کتاب ابر جاذب

خلاصه‌کتاب ابر جاذب نوشتهٔ گابریل برنستین و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. روش‌هایی برای تجلی زندگی‌ای فراتر از رویاهایتان در این کتاب آمده است.

درباره خلاصه‌کتاب ابر جاذب

با مطالعهٔ خلاصه‌کتاب ابر جاذب می‌آموزید که چگونه خواسته‌های خودمان را با جهان هم‌سو کنیم و به یک ابر جاذب تبدیل شویم.

همه ما قطعا روزهایی را به‌خاطر می‌آوریم که بدون داشتن هدف و رویای دل‌خوش کننده، روزهای تکراری عمرمان را می‌گذراندیم؛ اما ناگهان، با تلنگری بیدار می‌شویم؛ همان لحظه‌ای که به‌صورت تصادفی، ویدئوی جذاب انگیزشی از یک فرد موفق را دیدیم و یا کتابی در زمینه موفقیت، به دست‌مان رسید و آن را مطالعه کردیم؛ این اتفاق، جهانمان را تکان داد، در درونمان طوفانی به پا کرد و ما را مصمم ساخت که به دنبال تحقق رویایمان باشیم. شروع کردیم و رویاهایمان را نوشتیم و کودکانه باور کردیم که هرآنچه را که بخواهیم، با تلاش خود به‌دست خواهیم آورد؛ حتی با چنگ و دندان، حتی با تحمل رنج و حتی با وجود دست نیافتنی بودن آن رویا!

اما زندگی واقعی، به زیبایی کتاب‌هایی نیست که می‌خوانیم. صورت حقیقی رویدادهای نوشته شده در کتاب‌ها و واقعیت‌های نهفته در حرف‌های افراد موفق، به‌گونه‌ای دیگر است؛ گاه تلخ، گاه غیرممکن و گاه شاید همان دروغ‌های شاخ‌داری باشد که می‌خواهد یک شبه غول چراغ جادوی ذهنمان را بیدار کند. به یاد داشته باشید که شما، علاءالدین «قصه‌های هزار و یک ‌شب» نیستید و دنیا هم غول چراغ جادو نیست! آرزوهای‌ شما، در واقعیت با یک بشکن برآورده نمی‌شود و اصلاً غولی درکار نیست!

در حقیقت، به راهنمای ماهری نیاز داریم تا با راهنمایی‌هایش، در کمال اطمینان گام برداریم و ترس ناکامی، ما را از ادامه مسیر منصرف نکند. توجه داشته باشید، همچنان که به امید نیازمندیم، باید درد و ناامیدی را همانند امری طبیعی و اجتناب‌ناپذیر، بپذیریم و فریب زندگی بدون درد را نخوریم. بااین‌حال، زندگی همانند شعبده‌بازی مرموز، همواره چیزی جادویی در میان کتش دارد؛ شاید یک عصا، یک خرگوش و یا شاید هم شاه‌کلیدی که هر در بسته‌ای را باز کند!

در این کتاب، مرز بین خیال و واقعیت، روشن خواهد شد؛ درعینِ‌حال، نویسنده این کتاب از شما می‌خواهد که باوجود رنج‌ها و ناکامی‌هایی که در مسیر دستیابی به اهداف‌تان با آن مواجه شده‌اید، دست از حرکت برندارید. این کتاب، نقشهٔ راه شماست؛ اما از شما می‌خواهد که فرمان را به‌دست کائنات بسپارید و اتومبیل‌ زندگی‌تان را با اطمینان برانید. با مطالعه خلاصه‌ٔ این کتاب، می‌توانید استرس‌ها و تنش‌ها را تبدیل به موهبت کرده و به‌سادگی از آن عبور کنید. ما، از شما می‌خواهیم که به‌جای ساکن ماندن و پذیرش شکست، برخیزید و حرکت کنید؛ ایمان داشته باشید و هرگز تسلیم نشوید!

خواندن خلاصه‌کتاب ابر جاذب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این خلاصه‌کتاب را به دوستداران کتاب‌های موفقیت پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از خلاصه‌کتاب ابر جاذب

«قطعاً تابه‌حال، برای یک بار هم که شده، پای صحبت سخنرانان انگیزشی نشسته‌اید؛ آن‌ها می‌گویند: «مثبت فکر کن، افکار منفی را از خود دور کن و همه چیز را مثبت ببین!» تا لحظه‌ای که به این صحبت‌ها گوش می‌کنید، همه چیز درست پیش می‌رود. مشکلات و رنج‌ها در مقابل‌تان آن‌قدر کوچک و مسخره به‌نظر می‌آید که گاه به خنده می‌افتید.

طبق آنچه که در کتاب‌های انگیزشی و صحبت‌های افراد موفق دیده می‌شود، زندگی پرده نمایشی است که شما تنها بازیگرش هستید؛ چه مثال زیبا و درستی! بااین‌وجود، بعد از مدتی، شور و اشتیاق درون‌تان با رویدادهای همیشگی زندگی، یا بهتر است بگوییم واقعیت تلخ جهان، محو می‌شود. شما، خود را بازیگر نقش اول یک فیلم تراژیک می‌بینید که صورت‌حساب‌ها و بدهی‌ها موجب می‌شود تا نقش‌تان را به بدترین شکل ممکن، ایفا کنید. با این‌حال، تمام سعی‌تان را می‌کنید که مثبت بیاندیشید؛ به همین دلیل، چک‌های برگشتی‌تان را در دست می‌گیرید و با تقلّا، به آن می‌خندید! در این میان، بین افکار مثبت و منفی شما، مبارزه‌ای در جریان است و خود را ناتوان احساس می‌کنید.

بگذارید خیال‌تان را راحت کنیم. گاهی حتی افراد موفق و یا سخنرانان عرصهٔ مثبت‌اندیشی نیز با ناامیدی و خستگی دست و پنجه نرم می‌کنند!

چیزی که باید به‌خاطر داشته باشید، این است که تمامی این احساسات، موقتی و گذرا است و شما باید به‌دنبال راه‌کاری باشید که بتوانید از آن، در جهت مثبت استفاده کنید. شاید از خود بپرسید که چگونه می‌توانید در مواقع بحرانی و یا زمان هجوم مداوم افکار منفی، همچنان انرژی خود را با جهان هم‌سو کنید؟ شاید این مسئله، نکته‌ای است که تابه‌حال در مورد آن چیزی نشنیده باشید؛ اما می‌توانید در لحظات درگیری و انحراف ذهن‌تان با افکار منفی، از آن استفاده کنید؛ ابتدا باید بپذیرید که چیزی به‌عنوان افکار بیهوده، وجود ندارد!

هر اندیشه، انرژی و فرکانسی دارد که همانند آن را به سمت شما باز می‌گرداند؛ حتی اگر به چنین چیزی اعتقاد نداشته باشید، باز هم این قانون، در جهان کار می‌کند. قانون انرژی کائنات، همانند نیروی جاذبه، عنصر جدایی‌ناپذیر زندگی بر روی این کره خاکی است.

حتما متوجه شده‌اید که در هنگام ناراحتی و افسردگی، اتفاقاتی برای‌تان رخ می‌دهد که گاه همه چیز را بدتر می‌کند؛ این بی‌عدالتی نیست؛ بلکه زیباترین موهبت هستی است که طبق آن، هر کسی را مسئول افکار و گفته‌های خود می‌کند. همانند جمله معروفی که می‌گوید: «شما هرآنچه را که کاشته‌اید، برداشت می‌کنید».

من در هنگام نوشتن این کتاب، با احساس سردرگمی عجیبی روبه‌رو شدم. در هنگام نویسندگی، خستگی و ضعف زیادی در اثر کار مداوم به سراغم آمد و توانم را گرفت. من به این موضوع اندیشیدم که در مسیر نوشتن کتاب خود، خیلی تنها هستم. این اندیشه، به‌نوعی به سمت من بازگشت و هر روز تنهاتر شدم؛ تا اینکه، هیچ حمایتی از سوی کسی دریافت نکردم.

این رویداد، بیانگر این مسئله است که حتی کوچک‌ترین احساسات ما نیز بازتابی دارند که به‌سرعت خود را در دنیای واقعیت نشان می‌دهند.

بااین‌وجود، چرخه فکری باطل و بیهوده‌ای که در دام آن افتاده بودم، با آگاهی من، تغییر پیدا کرد. من، از افکار منفی و بازدارنده خود آگاهی یافتم و متوجه شدم که چه چیزی را باید تغییر بدهم.

بله! من به‌جای اینکه خود را تنها فرض کنم، نیاز به حمایت و کمک دیگران را با همه وجود درخواست کردم و بعد از آن، همه چیز به‌طرز معجزه‌آسایی دگرگون شد.»