دانلود و خرید کتاب پاسگاهی در مه تینا پیروزرام
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب پاسگاهی در مه

کتاب پاسگاهی در مه نوشتهٔ تینا پیروزرام و مریم شاکری و فهیمه زارع و هما ایران پور و علی پاینده و فاطمه زارع و زری زادشم است. انتشارات شاولد این مجموعه داستان کوتاه اجتماعی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب پاسگاهی در مه

کتاب پاسگاهی در مه، جلد هشتم از مجموعهٔ کتاب‌های مشارکتی نویسندگان و شعرای نوقلم است. داستان‌های کوتاه این مجموعه موضوع اجتماعی دارند. «من و دماغم» و «من و محسن» و «کجایی پازو؟» عنوان برخی از این داستان‌ها هستند.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب پاسگاهی در مه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پاسگاهی در مه

«مردِ جوان‌‌تر، ناگاه عصبانی از جا بلند شد. می‌‌خواست به سمتم بیاید که مردِ مسن‌‌تر دستش را گرفت. مردِ جوان‌‌تر دوباره سرِ جایش نشست. اِنگار دیگر راهِ چاره‌‌ای نبود. در هر حال تلاشم را کرده بودم. چه می‌‌شد کرد، کاری از دستم برنمی‌‌آمد. نا‌‌امید پشت به آن دو کردم که بروم که مردِ مسن‌‌تر صدایم زد. به سمتِ آن دو برگشتم. مردِ مسن‌‌تر نگاهی به من و بعد به سیگارِ عجیبش که بوی عطرآگینِ عجیبی می داد کرد و گفت: آیا حاضری کاری برای ما انجام دهی؟ تو کار ما را راه بینداز، ما هم کار تو را راه می‌‌اندازیم.

مشتاق گفتم: بله. هر کار که باشد.

مردِ مسن، بار دیگر نگاهی به سیگارِ عجیبش انداخت و گفت: سیگارهای ما دارد تمام می شود. اگر محبت کنی و مقداری از این سیگارها برای ما تهیه کنی، ما هم در عوض هر تعداد پوشک بچه که بخواهی به تو خواهیم داد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان