کتاب مهارت های نوین معلمی در هزاره سوم

کتاب مهارت های نوین معلمی در هزاره سوم نوشتهٔ هانیه دیوسالار و میترا رزاقی و لیلا همتی در انتشارات خط آخر چاپ شده است.

درباره کتاب مهارت های نوین معلمی در هزاره سوم

امروزه ما در عصر توانایی اطلاعات و ارتباطات و به کلامی در عصر دانایی به سر میبریم. فناوری‌های جدید، به‌ویژه فناوری‌های مربوط به عرصهٔ اطلاعات و ارتباطات زمینهٔ تحولات سریع و غیرقابل‌برگشتی در جهان فراهم آورده است. این تحولات نیز دنیای جدیدی را شکل داده و به ظهور رسانده که از قسمت‌های گوناگونی تشکیل شده است که دائماً در حال تعامل با یکدیگر و تأثیرپذیری از هم هستند.

این تغییرات، تحولات و تعاملات چالش‌هایی را در جامعهٔ کنونی به وجود آورده است که یکی از این چالش‌ها در زمینهٔ آموزش‌وپرورش است. این تغییرات باعث شده است نگاهی نو به این سیستم فراهم شود. آموزش و پرورشی که قرار است انسان را برای آینده آماده کند. بنا بر همین وظیفه، باید توانایی روبه‌روشدن با چالش‌هایی را که تحولات کنونی رودرروی نسل حاضر قرار می‌دهد، داشته باشد.

اگر بخواهیم تغییری در زندگی اجتماعی به وجود آوریم باید از مدرسه آغاز کنیم و اگر بخواهیم تغییری را از مدرسه شروع کنیم بی‌تردید باید از معلم شروع کنیم و مهم اینکه هیچ اصلاحی نمی‌تواند بدون همکاری و مشارکت فعال معلمان موفق شود. معلمی که می‌خواهد در جامعهٔ کنونی اصلاحاتی را ایجاد کند باید دارای چه ویژگی‌ها، مهارت‌ها و قابلیت‌هایی باشد؟ آیا در هزارهٔ سوم فقط دانابودن و داشتن دانش و اطلاعات کافی است؟ آنچه را که واژهٔ دانایی به ذهن ما متبادر می‌کند دانش و اطلاعات است. اما دانش باید در روزگار کنونی کارآمد و منطبق با عصر فناوری باشد. کتاب مهارت‌های نوین معلمی در هزاره سوم تلاش دارد به نکاتی بپردازد که کارآمدی معلمان را در عصر فناوری افزایش می‌دهد.

کتاب مهارت های نوین معلمی در هزاره سوم  را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به معلم‌ها و سایر افراد فعال در حوزهٔ آموزش پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب مهارت های نوین معلمی در هزاره سوم

«همان‌گونه که می‌دانیم معلمی شغل مهمی است که ضرورت آن بر کسی پوشیده نیست. این ضرورت از نظر مؤلفین، عمدتاً شکل‌دهی تجربیاتی است که منجر به تغییرات مطلوب رفتاری در فراگیران می‎شود. به خاطر همین ضرورت آشکار است که نقش معلم جنبه نهادی پیدا کرده و بسیاری از گروه‎های اجتماعی و افراد و دانش‌آموزان و دانش آموختگان مختلف، انتظارات کلی مشخصی از آنچه که یک معلم هست و باید باشد دارند؛ اما به نظر می‎رسد انتظارات کلی مورد نظر در عمل دچار مشکل می‎گردد؛ زیرا همه ما در طول حیات تحصیلی یا حرفه‎ای خود با معلمان و اساتیدی مواجه شده‌ایم که از آنها با کلمات خوب یا بد یاد کرده‌ایم! بنابراین سؤال‌های اساسی پیش می‎آید که آیا این دو معلم با یکدیگر اصولاً یکسان هستند یا اینکه تفاوتی بین آنها وجود دارد؟ آیا همه معلمان باهوش و کارآمد هستند؟ آیا می‎توان ملاک‎هایی برای شایستگی یک معلم تصور کرد یا اینکه معلمان همگی یکسانند و ملاک مشخصی برای شایستگی یکی بر دیگری وجود ندارد؟ آیا ذاتا برخی از افراد معلم به دنیا می‎آیند یا معلمی حرفه‎ای است که بعضی‎ها آن را بهتر یاد می‎گیرند؟ این سؤال‎‌ها، مطالب مهم و حیاتی می‎‌باشند که می‌‎بایست به آنها پاسخ‎های دقیق داد. به طور کلی تحقیقات اخیر نشان داده که هوش و شخصیت معلم در مقایسه با توان عملی و کاربردی او در کلاس درس از اهمیت کمتری برخوردار است. به عقیده گلاور و برونینگ (۱۹۸۷)، این تحقیقات، بسیاری از مهارت‎هایی را که موجب تفاوت کیفی تدریس می‎شود مشخص ساخته‌‌اند. به عقیده مک دانلد (۲۰۱۸)، معلمان خوب قادرند یادگیری دانش‎آموزان را افزایش داده و از طریق پاداش دادن به دانش‎آموزان و دادن امکانات بیشتر و یا آموختن، سطح انگیزه آنها را بالاتر ببرند. به عقیده‎ی گلاور و برونینگ (۱۹۸۷)، در کنار نقش‎های مورد نظر، معلمان خوب که از آنها به نام معلمان کارآمد نام می‎بریم، قادرند قدرت تفکر دانش‎آموزان را پرورش داده، رشد او را تسهیل سازند و به خوبی از عهده اداره کلاس برآیند. به منظور بررسی مهارت‌های نوین معلمی مورد نظر شاید صلاح باشد آنها را با تعمق بیشتری بنگریم؛ زیرا چنانکه فونتانا (۱۹۹۶؛ به نقل از فونتانا و همکاران، ۲۰۱۵) تصریح نموده، علی‌رغم پژوهش‎های انجام شده در خصوص مهارت‌ها و ویژگی‎های معلمان کارآمد و موفق، هنوز یافته‎ها و اطلاعات اندکی موجود است. این مسأله البته تعجب‎آور نیست؛ زیرا عوامل زیادی در بیرون از معلم وجود دارند که وضعیت را پیچیده می‎سازند، مانند سن، توانایی و زمینه‎های اجتماعی، اقتصادی، دانش‎آموزان، موضوع تدریس، محیط مدرسه و ... . به عقیده فونتانا (۱۹۹۶)، آنچه برای یک معلم به صورت مجموعه‎ای از شرایط عمل می‌کند می‎تواند برای معلم دیگر یا همان معلم در شرایط دیگر، کارایی نداشته باشد (سانتا ، ۲۰۱۹)؛ بر همین اساس آشنایی با مهارت‌های نوین معلمی در هزاره سوم امری مهم تلقی می‌شود.»