کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند
معرفی کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند
کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند نوشتهٔ گوزل یاخینا و ترجمهٔ زینب یونسی است. انتشارات نیلوفر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان تاریخی با الهام از شخصیتی واقعی نوشته شده؛ شخصی که به سیبری تبعید شده بود.
درباره کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند
کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند با بخشی به نام «یادداشت نویسنده برای خوانندهٔ ایرانی» آغاز شده است. گوزل یاخینا میگوید که این داستان را با الهام از زندگی و سرنوشت مادربزرگ خودش نوشته است. مادربزرگ او همچون میلیونها تبعهٔ شورویْ قربانی سرکوبهای سیاسی شد، به سیبری تبعید شد و ۱۶ سال آنجا ماند. نویسنده با هدف تمرکز بر بازی سرنوشت دربارهٔ این قهرمان نوشت و رمان حاضر را خلق کرد؛ قهرمانی که گمان میکرد زندگیاش رو به پایان است اما با مرحلهٔ دیگری از آن روبهرو شده بود. این رمان تاریخی بیشتر به جریان زندگی انسان پرداخته و کمتر دربارهٔ جریان دگرگونیهای سیاسی سخن گفته است.
رمان زلیخا چشمهایش را باز میکند در سال ۱۹۳۰ میگذرد. «زلیخا» بههمراه شوهرش «مرتضی» و مادر همسرش در یکی از روستاهای تاتارستان زندگی میکند. نیمی از زندگی ۳۰سالهٔ او صرف کار بردهوار در خانهٔ مادرشوهرش شده است. او که سوگوار دخترانی است که در بدو تولد از دستشان داده، مجبور است تمام کارهای زنی را که خود به او لقب خونآشام داده، به انجام برساند. تنها مایهٔ تسلی زلیخا در این دوران، رازونیاز با درختان جنگل است. روال زندگی زلیخا با فرارسیدن دوران پاکسازی بزرگ استالین تغییر میکند. «ایگناتوف» یکی دیگر از شخصیتهای اصلی این داستان ملودراماتیک، افسر کمونیستی است که مرتضی را در این دوران به قتل میرساند. پس از فقدان شوهر، زلیخا به اسیری گرفته میشود و همراه با شرایط بغرنجی که بهخوبی در رمان به تصویر کشیده شده، به اردوگاهی در کنار رودخانهٔ آنگارا در منطقهٔ سیبری آورده میشود. در این مقطع است که رمانْ صاحب شخصیت جذاب «دکتر لیبه» میشود؛ فردی که در اثر مشاهدهٔ وحشت تنیدهشده در تبعید و ظلم، دچار نسیان شده است. دکتر لیبه نمایندهٔ جامعهٔ تکنوکرات و روشنفکرانی است که در تبعیدگاهها با روستاییان همراه بودهاند.
این رمان در واقع بیانگر ماجرایی عاشقانه بین زلیخا و ایگناتوف است. افسری که برخلاف عقاید کمونیستیاش عمل میکند و به افراد محبوس در اردوگاه، نگاهی انساندوستانه دارد. یاخینا مانند نویسندگان پیش از خود بهدنبال انتقاد صریح از استالین و بازتعریف دوران تاریک او نیست؛ بلکه از این دوران بستری برای روایت موضوعاتی از قبیل شناخت جهان درونی انسان و تقابل عشقها میسازد؛ موضوعاتی که برجستهتر از تاثیر ظلم و ستم، در ذهن خواننده نقش میبندد.
خواندن کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر روسیه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زلیخا چشم هایش را باز می کند
«وقتش رسیده. خدای بزرگ کمک کن آنچه را میخواهم انجام دهم و کسی هم از خواب بیدار نشود. زلیخا به آرامی یک پای برهنهاش را و بعد آن یکی را بر زمین میگذارد. به اجاق تکیه میدهد و بلند میشود. در طول شب اجاق سرد شده، گرما رفته و سردی کف اتاق پایش را میسوزاند. نمیتواند پاپوشی به پا کند. سروصدا کند کارش تمام است (راه رفتن با کفشهای نمدی بیسروصدا ممکن نیست. حتماً یکی از تختههای کفپوش به جیرجیر میافتد) مهم نیست.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۹۷ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۹۷ صفحه
نظرات کاربران
انتشارات رکورد زدن 😂 ۱۱۰ تومن کتاب الکترونیکی
کتاب خیلی خوبیه. داستان روان و گیرایی داره. ولی واقعا ۱۱۱تومان برای یک کتاب الکترونیک خیلی زیاده. من کتاب چاپیش رو خریدم.
۱۱۰؟ نسخه چاپی ۱۸۵ تومنه بر چه اساس قیمت گذاری میکنید؟؟؟؟
من این کتاب رو چند سال پیش از کتابخانه امانت گرفتم و خوندم..خییییلی دوسش داشتم هنوزم لذت خوندنش رو مزه مزه میکنم.روایتی جذاب و به شدت جدید که هرلحظه خواننده رو همراه خودش میکنه..راستش الان که این قیمت رو دیدم
عالیه این کتاب. انقدر عالی که از تموم شدنش واقعا غمگینم. به همه پیشنهاد میکنم حتما بخونن