کتاب بایندریان
معرفی کتاب بایندریان
کتاب بایندریان نوشتهٔ عبدالرسول خیراندیش و مصطفی نامداری منفرد است. نشر آبادبوم این کتاب تاریخی - پژوهشی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب بایندریان
کتاب بایندریان که در ۷ فصل نوشته شده، حاوی پژوهشی درمورد تاریخ کهن ایران است. نویسندهها گفتهاند که این پژوهش باتوجهبه برخی ابهامات و کاستیها و با هدف روشنساختن تاریخ ترکمانان سدهٔ ۹ قمری (۱۵ میلادی) بر مبنای منشأ نام ترکمانان «بارانی» و «بایندری» نوشته شده است؛ ترکمنانی که بعدها «قراقویونلو» و «آققویونلو» خوانده شدند. این اثر از چگونگی تحول آنها و یافتن معنا و مفهومی دیگر و سرانجام تاریخ سیاسی آنها سخن گفته است. اساس این پژوهش را «نام شناسی» (Naming) تشکیل داده است. گفته شده است که شهرت بارانیان و بایندریان در شرایط بیثباتی ممتد آناتولی شرقی پس از ایلخانان صورت گرفت. پس از آن در روزگار تیموریان و درحالیکه بهصورت دو اتحادیهٔ ترکمان رقیب در آمده بودند، بهترتیب موسوم به «قراقویونلو» و «آق قویونلو» شدند.
خواندن کتاب بایندریان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ کهن ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بایندریان
«حسن پادشاه پس از پیروزی بر رستم ترخان، در گام نخست به سرکوب یا تطمیع قبایل کُرد در آناتولی شرقی و جزیره اقدام نمود. درواقع آنگاهکه جهانشاه میرزا پس از لشکرکشی بینتیجه از خراسان به تبریز بازگشت، در نواحی آناتولی شرقی و جزیره، به غیر از معدود نیروهایی در میان قبایل بدلیس و چند امیر محلی، تقریباً هواخواهی نداشت. در این برهه، با فعالیت برخی از گروههای صوفی، بابا و اخی که با فشار دولت عثمانی از آناتولی غربی و مرکزی به آناتولی شرقی مهاجرت کرده و به حکمران شهر آمِد پیوسته بودند، فرمانروای بایندریان امکان یافت در جنگی که پیش رو بود، بر بارانیان برتری داشته باشد. بعلاوه حسن پادشاه با چند عملیات نظامی موفق در گرجستان، سرکوب اصلان بیگ ذوالقدر، حمایت از امیرزادگان قرامانی برای رسیدن به قدرت و پناه دادن به امرای دیگر نواحی، نشان داد که علاوه بر داشتن جایگاه مردمی، قدرت نظامی قابلتوجهی نیز کسب نموده است، بنابراین اکنون او خود را همتراز با جهانشاه میرزا میدید که با سرکوب، ارعاب پسران خویش و فرمانروایان محلی بهتدریج اقتدار فرمانروایی خود را تضعیف کرده بود. ازاینرو جهانشاه میرزا که در آن برهه بهاحتمال زیاد، از تعادل روحی مناسبی برخوردار نبوده است، برای خارج نمودن نواحی متصرفی از چنگ بایندریها و متحدان آنان اقدام نمود، اما نهتنها نتوانست این مهم را تحقق بخشد، بلکه بر سر دستیابی به این هدف، جان خود را از دست داد و در مقابل، حکمران بایندری با عنوان «آققویونلو» بلند آوازه شد.
در چنین شرایطی بازماندگان بارانیان با درخواست یاری از پادشاه تیموری و پذیرش تابعیت وی، تلاش کردند، برای ابقای حاکمیت خود در آذربایجان، سلطان ابوسعید میرزا را با حسن پادشاه رویارو نمایند، اما با دستگیری و شکست فرمانروای تیموری، نیروهای بارانی با گریز بهسوی خراسان، به فرمانروای جدید تیموری، سلطان حسین بایقرا پناه بردند. ازاینرو حسن پادشاه در قدم نخست با عقب راندن بارانیان و در گام بعد نیروهای تیموری، بر تمامی بخشهای مرکزی ایران مسلط شد. این امر فرصتی برای حسن پادشاه بود که همانند جهانشاه میرزا، حکمرانی بر هرات را نیز ازنظر دور ندارد. ازاینرو فرمانروای بایندری، بهجای اقدام برای دخالت مستقیم در خراسان، تلاش کرد، یکی از امیرزادگان تیموری را بهعنوان مدعی تاج و تخت و دستنشاندهٔ خویش بهسوی خراسان اعزام کند. بههرحال، حسن پادشاه پس از قتل سلطان ابوسعید تیموری از توسعهطلبی مستقیم در مرزهای شرقی دست کشید، بهویژه، با تصرف سرزمین آل قرامان به دست پادشاه عثمانی، فرمانروایی بایندری مصمم به انعقاد پیمان صلح با پادشاه بعدی تیموری گشت.»
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۳۰ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۳۰ صفحه