کتاب پارادوکس
معرفی کتاب پارادوکس
کتاب پارادوکس داستانی بلند نوشتهٔ انسیه آزادی است و نشر یمام آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب پارادوکس
پارادوکس اثری است از خانم انسیه آزادی که با روایت داستان به تضادهای ظاهری و باطنی کاراکترِ ویژهٔ رمان میپردازد.
نویسنده با چالشهای اعجابانگیزی به معضلات اجتماعی اعم از کودکهمسری، اعتیاد و تجارت دختران پرداخته و موضوعی که بیش از هرچیز در این کتاب قابل تأمل است، بیان این نکته است که انسانها هرکدام به نوبهٔ خود در تمام مراحل زندگیشان کماکان نقابی به چهره دارند که خود واقعیشان را پشت آن پنهان میکنند.
برای مثال شخصیت کتاب میگوید:
«تنهایی همیشه آزارم میداد. چارهای جزء این نداشتم، من به تنهایی محکوم بودم. ترجیح میدادم از همه فراری باشم و هیچگاه، هیچکس را به صورت رسمی و نزدیک در زندگیام نمیپذیرفتم، از دید دیگران یک دختر با ویژگی من، معلوم بود کسی را آدم حساب نمیکند و غرور کاذب دارد؛ اما دلیلش تفکر آنها نبود، دلیلش را تنها خودم میدانستم و خودم. اهمیتی نداشت که دیگران چه نظری در مورد من دارند، مهم این بود که من این هستم، با همین ویژگیها.»
خواندن کتاب پارادوکس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پارادوکس
«شهرزاد درست میگفت، باید فکری به حال خودم میکردم این کابوسها نفسگیر شده بودند، و هرشب شدیدتر از شب قبل به سراغم میآمدند. بیحال پشت میز آشپزخانه نشسته بودم. صبحانه معمولی خوردم و لباس پوشیدم. «حالا این آقای دکتر رو کجای دلم بذارم؟»
از آسانسور خارج شدم که تلفنم زنگ خورد. «چه حلالزاده هم هست»
اردلان: صبح بخیر! کجایید؟
انگار باز حرص میخوردم و با خودم حرف میزدم. «اوه ببخشید آقای دکتر معطلتون کردم خوبیش اینه شما پررو تشریف ندارید فقط یه کوچولو پیگیر هستین»
- صبح بخیر، دارم از خونه خارج میشم! چطور؟
- خواستم بگم من از خونه اومدم بیرون سه چهار تا خیابون اونطرفتر منتظرتون هستم، و یه سؤال، قهوه مدیوم دوست داری یا...
«چه خودمونی و بیتعارف شدن یهویی!»
- قهوه؟
- آره دیگه! صبحهها
- من معمولاً قهوه نمیخورم اما...»
حجم
۴۶۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۴۸ صفحه
حجم
۴۶۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۴۸ صفحه