دانلود و خرید کتاب پروانه آتشی مهری السادات موسوی مهدویان
تصویر جلد کتاب پروانه آتشی

کتاب پروانه آتشی

انتشارات:نشر بید
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پروانه آتشی

کتاب پروانه آتشی نوشتهٔ مهری السادات موسوی مهدویان است. نشر بید این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر مجموعه اشعار این شاعر معاصر ایرانی را در بر گرفته است.

درباره کتاب پروانه آتشی

کتاب پروانه آتشی بیش از ۱۰ شعر نو از مهری السادات موسوی مهدویان را در بر گرفته است.

از دیگر آثار این شاعر می‌توان به فهرست زیر اشاره کرد:

۱- جنس سوم (مجموعه شعر)

۲- بانوی واژه ها (مجموعه شعر)

۳- بین دو عشق (مجموعه شعر سبک کلاسیک)

۴- زن شمع فروش (مجموعه شعر سبک کلاسیک)

۵- پلنگ سوخته (مجموعه اثار آزاد به سبک شاعر)

۶- شمس نامه: رباعی های عاشقانه به زهرا حسنی

۷- مجموعه قصه های آشنا (۱): معبد قورباغه ها

شعر نو فارسی با وانهادن قالب‌های شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری به‌وجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر می‌دهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریان‌های اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و به‌لحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است.

معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم می‌کنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندریاری) می‌دانند.

احمد شاملو، فروغ فرخ‌زاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو می‌سروده‌اند.

خواندن کتاب پروانه آتشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب پروانه آتشی

«تیغ آمد مرا صدا بکند

ضخم آمد که اقتدا بکند

نور مهتاب بی اثر بشود

شام تاریک تیره تر بشود

در چه فکرم آفتابم رفت

عطر گل از گلاب نابم رفت

روی دوشم گرفتم و بردم

ماه را سمت چاه آوردم

دفن کردم شبانه در ته چاه

گل زیبای خویش را آنگاه

بغض کردم شدم پناه خودم

گریه کردم برای چاه خودم

یادتان رفته آی مردم بد!

چه کسی تیغ زد به من شاید

قلب آیینه را که سنگ زدید

روی روحم دوباره چنگ زدید

دینتان سکّه شد و زر بردید

لقمه های درشت تر خوردید

سر من روی نیزه های شما

خوب خواندید آیه هایم را

گل یاس مرا لگد کردید

ای جماعت چقدر نامردید

عمرتان رفت و باز نادانید

سیر خوردید و در پی نانید

سفره تان پهن شد برای عید

دم بجنبانید دم به نان جدید

جمعتان باز اگرچه هم پیمان

با ابوجهل یا اباسفیان

ای جماعت چقدر نامردید

یک قدم سمت من نیاوردید

پشت کردید من چه بد کردید

عشق را زیر پا لگد کردید

سینه ام سوخته سیه پوشم

آتشم آتشی که خاموشم

حق من نیست بشکنم در خود

مثل کوهی که در خودش پژمرد

حق من نیست داغ دیدن ها

جگرم را به خون کشیدن ها

یادتان رفته این که پیغمبر

بوسه زد دست من دم خیبر

تا که خوردید از استخوان ها سیر

یادتان رفت ماجرای غدیر

ماجراهای طلحه و منبر

داغ تا کی چقدر خون جگر؟

فاطمه جان؟ ببین مرا سر چاه

گریه ام را نداده کوفه پناه

باز بانو شکسته پشت من

دّر یک دانهٔ درشت من

دنده هاتان اسیر ضخم بزرگ

مانده بودید زیر پنجه گرگ

دفن کردم شبانه جسمت را

نخورد چشم بد به ضخم شما

نور و گرما از آفتابم رفت

مستی آخرین شرابم رفت

این جماعت همیشه بد بودند

راه را بر ستاره سد بودند

گل یاس مرا لگد کردند

با دل من همیشه بد کردند

کوهم اما مچاله ام در خود

آفتابی که مرد دیگر مرد

ضخم هایی که تا ابد تازه است

داغ ها بی شمار و اندازه است

آی مردم به خواب خوش بروید

شهر امن است در امان بشوید

صبح نان های تازه در راه است

استخوان های تازه در راه است

طاقتم طاق شد مرا ببرید

روی بال فرشته ها ببرید

باید امشب از این جهان بروم

نور باشم به آسمان بروم

مرگ خود را کنم نیاز امشب

سر سجادهٔ نماز امشب

بوی گل های ناز می آید»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۵ صفحه

حجم

۴۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۵ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
تومان