کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران
معرفی کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران
کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران نوشتهٔ عباس اژدرالدینی است. انتشارات مانیان این کتاب خاطرات را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران
کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران حاوی خاطرات عباس اژدرالدینی بهعنوان نمونهای از عملکرد تیپ شخصیتی فعالان دانشجویی است. این کتاب منتشر شده تا به شما نشان دهد فعالان دانشجویی گوهرهایی هستند که پس از فارغالتحصیلی، میتوانند نظام اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور خود را رشد دهند. در برخی سازمانها مدیرانی هستند که بهجز گرداندن ظاهری و متوقفنشدن کار سازمانی که به آنها سپرده شده، وظیفهٔ دیگری را بر دوش خود نمیبینند و اگر روزی کار بیشتری نسبت به وظایفشان انجام دهند، عمیقاً احساس بزرگی و خوببودن میکنند؛ افرادی نیز هستند که بدون اینکه کسی از آنها توقعی داشته باشد یا مسئولیتی بر دوش آنها بگذارد، بیمنت بهگونهای برای دیگران مفید واقع میشوند؛ گویی خود را وقف اطرافیان یا مردم کردهاند. آنها در انجام وظایف خود به بهترین نحو عمل کرده و برای دستیابی به حداکثر کارایی خود نیاز به مشوق و محرک خارجی ندارند. نمونههای بارز چنین افرادی را میتوانید در فعالان دانشجویی واقعی در دانشگاهها ببینید. کتاب حاضر، کسانی را که هر دانشگاه در هر سال، چندین نفر از آنها را به جامعه تقدیم میکند، معرفی کرده است؛ افرادی که کل انرژی و استعداد خدمتشان در سطوح پایین سازمانها یا ادارات یا تلاش برای یک کسبوکار کوچک به هدر میرود؛ آن هم معمولاً درحالیکه همان پست کممرتبه، معمولاً صوری بوده و ممکن است مانند بسیاری از کارمندان، آنها را نیز بهعنوان ماشین امضا به خدمت گرفته باشند و اگر بخواهند که کارشان را بهدرستی انجام دهند، بیشتر خاری در چشم محسوب میشوند نه یک کارمند با وجدان کاری!
بهباور نویسندهٔ کتاب حاضر، انتظار میرود در صورت بهکارگیری امثال فعالان دانشجویی در سطوح مختلف مدیریت، پس از مدتی، تأثیرات کاملاً محسوس آن را بر روی کیفیت ادارهٔ کشور، کیفیت زندگی مردم و ارتقای جایگاه بینالمللی کشور دیدنی باشد. مادامی که اقدامی برای اصلاح وضعیت صورت نگیرد، تهدید و تنزل مقام و اخراج تیپ شخصیتی فعالان دانشجویی در ادارات و سازمانها ادامه خواهد داشت. عنوان برخی از بخشهای کتاب حاضر عبارت است از «دوران دانشجویی تا ورود به بازار کار»، «چناران، نزدیکترین شهر کاریم به مشهد»، «پارس جنوبی و تنها ماندن همسرم»، «بکارگیری مهندسی و ایدهپردازی در آشپزی» و «رستوران دوم در سعادت آباد تهران».
خواندن کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد فعالیت دانشجویی در دانشگاههای ایران و قالب خاطرات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران
«تازه میخواست آن یک هفته مرخصیم شروع شود که از شرکت مشاوری تماس گرفتند و خواستند اگر امکان همکاری با آنها را دارم، فردای آن روز خودم را به معاونت فنی عمرانی شهرداری منطقه یک معرفی کنم. مدتی قبل همسرم رزومه من را به شرکتی ارسال کرده بود و آنها هم یک ماه قبل با من مصاحبه فنی کرده بودند. مصاحبه کننده در آن روز به من گفت: «تاکنون شما بهترین نتیجه مصاحبه را بین متقاضیان داشتهاید. دو سؤال از سؤالاتی که شما جواب دادید را هیچ کدام از نفرات قبلی نتوانسته بودند پاسخ دهند.» بعد از جایش بلند شد و با من دست داد و گفت که باعث افتخارشان است که نیروهایی مانند من داشته باشند اما یک ماه با من هیچ تماسی نداشتند. تا آن روز کاملا فراموششان کرده بودم. فردای آن روز خودم را به معاونت فنی عمرانی منطقه یک معرفی کردم. در آنجا هم دوباره با من مصاحبه فنی انجام دادند. این بار مصاحبه کنندهها دو نفر بودند. بعد از اتمام سؤالهایشان یکی از آنها گفت: «شما تمام سؤالات مشکل ما را جواب دادید.» سپس من را به اتاق خودش دعوت کرد و گفت: «کار کردن در منطقه یک سخت است. با این حال ما شما را برای سختترین ناحیهای که داریم، انتخاب کردهایم. ناحیه ۳. رئیس اداره فنی این ناحیه، خواستار اخراج دو نفر از نیروهایش شده و از ما خواسته است نیروهایی برایش در نظر بگیریم که بسیار کاری باشند و بتوانند جوابگوی حجم کار ناحیه ۳ و حساسیتی که این ناحیه دارد باشند. تصور ما این است که شما میتوانید به ایشان کمک کنید.» بدین ترتیب من به مهندس مهرسازها (رئیس اداره فنی ناحیه ۳) معرفی شدم. آن روزها در شهرداری تهران، تعداد پیامهای مردمی ۱۳۷ به نوعی نمره منفی و نشان بیلیاقتی مدیر هر بخش بود و همه مدیران در تلاش بودند که تعداد آنها را به حداقل برسانند. اما در ناحیه ۳ این پیامها همیشه مانند آتشفشان در حال فوران بود. در آن روز اداره فنی ناحیه سه ۴۵۰ پیام ۱۳۷ انجام نشده داشت که روز به روز بیشتر میشد. البته این تعداد پیام ناشی از کوتاهی رئیس اداره فنی آن ناحیه نبود. شرایط ناحیه ۳ کاملا خاص بود و همه این را میدانستند. این ناحیه شامل قسمتهایی بود که ظاهرا قبلا خارج از محدوده محسوب میشدند اما از مدتی قبل مقرر شده بود که شهرداری به آنها هم خدمات دهد. به همین خاطر با حجم کار بالایی مواجه بود. دو ناظر از ناحیه ۳ اخراج شدند و من به این ناحیه وارد شدم و ناظر دیگری هم قرار بود به ما اضافه شود که البته اضافه نشد.»
حجم
۹۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۹۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
نظرات کاربران
اتفاقاتی که در جنوب و در شهرداری تهران رخ افتاده بود، جالبتر است.
خیلی کتاب خوبیبودهمشوخوندمعالی بود آقای اژدرالدینیخیلی باهوشی👍