کتاب چکیده رمان لورنا دون
معرفی کتاب چکیده رمان لورنا دون
کتاب چکیده رمان لورنا دون نوشتهٔ ریچارد دادریچ بلکمور و ترجمهٔ مریم قنبری است و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب چکیده رمان لورنا دون
این روزها کتابهایی در سطح دنیا متداول شده که بسیار کوتاه هستند، شاید بشود اسمشان را گذاشت: کتابک، خواندنیهای کوتاه یا کتابچه. از قضا این «خواندنیهای کوتاه» بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند. دلیلش ساده است. مردم دیگر وقت و حوصلهٔ سابق را برای خواندن کتابهای قطور و طولانی ندارند.
این چکیدهها به دست یک نویسندهٔ انگلیسیزبان به شیوهٔ دقیق و علمی نوشته شده و هدفش ایجاد انگیزه به مطالعهٔ ادبیات کلاسیک است.
پس دیگر نیازی نیست برای مطالعهٔ رمانهای محبوب خود، کتابهایی قطور تهیه کنید؛ «نوولا» چکیدههایی مفید و دقیق از رمانها برای شما فراهم آورده تا اگر به رمانی خاص علاقه داشتید، به مطالعهٔ نسخهٔ کامل آن هم بپردازید و از خواندن ادبیات کلاسیک لذت بیشتری ببرید.
«چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک»، کتابی برای معرفی رمانهای برگزیده است، از «دل تاریکی» اثر کنراد گرفته تا «آنا کارنینا» اثر لئو تولستوی.
داستان کتاب چکیده رمان لورنا دون از این قرار است: جان رید پسر کشاورزی ثروتمند بود. آنها مالک مزرعه بزرگی بودند و جان تنها پسر خانواده بود. پدرش او را به مدرسه تیوِرتون در جنوب غرب انگلستان فرستاده بود که مدرسهای معروف بود. وقتی جان دوازده سال داشت، روزی همراه دوستش از مدرسه خارج شد و تعداد زیادی اسب را دیدند که طلا حمل میکردند و چندین سرباز از این محموله محافظت میکردند زیرا راهزنی به نام تام فاگوس در آن منطقه زندگی میکرد. در همان حال که جان و دوستش سربازها را تماشا میکردند، مرد دیگری سوار بر اسب درحالیکه اسب دیگری را پشت سرش میکشید، از راه رسید و سراغ جان رید را از دیگر بچههای مدرسه گرفت.
او جان فِرای خدمتکارشان بود که به دنبال جان آمده بود. هنوز دو هفته تا تعطیلات مدرسه باقیمانده بود اما مادرش میخواست تا جان به خانه برگردد و در کنار مادر و خواهرانش باشد. همیشه پدرش برای بردن او از مدرسه به دنبالش میآمد اما این بار خبری از پدرش نبود. جان فرای گفت که پدرش به قدری مشغول بود که نتوانست به دنبالش بیاید. جان بسیار نگران شد و صبح زود مدرسه را ترک کرد تا به خانه برود... .
خواندن کتاب چکیده رمان لورنا دون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران چکیده رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چکیده رمان لورنا دون
«برای رفتن به خانه راه سختی در پیش رو داشتند. آنها شب را در مهمانخانهای ماندند و صبح به راه خود ادامه دادند. در راه درشکهای را دیدند که زنِ جوانِ زیبایی به همراه خدمتکارش و دختری کوچک با موهای مشکی در آن نشسته بودند. مه غلیظی همه جا را فرا گرفته بود و آنها جلوی پای خود را نیز نمیدیدند. کمکم به قلمرو دونها نزدیک میشدند، جان فرای از جان خواست تا اسبش را رها کند و خودش در جایی مخفی شود تا گرفتار افراد دون نشوند.
جان که پشت درختی پنهان شده بود، یکی از افراد دون را دید که کودکی با موهای مشکی را سوار بر اسبش کرده و با خود میبرد. وقتی به خانه رسیدند، جان پدرش را ندید، ابتدا فکر کرد که پدرش مهمان دارد اما با دیدن مادر و خواهرانش که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند و گریه میکردند فهمید که پدرش مرده است. یکی از افراد دون پدرش را کشته بود. خانواده دون، خانوادهای دزد و قانون شکن بودند که در دره دون زندگی میکردند و همه خانوادههای آن ناحیه از آنها میترسیدند.
سالها پیش رئیس قبیله دون، آقای اِنزور دون به دلیل کشتن یکی از ملاکان که به او خیانت کرد و باعث شد تمام اموالش را از دست بدهد، در دادگاه محکوم شد و دادگاه او را یک قانون شکن نامید. آقای دون تمام دوستانش را از دست داد و به دنبال مکانی بکر و دور افتاده گشت تا در آنجا زندگی کند و کسی او را نشناسد. بعد از جستجوی بسیار به اِکسمور رسید، جایی که خانواده رید زندگی میکردند. ابتدا افراد محلی آنها را در میان خویش پذیرفتند اما کمکم پسران و نوههایش از کار کردن روی زمینهای کشاورزی خودداری کردند و این کار را دور از شأن خود و خانوادهشان میدانستند و شروع به دزدی از مردم و مسافران کردند و اگر کسی مقاومت میکرد او را میکشتند.»
حجم
۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه
حجم
۷۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه