دانلود رایگان کتاب مهمان مامان هوشنگ مرادی کرمانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی

کتاب مهمان مامان

انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مهمان مامان

کتاب مهمان مامان اثری داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی است که بسیاری از مخاطبان اهل کتاب با او و آثارش آشنایی دارند. مرادی کرمانی از نویسندگان معاصر مطرح ایران به حساب می‌آید. او این اثر را برای نخستین بار در سال ۱۳۸۰ به واسطه نشر نی منتشر کرد. این کتاب با توجه به روایت جذابش خیلی زود به کتابی پرطرفدار تبدیل شد و تاکنون به چاپ شانزدهم رسیده است.

درباره کتاب مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی

اصل داستان کتاب مهمان مامان در واقع حول محور شخصیت یک مادر میانسال در یک خانواده جنوب شهری و از طبقه ضعیف جامعه بنا نهاده شده است. داستان از این قرار است که طبق رسم بسیاری از ما ایرانی‌ها، قرار است خواهرزاده تازه‌‌داماد مادر این خانواده، به همراه عروس برای اولین بار مهمان این خانواده باشند. لابد شما نیز می‌توانید حدس بزنید که وقتی قرار است مهمان، آن هم مهمان تازه‌ازدواج‌کرده برای یک مادر ایرانی بیاید داستان از چه قرار است و چه میزان استرس درباره مسائل مختلف در ذهن آن مادر و در فضای خانه جاری می‌شود. اما این تمام گره داستان نیست بلکه اصل مسئله آنجاست که این خانواده وضع مالی مناسبی ندارند و گویا در آن روز جز یک هندوانه چیز دیگری برای پذیرایی ندارند. همین موضوع باعث می‌شود نگرانی‌های این مادر بیشتر شود و با تعارف پدر خانواده برای ماندن مهمان‌ها و صرف شام، چالش داستان بسیار شدید‌تر می‌شود.

یکی دیگر از موارد چالش‌ساز برای این مادر این است که آنها با چندین همسایه در یک حیاط زندگی می‌کنند و به‌نوعی کنترل همسایه‌ها برای سکوت و آبروداری بسیار سخت است. اما نکته جالب در داستان این است که همین همسایه‌ها درنهایت، با کمک هم، کاری می‌کنند کارستان و با مهیا کردن بساط شام، برای این خانواده آبروداری می‌کنند.

هوشنگ مرادی کرمانی در کتاب مهمان مامان توانسته است با بیان دقیق مشکلات، فرهنگ، رفتار و رسوم داستانی بسیار خواندنی خلق کند. این داستان طوری پیش می‌رود که مخاطب لحظه به لحظه با مشکلات مادر که شخصیت اصلی داستان به حساب می‌آید بیشتر همراهی می‌کند و نگران می‌شود که مبادا این مهمانی طوری که باید، برگزار نشود. از شگفتی‌های این کتاب این است که یک نویسنده مرد توانسته است به‌خوبی دغدغه‌ها و نوع رفتار و گفتار زنانه در بستر چنین چالشی را به تصویر بکشد.

نویسنده در کتاب مهمان مامان در قالب چالشی متداول، یعنی آمدن مهمان، به بیان مشکلات ناشی از فقر در چارچوب خانواده بپردازد و عجیب آن است که این فقر روایت‌شده توسط هوشنگ مرادی کرمانی با آن فقر اغراق‌شده و سیاهی که در بسیاری از داستان‌های نویسنده‌های دیگر دیده می‌شود بسیار متفاوت است. این اثر را می‌توان نمونه‌ای عالی برای روایت وضعیت فرهنگی و اخلاقی طبقه پایین جامعه ایرانی دانست.

چرا باید این رمان را بخوانیم؟

این کتاب یکی از بهترین آثار هوشنگ مرادی کرمانی به حساب می‌آید که خواندن آن به خاطر قلم ساده و شیرین نویسنده بسیار لذت‌بخش است. نویسنده در کتاب مهمان مامان به‌صورت غیرمستقیم به ترویج اخلاق و مرام‌های انسانی خانواده‌ها و جوامع ایرانی می‌پردازد.

خواندن و خرید کتاب مهمان مامان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب می‌تواند گزینه‌ای بسیار جذاب برای کسانی باشد که به ادبیات داستانی ایران مخصوصا قلم شیرین هوشنگ مرادی کرمانی علاقه دارند. علاوه‌بر آن، تمامی مخاطبین اهل کتاب نیز به خاطر نزدیکی فضای داستان به فضای فرهنگی خانواده‌های ایرانی و روایت ساده، می‌توانند از خواندن این داستان، لذت ببرند.

درباره هوشنگ مرادی کرمانی

هوشنگ مرادی کرمانی در ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ در یکی از روستاهای استان کرمان با نام «سیرچ» به دنیا آمد. بیشترین بخش شهرت این نویسنده به‌خاطر نوشتن «قصه‌های مجید» است. او در همان آغاز کودکی مادر خود را از دست داد و از آنجا که پدرش نیز به خاطر بیماری اعصاب توانایی نگهداری از او را نداشت، دوره کودکی و نوجوانی خود را در کنار پدربزرگ و مادربزرگش سپری کرد. او پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در کرمان به تهران رفت و در دانشکده هنرهای دراماتیک به ادامه تحصیل پرداخت و علاوه‌بر آن، در همین دوره زمانی موفق به کسب لیسانس زبان نیز شد.

این نویسنده فعالیت خود در زمینه نویسندگی را با رادیو کرمان در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد. اولین داستان او با نام «کوچه ما خوشبخت‌ها» توسط مجله خوشه به چاپ رسید و این نقطه شروع فعالیت درخشان مرادی کرمانی در زمینه داستان‌نویسی بود. او در سال ۱۳۵۳ مجموعه داستان مشهور قصه‌های مجید را نوشت و در سال ۱۳۵۹ به خاطر کتاب «بچه‌های قالیباف‌خانه» جایزه شورای کتاب کودک و جایزه جهانی اندرسن را به خود اختصاص داد. از دیگر جوایز معتبر کسب‌شده توسط این نویسنده می‌توان به جایزه خوزه مارتینی در سال ۱۹۹۵ و جایزه کتاب سال کودک و نوجوان اتریش در سال ۱۹۹۴ اشاره داشت.

کتاب‌های «قصه‌های مجید»، «خمره»، «مشت بر پوست»، «شما که غریبه نیستید»، «نخل»، «لبخند انار» و «نه تر و نه خشک» تنها گوشه‌ای از فعالیت درخشان این نویسنده به حساب می‌آیند. تاکنون بسیاری از آثار این نویسنده مورد اقتباس سینمایی قرار گرفته‌اند. خالق داستان مهمان مامان و قصه‌های مجید، پس از انتشار کتاب «قاشق چای‌خوری» اعلام کرد که می‌خواهد از دنیای نوشتن خداحافظی کند و به قول خودش «قلم را ببوسد و کنار بگذارد».

نقد کوتاهی بر کتاب مهمان مامان

طبق گفته اکثر منتقدین هوشنگ مرادی کرمانی در داستان مهمان مامان مثل بسیاری دیگر از آثارش توانسته است با شیوه ساده‌نگاری، اثری ماندگار خلق کند. در حقیقت تمام آنچه در این داستان اتفاق می‌افتد حول محور یک اتفاق کاملا ساده و متداول است. همین نداشتن اتفاقات خارق‌العاده کار را برای اکثر نویسنده‌ها سخت می‌کند اما در مهمان مامان شاهد این هستیم که نویسنده به‌خوبی از عهده پردازش شخصیت‌ها و جذابیت داستان برآمده است و مخاطب با وجود ساده بودن طرح و فضای داستان همچنان با شوق بسیار، با قلم نویسنده و وقایع داستان همراه می‌شود.

یکی از زیرکی‌‌های مرادی کرمانی انتخاب همین سوژه مهمانی است، چراکه مهمانی بسیار در فرهنگ عموم ایرانی‌ها اهمیت دارد و دارای نکات اخلاقی و رسوم خاصی است و از طرفی اتفاقی متداول است که همه تجربه‌اش می‌کنند. همین موارد باعث شده است که مهمانی سوژه و بستری مناسب برای توصیف وضعیت خانواده و همسایه‌ها و به‌صورت کلی فقری باشد که در متداول‌ترین بخش‌های زندگی طبقات ضعیف نیز چالش و استرس ایجاد می‌کند.

اقتباس سینمایی از رمان مهمان مامان

فیلم مهمان مامان که در سال ۱۳۸۲ توسط داریوش مهرجویی ساخته شد. اگرچه در بخش‌هایی تفاوت‌هایی با کتاب مهمان مامان دارد اما تقریبا فضا و طرح کلی داستان همان است. در فیلم نیز مانند کتاب، اتفاقات حول محور مهمانی می‌افتند. در ساخت این فیلم بازیگرهای مطرحی از جمله حسن پورشیرازی، گلاب آدینه و پارسا پیروزفر ایفای نقش کرده‌اند. این فیلم در میان مردم و منتقدین بسیار مورد استقبال و توجه قرار گرفته است.

مهمان مامان را بخوانیم یا فیلمش را ببینیم؟

به‌صورت کلی معروف است فیلم‌هایی که براساس یک کتاب ساخته می‌شوند معمولا به قدرت متن داستان نخواهند بود اما می‌شود گفت که فیلم مهمان مامان از موارد استثنا به حساب می‌آید. این فیلم بسیار موفق از کار درآمده و همین انتخاب بین کتاب و فیلم «مهمان مامان» را بسیار سخت می‌کند. شاید باید بگوییم که دیدن و خواندن هردو ضروری است چراکه در فیلم ما شاهد اتفاقاتی هستیم که فضای روایت را تا حدودی تغییر می‌دهد. به‌عنوان مثال در فیلم شخصیت‌های همسایه‌ها و ارتباطات آن‌ها، با هدف ایجاد کمدی و درام پویاتر، پررنگ‌تر شده است در حالی که در کتاب بیشتر بار داستان بر روی خود مادر و افکار و نگرانی‌های او می چرخد.

بخشی از متن کتاب مهمان مامان

«عروس با چشم و ابرو اشاره کرد به پسرخاله:

ــ خُب، خاله‌جان، ما دیگر زحمت را کم می‌کنیم.

بابا گفت:

ــ مگر می‌گذارم همین‌جور گرسنه از این‌جا بروید.

ــ دیروقت است از ساعت ۳ تا حالا نشستیم.

ــ خاله‌جان هم حالش خوب نیست.

ــ نه، جناب سرهنگ، حالم بهتر شد. حالا یک ربع دیگر هم بنشینید. ما که نتوانستیم درست تو و عروس خانم را ببینیم. رویَم سیا. چقدر جوش زدید. تازه ساعت ۸ است. نیم‌ساعت دیگر هم به خاطر من بنشینید.

صدای درِ خانه آمد.

ــ بهاره، برو ببین کیه؟

ــ اگر امیر باشد در را از روش باز نمی‌کنم. دیوانهٔ بدجنس!

ــ تربیت داشته باش دختر، برو. بدو.

بهاره دوید. ولی صدیقه که اتاق‌شان نزدیک در بود زودتر در را باز کرد:

ــ سلام.

خانم اخوان پشت در بود، صدیقه خانم را که دید، بشقاب حلوا را زیر چادرش قایم کرد:

ــ ببخشید، با زن عباس آقا کار داشتم.

صدیقه سرش را برگرداند، دلخور بود:

ــ بهاره خانم! با شما کار دارند. ماشاءاللّه گوش‌تان سنگین است.

ــ می‌بخشید.

ــ می‌بخشید، می‌بخشید. فقط همین را بلدی. شما که آمد و رفت‌تان بیشتر از همه است، خوب بیایید در را باز کنید. من با این حالم، از صبح تا حالا، دفعهٔ دهم است که آمدم در را باز کردم.

ــ می‌خواستی باز نکنی.

ــ این هم مزد دستم است، بهاره خانم؟ این بندهٔ خدا الان نیم‌ساعت است که دارد در می‌زند. اعصاب آدم خرد می‌شود. گناهی که نکردیم اتاق‌مان چسبیده به درِ خانه. اگر نمی‌شنوید برای اتاق‌تان زنگ اخبار بگذارید.»

معرفی نویسنده
عکس هوشنگ مرادی کرمانی
هوشنگ مرادی کرمانی
ایرانی | تولد ۱۳۲۳

زندگی همان اول روی سختش را به هوشنگ مرادی کرمانی نشان داد. وقتی مادر جوانش در هجده سالگی مرد و پدرش ـلابد از اندوه- دچار افسردگی و نوعی جنون شد. اینجور بود که سر و کار هوشنگ، که اسمش را عمویش از توی شاهنامه انتخاب کرده بود و تنها هوشنگ روستا بود، به خاورخانم افتاد؛ مادربزرگش که به او ننه بابا می‌گفت و شالوده شخصیت بی‌بی قصه های مجید از او شکل گرفته بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

نسخهٔ الکترونیکی این کتاب هنوز به طاقچه نیامده.