کتاب خلق تیم های هوشمند با کوچینگ
معرفی کتاب خلق تیم های هوشمند با کوچینگ
کتاب خلق تیم های هوشمند با کوچینگ نوشتهٔ آن رود و مریتا فریجون و ترجمهٔ محمدرضا ترابیان اصفهانی و امیرمهدی ترابیان اصفهانی و ستوده ترابیان اصفهانی است. انتشارات گیوا این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی درمورد سیستم ارتباط هوشمند.
درباره کتاب خلق تیم های هوشمند با کوچینگ
به زبان ساده میتوان گفت کوچینگ فرایندی است که عملکرد و کارآیی فرد را بهبود میبخشد و بیشتر بر روی حال تمرکز دارد تا اینکه بخواهد به گذشته یا آیندهٔ دور بپردازد. کوچینگ یعنی کمک به توانمندسازی انسانها تا با طراحی چشمانداز بزرگ زندگی خود، بتوانند اهداف مثبت خود را کشف و شناسایی کرده و آنگاه در جهت تحقق آن گام عملی بردارند. کتاب خلق تیم های هوشمند با کوچینگ که ۱۳ فصل دارد، سومین جلد از مجموعهٔ «کتب کوچینگ» است. این کتاب را یک مشاور مدیریت بینالمللی و مربی تیم اجرایی که برنامههای توسعهٔ تیم و رهبری را برای سازمانهای جهانیْ توسعه و ارائه میکند و یک مربی و نویسندهٔ برنامهٔ آموزشی ICF، مربی سازمان و سیستمهای ارتباطی و مدیرعامل و بنیانگذار شرکت سی آر آر گلوبال (CRR Global Inc) نوشتهاند. آن رود (Anne Rød) و مریتا فریجون (Marita Fridjhon) در این کتاب به موضوعاتی پرداختهاند که درمورد هوشمندسازی ارتباط و قدرتبخشی به ارتباطها در تیم، حرفها و نکات ارزشمندی را مطرح کرده است. این کتاب داستانها و تجربیات رهبران و افرادی را که با آنها کار کردهاند، چالشهایی که با آنها روبرو بودهاند و تغییراتی که با توسعهٔ RSI ایجاد شده است، به اشتراک گذاشته است. دو نویسنده، ابزارها و تمرینهایی را معرفی کردهاند که میتوان از آنها برای توسعهٔ این نوع هوش در تیم استفاده کرد.
خواندن کتاب خلق تیم های هوشمند با کوچینگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد خلق تیمهای هوشمند با کوچینگ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خلق تیم های هوشمند با کوچینگ
«آگاهی از سیستمها
قابلیتی که بزرگترین تفاوت را در اثربخشی یک تیم ایجاد میکند، توانایی اعضای آن برای ارتباط با تیم، به عنوان یک سیستم کامل به جای گروهی از افراد است. به منظور توسعه یک فرهنگ با عملکرد بالا، یک رهبر و تیم او، باید آگاه، پاسخگو، مسئول، هدفمند و مسئول پویایی سیستم تیم، باشند. این تیم، تمرکز خود را از تعاملات ۱: ۱ بین چندین عضو تیم، به عمل و برقراری ارتباط به عنوان یک سیستم کامل، تغییر خواهد داد و به نیازها و مشارکت همه اعضای تیم احترام میگذارد. با دسترسی به اطلاعات و شناخت از موجودیت تیم، یک هوش جمعی متفاوت، در دسترس قرار میگیرد که میتواند پتانسیل تیم را متحول کند. در طول تعاملات تیمی، اعضای تیم در مورد "ما" و " به ما" صحبت میکنند، نه "شما" و "من". آنها مشاهده، درک و شناسایی با سیستم تیمی را تمرین میکنند.
تغییر هولونیک
یکی دیگر از ظرفیتهای کلیدی، توانایی دیدن سیستم بزرگتر است. این موضوع، شامل آگاهی نظام مند و ساختاری است که تیم را قادر میسازد، خود را به عنوان بخشی از یک سیستم بزرگتر ببیند. تامل کردن و مشاهده مجموعههای درون سیستم را یک تغییر هولونیک مینامند. به جای تمرکز روی یک شخص، به دو نفر با هم نگاه میکنیم. به جای تماشای گروهی از افراد، ما یک تیم را میبینیم. ما تمرکز را از نیازهای بخش خود، به نیازهای سازمان تغییر میدهیم. ما نقش سازمان خود را از چشم انداز و دیدگاه اجتماعی مینگریم. با تغییر تمرکز از افراد به روابط بین سیستمها، ما به وضوح به نقشها و عملکردهای وابسته خودمان میپردازیم و درک نیازها و مشارکتهای خود را افزایش میدهیم.
تنظیمات زمینه ای
هر سیستم تیمی، در چارچوب و قاعده زمینهای کار میکند، اعم از اقتصادی، اخلاقی، قانونی، زیست محیطی و غیره. این پارامترها هم بر فرهنگ تیم و هم بر عملکرد آن تأثیر میگذارد. اجرای این کار در محدودههای ثابت، میتواند خسته کننده و دشوار باشد از طرفی انرژی زیادی صرف تلاش برای تغییر آنها میشود. برداشتهای متفاوت از چارچوبها و ساختارها نیز میتواند، منجر به گلایه و بحث بی نتیجه شود. آگاهی از چارچوبهای زمینهای، که تیم میتواند در آن فعالیت کند، برای انتظارات مدیریت و انرژی، حیاتی است. با شفاف سازی اینکه چه چیزی ثابت است و چه چیزی میتواند تحت تأثیر قرار گیرد، منابع جمعی به طور هدفمندتری هدایت میشوند. این موضوع، شکایات و انرژی تلف شده را محدود میکند و هوش جمعی تیم را در یافتن راه حلهایی برای آنچه هست، درگیر میکند.
فرصت دادن
صرف نظر از اینکه آیا ما بخشی از آن هستیم یا برای کار با آن، وارد شده ایم، کار با یک تیم، میتواند چالش برانگیز باشد. حمایت و داشتن نظرات، ممکن است طبیعی باشد، اما انجام این کار، به شدت بر سیستم تیمی، تأثیر میگذارد، بخشهایی از آن را به حاشیه میبرد یا حتی، توانمندی آن را از بین میبرد. بنابراین بسیار ضروری است که احساسات خود را مدیریت کنیم، از تعاملات فردی و نحوه تأثیرگذاری بر یکدیگر، آگاه باشیم. با یادآوری اینکه، همه اعضای تیم، حامل اطلاعاتی هستند که چیزی را در مورد سیستم ما بیان میکنند، تیم میتواند کنجکاو بماند و یک آینه خیالی (الگوی غیر واقعی)، برای کمک به مشاهده و درک آنچه در سیستم میخواهد اتفاق بیفتد، را تصور کند.»
حجم
۳۹۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه
حجم
۳۹۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه