کتاب فکر و خیال نکن!

کتاب فکر و خیال نکن! نوشتهٔ نیک ترنتون و ترجمهٔ معصومه علی گل است. انتشارات کهکشان دانش این ۲۳ روش برای رهایی از استرس را منتشر کرده است.

درباره کتاب فکر و خیال نکن!

کتاب فکر و خیال نکن! درمورد متوقف‌کردن چرخهٔ افکار منفی، خلوت‌کردن ذهن، تمرکز روی زمان حال و حاوی ۲۳ روش برای رهایی از استرس است. این کتاب که شش فصل دارد، ابتدا توضیح داده است که فکروخیال دقیقاً چیست و سپس درمورد دو منبع اصلی برای اضطراب، فرمول استرس‌زدایی، مدیریت زمان و داده‌ها، نحوهٔ یافتن ذن فوری، ایجاد الگوهای ذهنی تازه، نگرش‌های تازه یافت شده و تنظیمات احساسی سخن گفته است. با نیک ترنتون همراه شوید.

خواندن کتاب فکر و خیال نکن! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فکر و خیال نکن!

«این غریزه آدمی است که وقتی در معرض ترس، عصبانیت یا ناراحتی قرار می‌گیرد، مثل چنین شرایطی، دچار هیجان احساسی شود. اما واقعاً ناراحتی و عصبانیت چه حاصلی خواهد داشت؟ مثل رواقیون عمل کنید و در کمال آرامش آن‌چه را که نمی‌توانید تغییر دهید بپذیرید. بهتر است انرژی‌تان را صرف گرفتن هرچه سریع‌تر هزینه خسارت از بیمه کنید و به دنبال راهی باشید تا هر چه زودتر از مخمصه بیرون بیایید و اتومبیل‌تان را به تعمیرگاه ببرید. آیا مقصر شخص دیگری است؟ بله. آیا این نوع افراد اعصاب‌خردکن، استرس‌زا و مزخرف هستند؟ احتمالاً. اما شما مجبور نیستید استرس این اتفاق را به دوش بکشید. می‌توانید واکنش نشان ندهید، به توهین‌های او توجه نکنید، به‌صورت عملی و فارغ از استرس کارتان را انجام دهید.

"نگرش ۲. روی آن‌چه می‌توانید انجام دهید تمرکز داشته باشید، نه آن‌چه نمی‌توانید"

این امر ما را به نگرش مهم بعدی هدایت می‌کند. اضطراب و فکروخیال مشخصه عجیبی دارند، هر دو انتزاعی، درونی و نامفهوم هستند. صحبت سر احتمالات، ترس‌ها، اما و اگرها، خاطرات و حدس و گمان‌هاست، وقتی عمیقاً به آن‌ها فکر می‌کنید می‌بینید جز باد هوا هیچ چیز نیستند. اگر این چنین در سرتان زندگی کنید، طبیعتاً احساس ناکارآمدی خواهید داشت و فکر می‌کنید فقط برای تماشای جهان به این دنیا آمده‌اید و بابت آن شروع به نشخوار فکری می‌کنید، به‌جای اینکه به قدرت خودتان ایمان داشته باشید و یک شخص فعال باشید. اغلب اوقات مغلوب فکروخیال‌های استرس‌زا می‌شویم، چون از عمل کردن واهمه داریم، یا حس می‌کنیم قادر به عمل کردن نیستیم، یا اصلاً نمی‌دانیم که می‌توانیم و باید دست به عمل بزنیم.

عمل کردن اثر تبیین‌کننده و هوشیارکننده‌ای دارد که شما را از دام خیال‌بافی و نشخوار فکری استرس‌زا بیرون می‌آورد. اگر تمرکزتان روی عمل کردن نباشد، یا نسبت به آن‌چه نمی‌توان انجام داد استرس بگیرید، درواقع انرژی‌تان را صرف چیزی کرده‌اید که شما را خسته و بی‌مصرف می‌کند. شما روی این حس ناتوانمندی پافشاری می‌کنید و چشم‌های‌تان را به روی راه‌حل‌های احتمالی می‌بندید.

تصور کنید شخصی می‌خواهد یک بار سرو نوشیدنی راه بیندازد، اما متوجه می‌شود که قانون‌گذار و عرف به او مجوز سرو نوشیدنی‌های الکلی را نمی‌دهد. این شخص مأیوس می‌شود. به نظر می‌رسد کل برنامه نقش بر آب شده است. حال او روی واقعیت‌هایی نظیر اینکه کاری از دستش برنمی‌آید، این کار عادلانه نیست، و در گل گیر کرده است تمرکز می‌کند... این موارد باعث استرس می‌شوند.

اما با تغییر در چشم‌انداز، او می‌تواند از خود سوال کند که:«اگر این کار را نتوانم بکنم، چه کار دیگری از دستم برمی‌آید؟ چرا به جای آن یک کافه باز نکنم؟» با نگرش درست، می‌توان ناملایمات و موانع را به فرصتی برای یافتن راه‌حل‌های خلاقانه تبدیل کرد. بهترین مخترعین هم اغلب زمانی به ایده‌های ناب رسیدند که طرح‌های اولیه‌شان با شکست مواجه شد. وقتی تمام تمرکزتان روی شکست باشد، نه روی احتمالات جدیدی که با این شکست ممکن است به وجود آید، آن وقت بی‌دلیل دچار استرس می‌شوید.»