دانلود و خرید کتاب پنجاه نگاه رویا اشراقی جزی
تصویر جلد کتاب پنجاه نگاه

کتاب پنجاه نگاه

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پنجاه نگاه

کتاب پنجاه نگاه نوشتهٔ رویا اشراقی جزی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب پنجاه نگاه

شعر نو فارسی با وانهادن قالب‌های شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری به‌وجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر می‌دهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریان‌های اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و به‌لحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است. معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم می‌کنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندیاری) می‌دانند. احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو می‌سروده‌اند.

درباره انتشارات متخصصان

انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشته‌های ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و رشته‌های مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمی‌گردد و در طول این سال‌ها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.

خواندن کتاب پنجاه نگاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شعر نو پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پنجاه نگاه

«غرق خیال می‌شویم گاه خیال می‌کنیم

آنچه به دل سپرده‌ایم طرح وصال می‌کنیم

ناگه‌ از این خیال خوش بند رها می‌شود

عمر گرانمایه را پست و زوال می‌کنیم

بافته‌ایم خیال خود در پی روزگار پست

بر همه روی می‌زنیم خیمه به فال می‌زنیم

آنچه گذشته شد به ما بود گذشته‌ای دگر

در پی روزهای بعد ترک به حال می‌کنیم

مرده و زنده هر دوایم کالبدی بدون جان

عمر شبتب خویش را روی روال می‌کنیم

چون که به خواب سپرده‌ای روز و شبانه را

بی هدف از زمانه‌ای ماه به سال می‌کنیم

****

خنده بر لب سوی جانان می‌روی خوش می‌روی

در پی دل چون شتابان می‌روی خوش می‌روی

از هوای و خواب دنیا چون که فارق می‌شوی

با تنی عریان و بی جان می‌روی خوش می‌روی

رفتی و دیدی که دیگر جای ماندن نیست

پیر گشتی چون جوانان می‌روی خوش می‌روی

هرچه در دنیای زندان کاشتی هیچت نشد

باغبان بالبی خندان می‌روی خوش می‌روی

اینکه رفتن نیست برگشت است بر معنای خویش

چون که برگشنی چو مهمان می‌روی خوش می‌روی

در پی جانان روی‌ای جان من جانی بکن

جان جانان چون که بی‌جان می‌روی خوش می‌روی

****

چگونه گذشت قافله‌ی عمر در گذرم

چگونه خبر از عالمی به عالمی ببرم

بهار عمر چه کوته بود و زمستان رسید

به گردش زمانه به خون کشیده شد جگرم

ندیده‌ام به جز غم در این زمانه سیه

چگونه خاطرات خوش خویش با خود ببرم

چه تجربه‌ها دیدم از دیار تهی

آمده از آنچه ترسیده‌ام به سرم

چو هرچه که دیدم به جز خیال نبود

خیال بود زمانه من در خیال زمانه‌ی دگرم

تمنای گلی دیدم به خارش این‌چنین پندی

اگر بی‌رحم‌تر گردی مرا یابد خرسندی

نه دست هیچ بنی‌آدم توان چیدنم دارد

نه بر من قرب می‌گیرد غریبی بهر دلبندی

تو یاری کن مرا ای خار که تا عمریست بر باقی

مرا زیباییم باشد تو با یاریت پیوندی

منو عمر نپیماییم بهاری را به تابستان

چو عمر من به سر آید تو بر شاخه تنومندی

چنین گفت خار را ای گل تو دانی رسم عشاقی

که حرف رفتنی گویی میان حرف دلبندی

مرا تا زندگانی هست تو را یاری کنم جانا

بهار من به سر آید زمانی که نمی‌خندی».

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۲۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

حجم

۲۲۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان