آوردن مسیرش ناسازگار باشد. چرخشی متفاوت در مورد خشنود کنندگی اما به همان اندازه مبتنی بر ترس از شکست و طرد قبیله است.
اکنون همچنین به او گفته میشود که باید «امتیاز خود را بررسی کند» و مطمئن شود که ناخواسته بر زنان اطرافش تسلط ندارد. لازم است، بله، اما غم انگیز و تا حدودی تقلیل دهنده، با توجه به این امتیاز، محصول همان سیستم مردسالارانه است که برای قرنها مردان را از نظر عاطفی محدود کرده است. پسربچههایی که از این کد پیروی میکنند و یاد میگیرند آسیبپذیریهای خود را دفن کنند، میتوانند وقتی بزرگ میشوند به نسخههای ترسناکتر و خطرناکتری از خود تبدیل شوند، اما هنوز هم میدانند که چگونه نیازهای خود را از طریق اجبار و کنترل برآورده کنند. مخصوصاً وقتی با دختربچههای بزرگی ملاقات میکنند که به آنها آموزش داده شده بود که از درگیری بترسند و تبدیل به زنانی شدند که قادر به ابراز خشم و یا مقابله با ظهور آن در دیگران نیستند.
من مردان بسیاری را میبینم که با میل به راضی نگه داشتن دیگران دست و پنجه نرم میکنند، اغلب در اولین روابط خود به نوعی شکست میخورند و در بزرگسالی توانایی ایجاد روابط سالم را ندارند.
ادریس
ادریس سعی میکرد مردم را راضی نگه دارد. او میخواست مرد خوبی باشد، باعث افتخار خانوادهاش شود و در کار موفق باشد. او سخت کار میکرد و از کارش لذت میبرد، آخر هفتهها ورزش میکرد و با دوستانش معاشرت میکرد. همانطور که اغلب در مورد مردانی که من با آنها کار میکنم، همه چیز خوب بود تا روزی که همه چیز به هم ریخت. رمزی که او همیشه دنبال میکرد، برای پنهان کردن احساساتش و کاهش نیازهایش، وقتی در زندگی زناشویی خود دچار بحران شد، او را ناکام گذاشت و راهی برای کنار آمدن نداشت. بدون نقشههایی که برای پیمایش معنادار پریشانی عاطفی به آن نیاز داشت، فقط میتوانست حواس خود را از درد منحرف کند و در وضعیت پیچیده خود ویرانگری قرار گیرد.
او به درمان آمد زیرا سرانجام زندگیاش از هم پاشیده بود. او گرفتار رابطه فرازناشویی شده بود و با وجود اینکه همسرش میخواست همه چیز را حل کند، او احساس میکرد که نمیتواند به عقب برگردد. او مدتی سعی کرده بود که هر دو زن را راضی نگه دارد، وجود هر یک را برای دیگری انکار میکرد، شبکهای از دروغها را میچرخاند که او را در یک بن بست چسبنده به دام انداخته بود. در نهایت، او انتخاب کرد و از خانهای که با همسرش بود، نقل مکان کرد و به تنهایی به یک آپارتمان رفت. همسرش، خشمگین بود. همسرش برای او ایمیلهایی میفرستاد و میخواست که در این مورد تجدیدنظر کند. برای کسی که قرار نبود روی کسی تاثیر بگذارد، این یک فاجعه بود، اما این اولین باری نبود که با تلاش برای پنهان کردن حقیقت، همه را شکست میداد.»
حجم
۲۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۲۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه