دانلود و خرید کتاب رهایی از کارفرما علی کاظمی طالخونچه
تصویر جلد کتاب رهایی از کارفرما

کتاب رهایی از کارفرما

معرفی کتاب رهایی از کارفرما

کتاب رهایی از کارفرما نوشتۀ علی کاظمی طالخونچه است. این کتاب را انتشارات هرمان منتشر کرده است.

درباره کتاب رهایی از کارفرما

کتاب رهایی از کارفرما در قالب یک داستان نوشته شده است. شخصیت اصلی این کتاب که خود نویسنده است، سعی کرده تا در این کتاب مفهوم کارفرمای خوب و بد و تأثیرات علاقه‌داشتن به کار و شغل خودش را به ما نشان دهد. نویسنده عقیده دارد کاری که در حال انجام آن هستیم، انتخاب خود ما است؛ پس باید عواقب انتخاب خود را بپذیریم و سعی کنیم آن را اصلاح کنیم.

خواندن کتاب رهایی از کارفرما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های موفقیت و خودیاری می‌توانند از خوانندگان این کتاب باشند.

بخشی از کتاب رهایی از کارفرما

«پشت میز کارم نشسته بودم تابستان بود و طبق معمول سیستم تهویه، مشکل داشت. درحالی‌که عرق از سر و رویم می‌ریخت، مشغول تایپ یک نامه مثل سایر نامه‌های دیگر بودم بله یکی مثل بقیه، از آن دست‌نامه‌هایی که داخلش پر از افاضهٔ آداب و اراجیف به هم بافتهٔ مدیر قسمتی بود که در آن کار می‌کردم. این نظر من بود!

گرمای هوا خیره‌شدن به مانیتور و گردن چرخاندن بین دست‌نوشتۀ خرچنگ قورباغۀ رئیس و مانیتور ازیک‌طرف، و پیگیری‌های ثانیه به ثانیه‌اش از طرف دیگر مرا کلافه کرده بود. عصبانی بودم و داشتم کارم را انجام می‌دادم این یکی از روزهای معمول شغل کارمندی است. همین‌طور که مشغول کار بودم حس کردم کسی دارد مرا نگاه می‌کند، با صدای آرامی سلام کرد سرم را چرخاندم. آقایی خوش‌پوش با لباسی ساده و آراسته کنارم ایستاده بود از پایین براندازش کردم و همان‌طور که سرم را به سمت بالا حرکت می‌دادم تا چهره طرف را ببینم، یک‌دفعه برق از چشمانم پرید! خشکم زد چه چیزی داشتم می‌دیدم؟! خودم را؟! بله داشتم خودم را در لباسی شیک و آراسته و چهره‌ای خندان می‌دیدم کمی مسن‌تر، متین و مهربان آرامش در چهره‌اش موج می‌زد و بوی عطر خاصی که داشت به مشامم می‌رسید. همان‌طور که مبهوت به‌طرف مقابل یا بهتر بگویم، به خودم نگاه می‌کردم، ناگهان او آرام دستانش را به هم زد و گفت: چطوری پسر؟ حالت خوبه؟ بابا مگه جن دیدی؟ به خودم آمدم. با لکنت زبان گفتم: ..... سلام. ببخشید ... امرتون رو بفرمایید!

مرد شیک‌پوش گفت امر چیه؟ مثه اینکه هنوز من رو نشناختی. جواب دادم نمی‌دونم انگار هم میشناسمتون و هم نمیشناسمتون! خندید و جواب داد بهت حق میدم باید هم گیج بشی بذار خودم رو معرفی کنم من یکی از آینده‌های محتمل تو هستم. اینجا اومدم تا به مأموریتی که حس کردم باید انجامش بدم عمل کنم.

لبخندی زدم و پاسخ دادم شوخی خوبی بود شباهت بی‌اندازه شما به من میتونه مورد خوبی برای شوخی‌کردن باشه. حیف که فعلاً وقت شوخی ندارم؛ چون رئیسم خیلی عجله داره و باید نامه رو تحویل بدم. وگرنه منم آدم شوخ‌طبعی هستم.

مرد شیک‌پوش جواب: داد بله من خودمو خوب می‌شناسم که چقدر اهل شوخی هستم؛ ولی این مورد شوخی نیست باید اینو بهت بگم که الان فقط تو داری من رو می‌بینی. در ضمن زمان هم ایستاده و اصلاً نیازی نیست نگران گذشتن وقت باشی میتونی خودت ببینی.»

مینا کافی
۱۴۰۱/۱۱/۲۶

متنش برای من ساده بود و گاهی توضیح واضحات بود. ولی به طور کلی بدک نیست. به درد کسایی میخوره که توی مسیر شغلیشون دچار سردرگمی هستند.

صادق بهرامی
۱۴۰۱/۱۱/۲۶

یه قسمتش هست که میگه: «فقط گاوها مجبورند که از صبح تا غروب گاوآهن را بکشند. ما حق انتخاب داریم تا شغلی را که نمیخواهیم عوض کنیم...» این منو تکون داد.

dj-mobi
۱۴۰۱/۱۱/۲۲

خوب بود. به من کمک کرد خوندنش. یه جورایی امیدوارم کرد که به کارم ادامه بدم و تلاش کنم برای پیشرفت خودم. ممنون از طاقچه

فرناز
۱۴۰۱/۱۱/۲۲

من نسخه ی چاپی این کتاب رو خوندم. میشه گفت مخلوطی از کتابهای خودیاری هستش. کتابهای خودیاری معمولاً ترجمه شده ی کتابهای خارجی هستن که خیلی برای ما ایرانیا معنا ندارن. این کتاب تالیف هست و بیشتر با فرهنگ ما ایرانیا میخونه. در

- بیشتر
saber
۱۴۰۱/۱۰/۲۷

متن روانی داره و برای اکثر افراد با هر سطح سوادی قابل فهمه؛ البته ممکنه برای عده‌ای خیلی ساده به نظر برسه. نویسنده با یکی از خودهای ممکن خودش در آینده ملاقات میکنه و با برداشتن گامهایی تلاش میکنه در آینده

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۷ صفحه

حجم

۷٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۷ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان