کتاب دو شاهزاده زیبا
معرفی کتاب دو شاهزاده زیبا
کتاب دو شاهزاده زیبا نوشتهٔ مسعود بیدوند است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.
درباره انتشارات متخصصان
انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشتههای ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روانشناسی، جامعهشناسی و رشتههای مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمیگردد و در طول این سالها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.
خواندن کتاب دو شاهزاده زیبا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دو شاهزاده زیبا
«بهیکباره برخورد سنگ، شیشۀ اتاق را در هم شکست و به اتاق وارد شد. یقین پیدا کرد تمام آنچه را که در ذهن داشت، خیال نبوده و مهاجمین اینک در اطراف خانه هستند. درحالیکه چشم از پنجره برنمیداشت، به دیوار تکیه داد و نشست. زمان زیادی از نشستنش نگذشته بود، برای لحظهای چهرهای شبحگونه و زشت پشت پنجره بر چشمانش نقش بست. به طرف پنجره خیزی برداشت. اینک مهاجمان در بیرون خانه در کمین او بودند و همچون گرگ بر زمین چنگ میزدند و او را فرا میخواندند.
خانه اینک در محاصره مهاجمین بود و ماندن در خانه یعنی همسر و فرزندان را قربانی خود کردن، میبایست سینه سپر میکرد و به جنگ آنان پای در میدان نبردی جز خانهاش میگذاشت. مهاجمین را میبایست از خانه دور میکرد، کشتی در طوفان ماندهاش کشتیبانی ازجانگذشته میخواست تا آنان را از طوفان برهاند و به ساحلی امن برساند. تبری را که بر دیوار آویزان بود به دست گرفت. نیمنگاهی باحسرت به گلنار انداخت، دوقلوهایشان را از نظر گذرانید، اما چیزی نگفت، فقط در نگاهش با آنان وداع کرد، از خانه خارج گردید. برای نجات آنان میبایست یکتنه به استقبال مرگ میرفت. گلنار با دیدن شوهر هراسانش دچار لرزی در سرتاسر بدنش شد. بیاختیار پی همسرش از خانه خارج گردید. قطرات باران همچون شلاقی به صورتش میخورد و او را از حرکت بازمیداشت. همهجا در تاریکی فرورفته بود و هرچه میدید، سیاهی بود. فریاد زد و اصلان را صدا زد. گوش تیز کرد، اما جوابی نشنید».
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه