کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی
معرفی کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی
کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی نوشتهٔ جسیکا جول الکساندر و آیبن دیسینگ سندال و ترجمهٔ هدی فیضی است و انتشارات راوشید آن را منتشر کرده است. آنچه یکی از شادترین مردمان دنیا در مورد پرورش کودکانی با اعتمادبهنفس و توانا میدانند در این کتاب آمده است.
درباره کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی
کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی از جنبهٔ عاطفی یک گوهر درخشان است. فرزندپروری به شیوه دانمارکی، روشهای درخشانی را به والدین پرتنش امروزی ارائه میکند و باعث میشود خانوادهها از دهلی گرفته تا نیویورک از شعف فریاد برآورند. این کتاب علاوه بر جستوجوی شادی به ریشههای اصلی شادمانی خانواده میپردازد.
هرکسی در هر کجای جهان می تواند از دانش ارزشمند موجود در این کتاب چیزی به دست بیاورد. مفاهیمی مثل تغییر چهارچوب و احساس راحتی برای هر خانواده با هر فرهنگی مفید است.
با درنظرداشتن تأثیر مثبت همدلی و مرتبط بودن در فرزندپروری، روش دانمارکی فرزندپروری به والدین در سراسر دنیا قدرت میدهد که تنظیمات پیشفرضشان را بررسی کرده و فرزند کامل را در نظر بگیرند. در زمانهای که کودکان سرشان شلوغ است و اضطراب دارند، درنظرگرفتن اهمیت بازی آزادانه میتواند مانند هوایی تازه باشد.
این کتاب روش قدرتمند تازهای برای پرورش کودکان است، کودکانی که انعطافپذیر هستند و از لحاظ عاطفی احساس امنیت میکنند.
این کتاب یک راهنمای روشن بسیار مفید و هوشمند است برای اینکه بدانیم به عنوان یک والد چگونه سطح شادمانی خودمان را بالا برده و به این ترتیب فرزندان شادتری را به روش دانمارکی پرورش دهیم.
اگر بزرگسالان از هر ملیتی حقایق موجود در کتاب روش دانمارکی را تنها پنجاه درصد در زندگیشان به کار بگیرند توان بالقوه آن بشریت را تغییر می دهد و حتی گاهی اوقات این قدرت را دارد که به معنای واقعی کلمه، جهانی که میشناسیم را از نو بسازد و تغییراتی را در نسل بعدی به وجود بیاورد که حتی بتواند کلمه جنگ را به مفهومی تاریک و قدیمی تبدیل کند.
تحقیقات جسیکا جول الکساندر و آیبن دیسینگ سندال و بازتاب صادقانه او در این مورد که چگونه در فرزندپروری تحت تأثیر فرهنگ همسر دانمارکیاش قرار گرفته، میتواند منبع ارزشمندی برای هر والدی باشد که می خواهد به شیوه فرزندپروری خودش و ضعفهای آن نگاهی دوباره بیاندازد. با درنظرگرفتن تحقیقات سندال و تجربیات شخصی و حرفهای او به عنوان یک والد دانمارکی و یک روان درمانگر، اینطور به نظر میرسد که دانمارکیها واقعاً بینشی طبیعی برای پرورش کودکانی انعطافپذیر و متعادل دارند. در مجموع، نویسندگان این کتاب یک راهنمای جامع برای فرزندپروری را به وجود آوردهاند که با استفاده از به چالش کشیدن فرزندپروری معمول، خوداندیشی را تقویت میکند. روش دانمارکی فرزندپروری را باید هر والدی با هر فرهنگی بخواند.
این کتاب خواننده را به فکر وا میدارد. این کتاب تنها در اینباره نیست که چگونه میتوانیم والدین بهتری باشیم، بلکه به ما نشان میدهد که چگونه در دنیا زندگی کنیم، با دیگران ارتباط برقرار کنیم و بدانیم که میخواهیم چگونه انسانی باشیم.
این کتاب با شما میماند و به شما قدرت میدهد که با امید به این موضوع که فرزندانتان هنگامی که خودشان پدر یا مادر میشوند، از این امتحان سربلند بیرون بیایند، شادی و لذت را برای خودتان و فرزندانتان به ارمغان بیاورید. در آخر، این کتاب نقطه نظری بسیار خوشبینانه و قابل استفاده است.
درسهایی که کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی به خوانندگان خود میآموزد:
بازی، چگونه بازیهای آزادانه، بزرگسالانی شادتر، با قدرت انطباقپذیری بالاتر و منعطفتر میسازد.
اصالت، چگونه صداقت احساس قویتری نسبت به خودمان در ما ایجاد میکند. چگونه تحسین کردن موجب میشود به جای داشتن ذهنی غیرقابل تغییر، همیشه در حال رشد باشیم و فرزندانی منعطفتر داشته باشیم.
تغییر چهارچوب، چگونه تغییر دادن چهارچوبها میتواند زندگی شما و فرزندانتان را بهبود ببخشد.
همدلی، چگونه با درک کردن، یکی شدن و آموختن همدلی، میتوانیم نقشی اساسی در داشتن کودکان و بزرگسالانی شادتر داشته باشیم.
اتمام حجت نکردن، چگونه اجتناب از جنگ قدرت و استفاده از روشهای آزادانه باعث به وجود آمدن اعتماد و انعطاف بیشتر و داشتن کودکانی شادتر میشود.
با هم بودن و احساس راحتی کردن، چگونه داشتن ارتباطات اجتماعی، یکی از مهمترین عوامل در شاد بودن ماست. چگونه با به وجود آوردن حس راحتی و صمیمیت در کودکانمان میتوانیم یه هدیه ارزشمند به آنها بدهیم.
خواندن کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمامی کسانی که میخواهند شانس داشتن زندگی شاد را به فرزندانشان هدیه کنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فرزندپروری به شیوه دانمارکی
«آیا متوجه این موضوع شدهاید که فشاری وصفناپذیر برای ترتیب دادن فعالیتهای کودکان روی شما وجود دارد؟ فرقی نمیکند که این فعالیت شنا، تکواندو، والیبال و یا فوتبال باشد، در هر حال گویا اگر کودکانتان را حداقل در سه تا چهار مورد از اینها ثبتنام نکنید، کارتان را به خوبی انجام ندادهاید. تا به حال چند بار شنیدهاید والدین این موضوع را مطرح میکنند که تمام روز شنبه آنها صرف بردن فرزندانشان به کلاسهای ورزشی، درسی و فعالیتهای مختلف شده است؟
در مقابل، آخرین باری که شنیدهاید کسی بگوید: "دختر من میخواهد روز شنبه بازی کند." کی بوده است؟
منظور ما از بازی، نواختن ویولن، انجام یک فعالیت ورزشی و یا شرکت در یک قرار کودکانه برای بازی که والدین فعالیتهایش را ترتیب داده باشند، نیست. منظور از بازی کردن این است که آنها را با وسایلشان تنها بگذاریم تا با دوستشان و یا به تنهایی، هر طوری که دوست دارند و برای هر مدت که میخواهند بازی کنند. حتی اگر والدین اجازه چنین بازی آزادانهای را به کودکان بدهند، باز هم در مورد پذیرش آن احساس گناه میکنند. زیرا ما نهایتاً این گونه فکر میکنیم که باید چیزی به آنها آموزش دهیم، آنها را درگیر یک فعالیت ورزشی کنیم و یا چیزی به اطلاعات آنها اضافه کنیم و اینگونه به نظر میرسد که بازی کردن به نوعی تلف کردن زمان آموختن است. اما آیا واقعاً اینگونه است؟
در ایالاتمتحده طی پنجاه سال گذشته، ساعاتی که به کودکان اجازه بازی داده شده به طرز چشمگیری کاهش داشته است. علاوه بر تلویزیون و وسایل الکرونیکی و ارتباطی، ترس والدین از آسیب رساندن به کودکان و تمایل آنها برای پیشرفت فرزندانشان باعث کاهش مدت زمانی شده که آنها به بازی کردن اختصاص میدهند.
در جایگاه والدین، وقتی میبینیم که فرزندانمان به وضوح در حال پیشرفت هستند، احساس آسودگی میکنیم. دلمان میخواهد آنها را در حالی که فوتبال بازی میکنند و دیگران آنها را تشویق میکنند، به کلاس باله میروند و یا با پیانو تکنوازی میکنند، تماشا کنیم. از اینکه بگوییم بیلی مدال و یا جایزه گرفته است، آهنگ جدیدی را بلد شده یا میتواند الفبای اسپانیایی را بخواند، احساس غرور میکنیم. در این صورت است که حس میکنیم والدین خوبی هستیم. ما این کارها را با نیتی درست انجام میدهیم زیرا میخواهیم با دادن دستورالعمل و فعالیتهای برنامهریزی شده به آنها آموزش دهیم که چگونه بزرگسالانی موفق باشند. اما آیا واقعاً اینگونه است؟
بر کسی پوشیده نیست که اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات توجه به طرز چشمگیری در ایالاتمتحده افزایش یافته ولی آیا ممکن است چون به فرزندانمان اجازه نمیدهیم که بیشتر بازی کنند، باعث افزایش اضطراب فرزندانمان شویم؟»
حجم
۱۱۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
حجم
۱۱۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه